دکتر رسولی - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١١ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١٥ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٢٠ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

visceral: شکمی، داخلی، درونی، اندرونی، احشایی ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see: See page 45 صفحه ۴۵ را ملاحظه نمایی ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subside: decrease, abate, diminish, ease, eb ...

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

malignancy: بدخیمی

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

template: الگو. قالب. چارچوب. پیش زمینه. ریل ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

provisional: موقتی. گذرا. آزمایشی. مشروط. غیرقطع ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awkward: Butter hand دست پا چلفتی ، ناشی

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: argue, clash, come to blows, differ ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premium: bonus, bounty, fee, perk ( Brit. in ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit: strike, bang, beat, clout ( informa ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tearfully: اشکبار. گریان. weeping, blubbering ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: تعلیق آویزان کردن، معلق کردن، تعلیق ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fist: He is close - fisted نم پس نمیدهد

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle: strive, exert oneself, give it one' ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick: Helen is the pick of the basket for ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mobilization: جنبش، تحرک، به حرکت دراوردن، راه ان ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade: Jack of all trades, master of none ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quit: ترک کردن، ول کردن، دست کشیدن ترک کر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rough: uneven, broken, bumpy, craggy, irre ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jinx: ادم بد شانس، ادم که بدشانسی میاورد، ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoroughly: بطور کامل و دقیق، کاملا، سراسر

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embarrassed: ashamed, awkward, blushing, discomf ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audit: بازرسی کردن ممیزی دفاتر محاسباتی، ب ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basic: اولیه، پایه. مقدماتی، پایه ای، قلیا ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

matter: Nothing else matters اصلا مهم نیست، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waste: هدر دادن، اسراف کردن. افت، قراضه، ت ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stranger: Hello stranger پارسال دوست امسال آ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opinion: نظر، عقیده نظریه، رای، اندیشه، فکر، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excellent: outstanding, brilliant, exquisite, ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hound: تازی ( شکار ) ، سگ شکاری، سگ تازی، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litany: مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وج ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cargo: Cargo pants شلوار شیش جیب، شلوار چن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harm: There is no harm in trying امتحانش ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plenum: فضای اشغال شده بوسیله ماده، پری، هم ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coverlet: Stretch your legs according to your ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cavernosal: بخشی از بافت داخلی آلت تناسلی مردان ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sore: دردناک، مجروح جراحت، جای زخم، دلریش ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

problem: مساله، مشکل چیستان، معما، موضوع، رو ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

variant: قابل تغییر، مغایر، نوع دیگر، گوناگو ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cantankerous: عبوس. بداخلاق. بد خلق. کج خلق. پاچه ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cant: زبان زرگری. زبان لاتی. زبان مخصوص ک ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

template: الگو. قالب. چارچوب. پیش زمینه. ریل ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provisional: موقتی. گذرا. آزمایشی. مشروط. غیرقطع ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resection: برش، تخلیه، حذف، برداشت

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credentials: That which entitles one to confiden ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

directive: راهنمای انجام کار، حکم امریه، رهنمو ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rampage: دیوانگی کردن، وحشیگری کردن، داد و ب ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tower: column, belfry, obelisk, pillar, sk ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chain: He is a chain smoker پشت سرهم سیگار ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coquette: Play the coquette عشوه گری کردن، پش ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doubly: دوبرابر، بطورمضاعف، ازدوراه، ازدوجه ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flint: سنگ اتشزنه، سنگ چخماق، سنگ فندک، ات ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complaints: در پزشکی : درد، دردها، آلام

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butter: Butter hand دست پا چلفتی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

problem: difficulty, complication, dilemma, ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

example: نمونه، الگو مثل، سرمشق، عبرت، مسئله ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carrying: I am carrying you in my heart تو در ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loader: Free loader مفت خور

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chordee: کجی یا انحراف مادرزادی آلت تناسلی م ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immidiately: فورا، بی درنگ، بلافاصله، آنا،

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laminar airflow: جریان هوای آرام. جریان هوای معمولی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unqualified: فاقد صلاحیت فاقد شرایط لازم، بی حد ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reject: رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن د ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reject: رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن د ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absentee: فرد غایب، مالک غایب، مفقودالاثر، شخ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emblem: نشانه، علامت، شعار، ( ک ) . تمثیل، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

informational: اطلاعی، متضمن، اگاهی informative, e ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apparent: واضح، بدیهی، مشهود ظاهری، پیدا، آشک ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polymeric: دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alley: passage, alleyway, backstreet, lane ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beholder: Beauty is in the eye of the beholde ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

destine: It was destined قسمت اینطور بود، قس ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adamantly: جسم جامد و سخت، مقاوم، یکدنده، تزلز ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

architecture: It is a magnificent architecture ای ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blue: I feel blue پکرم، حالم خوب نیست🤒

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rail: He is off the rails توی باغ نیست ، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retell: to tell a story again, often in a d ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pour: ریختن، سرازیر کردن. جاری شدن یا ساخ ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how come: How come you remembered me??? چی شد ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

footstep: I follow in my father's footstep من ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consent: توافق. رضایت، اجازه، موافقت، راضی ش ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slackening: شل شدن، شل کردن، کند و آهسته کردن، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tether: He was at the end of his tether کفگ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ship: I need to ship this parcel این بسته ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: شاخص، برجسته. متورم . هویدا. فاش. م ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twist: wind, coil, curl, spin, swivel - d ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AIR: Up in the air پادر هوا، لنگ در هوا، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheese: Say cheese لبخند بزنید ( موقع عکس گ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blind: He is blind to the difficulties نفس ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

induratio penis plastica: Penile curvature کجی، خمیدگی یا انح ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpora cavernosa: پزشکی ( ارولوژی ) : یک جفت ناحیه اس ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atrophicus: پزشکی: نوعی بیماری پوستی، لک و پیسی ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: جر و بحث کردن، مشاجره کردن بحث و گف ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organize: سازمان دادن تشکیل دادن، آرایش دادن، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humble: فروتن، متواضع زبون، محقر، بدون ارتف ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

glutton: ادم پر خور، شکم پرست، دله. به اصطلا ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

slot: شکاف. چاک دادن، شیار درآوردن، رنده ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strangler: خفه کننده

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrastate: درون ایالتی، داخل کشوری ، درون کشور ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysgenetic: تکامل نیافته، Dysgenetic gonads غد ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trivector: سه بردار. سه مسیر. سه جهت. سه راه. ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fault: تقصیر گیر، کاستی، گناه، عیب، نقص، خ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constant: continuous, ceaseless, incessant, i ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

around: سرتاسر، پیرامون گرداگرد، دور، در اط ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

store: فروشگاه. انبار کردن، ذخیره کردن، ان ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: آتش آتش زدن، افروختن، شلیک کردن، شل ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abandon: رها کردن ترک گفتن، واگذار کردن، تسل ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contraindication: در پزشکی: ضد اندیکاسیون، نداشتن اند ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revise: مرور کردن، بازبینی کردن بازبینی، تج ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

race: contest, chase, competition, dash, ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cant: زبان زرگری. زبان لاتی. زبان مخصوص ک ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cantankerous: عبوس. بداخلاق. بد خلق. کج خلق. پاچه ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposition: استقرار یکانها و اماد در منطقه، تنظ ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easy: Easy come, easy go باد آورده را باد ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depicted: شرح داده شده، توصیف شده، رسم شده، ن ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

substrate: بستر، لایه، زیر لایه، سفره، سطح، شک ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acupuncture: treatment for pain and disease that ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

between: مابین ، درمیان، دربین، درمقام مقایس ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn: In turn I will give you the book در ...

٤ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

TOE: انگشت پا انگشت پای مهره داران، جای ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

register: ثبت کردن، اسم نویسی کردن رجیستر، نا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unit: واحد قسمت، قسمتی از یک دستگاه، واحد ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

book: His mind was an open book to me اصط ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out: Out, please لطفا اجازه دهید رد شوم ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: logical, cogent, convincing, good, ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: A valid rule of thumb یک قانونی کلی ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encourage: inspire, buoy up, cheer, comfort, c ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audit: examination, analysis, checkup, ins ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parental: مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parental: مربوط به والدین، خانوادگی، والدینی، ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpus: Corpus سرمایه اولیه و اصلی، بدن، کا ...

٤ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go: There you go again اومدی و نسازی ها ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jerk: tug, jolt, lurch, pull, thrust, twi ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystery: puzzle, conundrum, enigma, problem, ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrible: I had a terrible time of it پدرم در ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bride: "The bride said "I do عروس بله گفت

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vow: I am under a vow to help the poor ع ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

between: Between you and me بین خودمون باشه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irreversible: برگشت ناپذیر واگشت ناپذیر، تغییر نا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shake: Shake your leg بجنب ، راه بیفت

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malalignment: Correct alignment دارای تقارن و توا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

please: delight, amuse, entertain, gladden, ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lord: اشراف زاده، اعیان. صاحب، ارباب، خدا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prevent: ممانعت کردن جلوگیری کردن، پیش گیری ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

will: Willy Nilly اصطلاحا یعنی: بخوای نخو ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

find: یافتن، پیدا کردن جستن، تشخیص دادن، ...

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

granular: بلوری، دانه دانه، دارای دانه های ری ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smile: He was all smiles گل از گلش شکفت

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mud: گل، لجن. گل آلود کردن، تیره کردن، ع ...

٤ هفته پیش

مدال‌های دکتر رسولی