دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٧
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢١,٨٩١
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٢٠
رتبه
رتبه در بپرس
٨٥٧
لایک
لایک
١٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

طبق وبستر توی محاوره کوچه بازاری ( slang ) معنی عالی ( excellent ) و باحال ( cool ) هم می ده.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ سال پیش
متن
This channel transmits the news continuously.
دیدگاه
٠

این شبکه یک سره ( بی وقفه ) خبر پخش می کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It costs five dollars on the nose.
دیدگاه
٠

هزینه اش دقیقا 5 دلار شد.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٣٨ بازدید

توجه طلب به انگلیسی چی میشه ؟؟!!

١٠ ماه پیش
٢ رأی

attention seeker احتمالا  دقیق‌ترین ترجمه توجه‌طلب یا طالب توجه باشه.    desperate for attention  هم استفاده می‌شه و یه ‌سری کلمات دیگه هم هستن که معنی تقریبا مشابهی دارن و بعضی جاها برای رسوندن همین منظور ازشون استفاده می‌شه، مثل: poseur  show-off braggadocio drama king/queen 

١٠ ماه پیش
٧ رأی
١٦ پاسخ
٧٩٦ بازدید

سلام دوستان! میخواستم بدونم تیمارستان در انگلیسی معادل تک کلمه ای داره که مستقیما به معنای تیمارستان باشه یا نه .  میدونم که "mental hospital" این معنی رو میده اما دنبال چیز دیگه ای هستم .

١٠ ماه پیش
٦ رأی

کلمه asylum  هم هست. در واقع  به‌نظر این کلمه معادل درست‌تری برای تیمارستانه و mental hospital  هم  می‌شه بیمارستان روان‌پزشکی

١٠ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
١٥٤ بازدید

توی سریال فرندز بود :<

١ سال پیش
١ رأی

بستگی به جمله داره، به‌ طور کلی، می‌تونه به معنی خفه شدن (به‌معنی قطع کردن حرف کسی و ساکت کردنش) یا خاموش کردن یا تعطیل کردن کسب‌و‌کار (در شرایط اجبار مثل شرایط بد اقتصادی)باشه.

١ سال پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
٣٧٣ بازدید

اصطلاح عکس خراب کن به انگلیسی  (به شوخی ) رو چطور باید گفت ؟

١ سال پیش
٣ رأی

فعل photobomb  و اسم   photobomber براش وجود داره. هم می‌تونه به معنی کسی باشه که با شکلک درآوردن یا چیزی شبیه به این عکس رو خراب کنه و هم می‌تونه به کسی اشاره کنه که عدم تواناییش در عکس گرفتن  باعث خراب شدن عکس شده (عکاس بد).

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢,٤٢٧ بازدید

تفاوت کلمه ها چیه  و معنی  شون   چه   فرقی   دارند.  Hit the ball  throw the ball kick the ball   

١ سال پیش
٢ رأی

معنیشون به‌ترتیب می‌شه: ضربه زدن به توپ، پرت کردن توپ و شوت کردن توپ. اولی برای وقتیه که از وسیله‌ای برای ضربه زدن به توپ استفاده می‌شه، مثل چوب بیسبال. دومی پرت کردن توپ با دسته و سومی برای وقتیه که از پا برای ضربه زدن توپ استفاده می‌شه، مثلا توی فوتبال.

١ سال پیش