تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به زبان هندی یعنی سرآشپز، آشپز، chef

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

What does it mean to be a real pain? someone or something that is very annoying: That child is a real pain in the neck. Synonyms. annoyance. https:/ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگه جمله سوالی باشه و با or شروع بشه، میتونه به معنی "نکنه" باشه نکنه. . . . ( ادامه جمله ی سوالی ) ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

idiomatic, slang ) To be very bad, inadequate, unpleasant, or miserable; to thoroughly suck. The old version was okay, but the new version blows chun ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرپیچی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ااکی دل خوش کردن 1. If you're waiting for him to apologize, don't hold your breath. 1. اگر منتظر هستی او بیاید و عذرخواهی کند، بیخود دلت را خوش نکن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پانل های چوبی راه راه که معمولا در خانه های طراحی شده به سبک روستایی استفاده می شود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گاهی به معنای "اتفاقاً"

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

room in a printing plant containing the printing presses : a room ( as at the White House ) for the use of members of the press یه جا به معنی اتاق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اگه اول جمله بیاد، میتونه به این معنی باشه با علم به اینکه. . . . ( باقی جمله )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توضیح یکم دقیقش غذای کاملی هست شامل پیش غذا، سوپ، دسر، نوشیدنی، وعده اصلی و سالاد. . . ( گرسنم شد😂 ) اینا باش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مخصوصاً اگه اول جمله بیاد: با این فرق که. . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی دیگه: نفوس بد زدن مثال: Don't jinx it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مقطع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سالن مزایده سالن حراج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

back of house BOH or “back of house” is typically the designated areas in the restaurant the customers don't see or interact with. Some examples of B ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A turn or revolution of 360� https://www. yourdictionary. com عبارت Three - sixty به معنی: یه دور ۳۶۰ درجه ست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

What is the meaning of Marg in English? a road, street ​a road, street or path. https://www. oxfordlearnersdictionaries. com › . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقش پر رنگ مثلا فلانی نقش پر رنگی تو نجات شهرش داشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اراده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مگه می شه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در بعضی موارد و با توجه به موقعیت، به معنای "حرفی را مزه مزه نکردن و سخنی را بی فکر پراندن" ترجمه می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Havin a moment with someone " این عبارت یعنی: حال هوای خوب و صمیمی ای رو با کسی تجربه کردن. میتونه بین دو دوست، عشاق، زن و شوهر یا در هر رابطه ای رخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بابانوئل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

از زیر کاری در رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یه جا جمع شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتیکت حاوی اطلاعات فرد_ برچسب های نام و مشخصات افراد فعال در یک مجموعه که روی لباس آن ها چسبانده می شود یا با بند آن را بصکرت کارت به گردن می آویزند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم دخترونه ست. اما در کل به معنی دختر کوچولوئه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ارائه دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زدن تو خال. زدن به هدف