پیشنهادهای Farshid Civil (٢٨)
فقط میخواستم سلامی کرده باشم
بزن بریم میشه let's go یه جور به معنیه it's time for us to go میشه یعنی "وقت رفتنه بریم"
بار الکتریکی
در صورتی که می خواهید وزن یا اهمیت یک چیز خاص را کم کنید، می توانید از اصطلاح "downweight" استفاده کنید. به عنوان مثال، ممکن است در مدل های آماری یا ...
در صورتی که می خواهید وزن یا اهمیت یک چیز خاص را کم کنید، می توانید از اصطلاح "downweight" استفاده کنید. به عنوان مثال، ممکن است در مدل های آماری یا ...
یعنی چیزی را از کسی گرفتن ( بیشتر به معنیه کمک کردن به طرف مقابل ) مثلا If you don't need those old furniture pieces anymore, I can take them off yo ...
چه اصراریه معنی انگلیسی به انگلیسیو دوستان اینجا بزارن دیکشنری اکسفورد/کمبریج که خیلی بهتر از شما معنی میکنه!!! همه اینجا دنبال معنیه پارسیشن
خودباور خودباورانه a self - confident child a self - confident manner
اقامتگاه برای اجاره موقت ( let به معنی اجاره هست وقتی توانگلیس جلوی خونه ای میزنن To let یعنی واسه اجاره اگر بزنه let که یعنی اجاره رفته )
به معنی " رابطه دوستی را ایجاد کردن/ یا رابطه دوستی را بیشتر کردن " معنی میده she formed a lasting friendship with Sam رابطه دوستی ماندگاری را با سام ...
همانطور که دوستان گفتن به معنی "خانواده طلاق" هست he come from a broken home ( باصطلاح فرزنده طلاقه ) خانواده از هم پاشیده میشه dysfunctional fami ...
اینطور به نظر میرسه ( ظاهرت اینطور نشون میده ولی در واقعیت اینجوری نیست ) you give the impression of being highly intelligent ظاهرت نشون میده که خی ...
داشتن حس تصویر سازی قوی
خراب شدن از بین رفتن This abbey fell into ruin about 300 years ago این صومعه حدود سیصد سال پیش ویران شد
مسیری را طی کردن I followed a path that has lots of open fields
منظره یا مناظر چشم نواز ( فاقد هرگونه تهدید برای شما، مثلا دره ای یا پیچ تندی و. . . The gentle landscapes of Moravia in the Czech Republic مناظر چش ...
صفحه مونیتور که در پشت صندلی جلو در هواپیما قرار دارد this airline offers an excellent in - flight entertainment
مقدمات سفر have you made your travel arrangements yet? هنوز مقدمات سفرتو انجام ندادی؟ We should take care of lots of things for our travel arrangemen ...
به شدت سرد ( مخالفش میشه به شدت داغ ( در مورد آب و هوا ) scorching hot ) we experienced freezing cold days in Germany
به معنی ناراحت شدن ( بیشتر از روی عصبانیت ) هم معنی میده Her mood darkened at the news. مودش با شنیدن خبر عوض شد ( عصبانی شد ) Luke's face darkene ...
همانطور که دوستان گفتن معنیش میشه "قدردانی کردن" معنی میده و بیشتر برای افراد مرده بکار میره "ادای احترام" کردن میشه pay your ( last ) respects to so ...
جریحه دار کردن The incident piqued his pride. آن حادثه غرورش را جریحه دار کرد.
خودداری کردن از دادنه ( چیزی به کسی که بهش نیاز داره ) we withheld the payment until the work was done
سرزنش کردن، توبیخ کردن ( بصورت رسمی ) in an official statement, judge was reprimanded David for her bad behavior in the court
to be careful not to do or say anything that might upset somebody مراقب باشی حرفی یا چیزی نگی که طرف مقابلت ناراحت شه people in japan try to avoid ...
میتونه به معنی "در نهایت" هم باشه people in California end up moving to Texas مردم کالیفرنیا در نهایت به تگزاس میرن در جواب دوستمون که پرسیدن معنی " ...
درستش Cost an arm and a leg خیلی گرون، قیمت جون ادمیزاد
1 - مرطوب کردن make sure you dampen the cloth before cleaning 2 - به معنی خراب کردن، از بین بردن ( ruin ) زمانیکه برای plans یا emotions بکار میره hi ...