تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی' اَبستان'، 'اَبستام' بمعنای معتمد، مطمئن، پشتگرم، و صفت 'اَبستانی'، 'اَبستامی' بمعنای 'اعتماد، پشتگرمی، اطمینان' بکار می رفته ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

در پارسی میانه واژه ی' اَبستان'، 'اَبستام' بمعنای معتمد، مطمین، پشتگرم، و صفت 'اَبستانی'، 'اَبستامی' بمعنای 'اعتماد، پشتگرمی، اطمینان' بکار می رفته ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی' اَبستان'، 'اَبستام' بمعنای معتمد، مطمین، پشتگرم، و صفت 'اَبستانی'، 'اَبستامی' بمعنای 'اعتماد، پشتگرمی، اطمینان' بکار می رفته ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی' اَبستان'، 'اَبستام' بمعنای معتمد، مطمین، پشتگرم، و صفت 'اَبستانی'، 'اَبستامی' بمعنای 'اعتماد، پشتگرمی، اطمینان' بکار می رفته ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی' اَبستان'، 'اَبستام' بمعنای معتمد، مطمین، پشتگرم، و صفت 'اَبستانی'، 'اَبستامی' بمعنای 'اعتماد، پشتگرمی، اطمینان' بکار می رفته ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی اَبستان بمعنای معتمد، مطمین، پشتگرم، و صفت 'اَبستانی' بمعنای 'اعتماد، پشتگرمی، اطمینان' بکار می رفته اند، و بر خلاف پندار بسیار ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه بمعنای جادو بکار می رفته و واژه ی کندا در پارسی نو نیز مستعمل است. منبع: Dictionary of Manichean Middle Persian and Parthian by Durk ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جناب ژاسپ گرامی، گویا شما معنای فعل نگیختن را بنادرستی ذکر کردید. در پارسی میانه فعل نِگیختن با بن کنونی نِگیز بمعنای' توضیح دادن'، 'تفسیر کردن'، و ' ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی اوزارک، هُزارک بمعنای کم و کوچک بوده که به ریخت ’خُجاره‘ دگرگون شده است. منبع: A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی 'هَمبُن - یز' بمعنای 'حتی یک ذره'، 'حتی اندکی' بکار می رفته، و مرکب است از واژه ی 'همبن' که مرکب است از پیشوند 'هَم' و واژه ی ' ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی 'هَمبُن - یز' بمعنای 'حتی یک ذره'، 'حتی اندکی' بکار می رفته، و مرکب است از واژه ی 'همبن' که مرکب است از پیشوند 'هَم' و واژه ی ' ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی 'هَمبُن - یز' بمعنای 'حتی یک ذره'، 'حتی اندکی' بکار می رفته، و مرکب است از واژه ی 'همبن' که مرکب است از پیشوند 'هَم' و واژه ی ' ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی 'هَمبُن - یز' بمعنای 'حتی یک ذره'، 'حتی اندکی' بکار می رفته، و مرکب است از واژه ی 'همبن' که مرکب است از پیشوند 'هَم' و واژه ی ' ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جناب فرتاش گرامی، بنده خیلی از ذکر نکات زبان شناختی و بکار گیری جملات پارسی میانه به عنوان نمونه در تحلیل شما لذت بردم اما گویا منبع شما که به زبان ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل هَنگراییدن بمعنای عزاداری کردن بکار می رفته، و ریخت صفت مفعولی ان، یعنی 'هنگروده' ، معنای عزادار، سوگوار، آزرده و پریشان می رسانده ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که جناب فرتاش یاد کردند واژه ی 'مهانیدن' بمعنای 'افزایش دادن، بزرگ کردن، وسعت دادن' بکار می رفته است، و ریخت پارسی میانه ان 'مهینیدن' بوده ک ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه برای رساندن معنای 'به هیچ وجه' از واژه ی هَمبُن استفاده می کردند که مرکب است از پیشوند 'هم' که در همدست، همسایه مستعمل است و واژه ی بُ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خدمت جناب فرتاش گرامی عرض شود که کامنت شما بسیار آموزنده بود اما باید در صفحه ی 'گنداندن' درج شود نه در صفحه ی 'گُندادن'، اگر ممکن است لطفا کامنت خود ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل 'وِندادن' با بن کنونی 'وِنْد' و مصدر قیاسی 'وِندیدن' بمعنای پیدا کردن، یافتن و بدست اوردن بکار می رفته و همانگونه که 'وِدشتن' به ' ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل 'وِندادن' با بن کنونی 'وند' و مصدر قیاسی 'وِندیدن' بمعنای پیدا کردن، یافتن و بدست اوردن بکار می رفته است. این فعل هیچ ارتباطی با ن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اطلاعاتی درباره ی همبستگی فعل 'پاییدن' با فعل 'پَتاییدن' در پارسی میانه: در پارسی میانه فعل پَتاییدن/پَتودن بمعنای 'دوام اوردن، بازماندن، برجا ماندن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی پیواز بمعنای پاسخ بکار می رفته، و مرکب است از پیشوند پی و ستاک واز که بن کنونی فعل واختن بوده، ولی چون ما امروزه وازه را واژه م ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جناب ژاسپ معنای این واژه را به درستی ذکر کردند. در پارسی میانه واژه ی پیواز بمعنای پاسخ بکار می رفته، و مرکب است از پیشوند پی و ستاک واز که بن کنونی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

harmony, for instance vowel harmony in Persian is 'هماهنگی واکه ای'

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان در پارسی میانه واژه ی پیواژ که بمعنای پاسخ بکار می رفته، با ریخت 'پیواز' بکار می رفته، ولی چون ما امروزه وازه را واژه می خوانیم، باید از ریخت ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اطلاعاتی درباره ی همبستگی فعل 'پاییدن' با فعل 'پَتاییدن' در پارسی میانه: در پارسی میانه فعل پَتاییدن/پَتودن بمعنای 'دوام اوردن، بازماندن، برجا ماندن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان بهتر است فعل 'زیاندن' را به عنوان مترادف 'احیا کردن' بکار ببرید. در پارسی میانه فعل زیواندن بمعنای احیا کردن بکار می رفته و در لغت نامه ی دهخد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان بهتر است فعل 'زیاندن' را به عنوان مترادف 'احیا کردن' بکار ببرید. در پارسی میانه فعل زیواندن بمعنای احیا کردن بکار می رفته و در لغت نامه ی دهخد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل زیواندن بمعنای احیا کردن بکار می رفته، به روشنی اشکار است که فعل زیاندن از زیواندن پارسی میانه ریشه گرفته، زیرا در اوایل دوره ی می ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل زیواندن بمعنای احیا کردن بکار می رفته، به روشنی اشکار است که فعل زیاندن از زیواندن پارسی میانه ریشه گرفته، زیرا در اوایل دوره ی می ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل پَتاییدن/پَتودن بمعنای 'دوام اوردن، بازماندن، برجا ماندن، پایدار بودن' بکار می رفته. شایان گفتن است که ما اکنون همه ی معانی این فع ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه برای رساندن معنای 'به هیچ وجه' از واژه ی هَمبُن استفاده می کردند که مرکب است از پیشوند 'هم' که در همدست، همسایه مستعمل است و واژه ی بُ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل برامیدن بمعنای گریستن و گریه کردن بوده. این فعل نخست به صورت بْرامیدن تلفظ میشده اما سپس دچار فرگشت اوایی شده و به بُرامیدن دگرگون ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منبع: A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی آدوگ بمعنای قادر و توانا بکار می رفت و ما اگر بخواهیم ان را احیا کنیم باید دیسه ی ان را به حالت کنونی خود دراوریم که آدو می شود ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی آدوگ بمعنای توانا بکار می رفته و ما اگر بخواهیم ان را احیا کنیم باید دیسه ی ان را به حالت کنونی خود دراوریم که آدو می شود. پس م ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل برامیدن بمعنای گریستن و گریه کردن بوده. این فعل نخست به صورت بْرامیدن تلفظ میشده اما سپس دچار فرگشت اوایی شده و به بُرامیدن دگرگون ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل برامیدن بمعنای گریستن و گریه کردن بوده. این فعل نخست به صورت بْرامیدن تلفظ میشده اما سپس دچار فرگشت اوایی شده و به بُرامیدن دگرگون ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه فعل برامیدن بمعنای گریستن و گریه کردن بوده. این فعل نخست به صورت بْرامیدن تلفظ میشده اما سپس دچار فرگشت اوایی شده و به بُرامیدن دگرگون ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه، فعل برشتن با بن کنونی بریز بمعنای بریان کردن بکار می رفته و بسیار رایج بوده. شوربختانه این فعل از جمله افعالی ست که بن کنونی ان به دس ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی میانه واژه ی بَشْن بمعنای قد و بالا، تن، و جثه بکار می رفته و واژه ی بَشْنای بمعنای اندازه ی قد بکار می رفته، همچنان که واژگان درازای بمعنای ...