تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

the whisky has not been blended elsewhere with whisky from other distilleries. ویسکی که با ویسکی های تقطیری ترکیب نشده است. یک ویسکی قوی، معمولا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

saithe or coley در انگلستان به آن سایث یا کولی گفته می شود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an insulting and contemptuous term for a person of Polish birth or descent. اصطلاحی توهین آمیز و تحقیرآمیز برای کسانی که زادگاهشان لهستان بوده یا له ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

you have a disagreement or a problem with that person. مخالفت یا مشکل شخصی با کسی داشتن مثال: what’s the beef they have with me? اونا چه مشکلی با ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

having a mild or kindly nature or character. داشتن طبیعت یا منش ملایم و مهربون.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

When someone uses the term 'I spy with my little eye' they are literally saying that they can see something. وقتی یکی می گه من با چشم کوچیکم جاسوسی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

so obvious that it doesn't take long to wrap it up and move on to the next one. آنقدر واضح که جمع کردن آن طولی نمی کشد و سراغ پرونده بعدی می روید. ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه مدل موی کوتاه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to give exact and complete information about something دادن اطلاعات دقیق و کامل درباره یک موضوع

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

highly entertaining or amusing; preposterous or outrageous; چه سرگرم کننده یا شگفت انگیز؛ مسخره یا ظالمانه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

people who are unhappy like to share their troubles with others کسایی که ناراحتند، عاشق این هستند ناراحتی شون رو با بقیه به اشتراک بذارند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to express shock, disapproval, anger, etc. برای ابراز شوک، عصبانیت و از این قبیل استفاده می شه می شه، اِ، واقعا! یا جون خودت هم معنی کرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to set a high standard. استاندارد را بالا بردن یه جورایی مثل طاقچه بالا گذاشتن خودمون.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

something that suddenly fails or becomes unable to continue in a normal and effective way. چیزی که ناگهان می شکند یا نمی تواند بطور عادی و مؤثر به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to try to save yourself from something dangerous or unpleasant, often without caring what happens to anyone else. سعی در نجات دادن خود از یک موقعیت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بین بردن فیلاکتری لیچ ها، موجوداتی هستند که تنها راه از بین بردن شان، نابود کردن فیلاکتری آن هاست. تا وقتی فیلاکتری وجود داشته باشد، لیچ دوباره ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

a common expression of surprise some places, یک تعجب رایج در مواقع خاص یه جورایی مثل خاک تو سرم کنن، واقعا که. یا چیزی شبیه این.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

an act of deliberate roughness against a defenseless opponent especially in a contact sport. یک عمل خشونت آمیز عمدی در برابر حریف بی دفاع، مخصوصا د ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

allowing a player to pass through or bypass a certain point without being challenged or penalized. اجازه دادن به بازیکن برای دور زدن یک نقطه خاص بد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a hopeless cause موقعیت غیرممکن. درخواست چیزی غیرممکن را کردن. to describe a situation that is doomed due to conflict of interests. برای مواقعی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

extreme or passionate forms of love or lust. شکل افراطی یا پرشور عشق یا شهوت a strong feeling of love, passion, and desire. احساس قوی از عشق، اشتی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

action role - playing game بازی نقش افرینی اکشن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an event or a place at which most of the people present are men, or a group that consists mainly of men: رویداد یا مکانی که اکثر اعضای حاضر در آن مر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Allow me to conclude ( my story ) . بذار برات نتیجه گیری کنم ( درباره داستان ) یا به صورت مؤدبانه Excuse me, I was not finished. ببخشید، من هنوز ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

very similar, especially in appearance: بسیار شبیه، مخصوصا از نظر ظاهر اصطلاح سر و ته یه کرباسین رو هم می شه بهش نسبت داد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you say that one person gives or sells their favours to another, you mean that they have sex. اگه شما به یکی بگین که علاقه ش رو به یکی دیگه بده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A monstrous hybrid of a drow or other dark elf and a spider, with a humanoid ( vertical ) upper body and an arachnid opisthosoma forming the ( horizo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنبور قاتل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It has been seen both as a frightening monster face but also as a protective feature. The name taotie was only ascribed to it in the later Zhou perio ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a witch or wizard who makes potions for a living. جادوگر یا افسونگری که برای زندگی معجون درست می کند. معجون ساز کیمیاگر هم می شه گفت. یه نوع کیمیا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to not understand something correctly or what is important about it. Overlook or fail to understand the essential or important part of something, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In the process of coming, going, or traveling; also, about to come. در حال آمدن، رفتن، یا سفر کردن، همچنیندر شرف آمدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Directly behind, immediately following, مستقیما پشت سر، دنبال آن ها،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to make or cause to make a loud humming or buzzing sound. ایجاد صدای بلند یا وزوز بلند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Begin a task or plan of action, شروع یک کار یا برنامه به دست گرفتن ابتکار عمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To be defensive or hypervigilant; to adopt a defensive posture; to avoid conflict. حالت تدافعی پیدا کردن، گارد خود را بالا آوردن، پرهیز از درگیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

exciting the emotions; stimulating. active, lively, or busy. حفظ کردن هیجان، تحریک کردن، فعال یا پر جنب و جوش نگه داشتن. داخل یه مکالمه وقتی می خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جانورنما، موجوداتی که نیمه انسان، نیمه یک حیوان دیگر هستند یا ترکیبی از انسان و حیوانات باشند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mantas are known as "devilfish" because of their horn - shaped cephalic fins, which are imagined to give them an "evil" appearance. یه نوع مانتا، ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

In the old days, 'mistress of the night' or 'lady of the night' meant that a women was a suductress, harlet, or whore. It also is a statement that ap ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Stay out of public notice, avoid attracting attention to oneself. دوری از توجه عمومی، جلب توجه نکردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یه جورایی معنی پر رو هم می ده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

when you want to add extra to something, or when you want to even out a discrepancy or difference. وقتی می خواین به یه چیزی اضافه کنین یا یه چیزی رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

haughty and obstinate; refractory. مغرور، سرسخت، مقاوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

left to one's choice; not required or mandatory: واگذار کردن به انتخاب خود، چیزی که الزامی یا اجباری نباشه. اختیاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Make one's hardest or most enthusiastic attempt, انجام سخت ترین یا مشتاقانه ترین تلاش. شات در اینجا همون شات استفاده شده در مشروبه، بست شات، یعنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

you have to face the reality of everyday life after a period of great excitement. روبرو شدن با زندگی واقعی بعد از یک دوره هیجان to stop being impr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

person has strength and integrity کسی که قدرت و صداقت داره. جربزه دار، با جسارت و جرئت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to stop temporarily توقف موقت lacuna, hiatus, halt, break, interruption, suspension. وقفه، تعلیق،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

taking a bad decision or making the wrong choice. گرفتن یک تصمیم بد یا یک انتخاب اشتباه. مثال: The mission pushed all of our wrong buttons. این م ...