دکتر رسولی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assume: فرض کردن. بخود گرفتن، بخود بستن، وا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business: Business is very quiet کار و کاسبی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swallow: gulp, consume, devour, drink, قورت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mendacious: دروغگو، کاذب. نعناعی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alteration: تغییر، تبدیل، تعویض، دگرگونی، ابدال

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: We shall fall out کلاهمون تو هم میر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promote: help, advance, aid, assist, back, b ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identical: یکسان، همسان برابر، همانند، همان، م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fist: He/she is close fisted اصطلاحا یعنی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business: trade, bargaining, commerce, dealin ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business: کسب و کار موسسه بازرگانی، داد و ستد ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

certainly: اطمینان، یقین. قطع، امر مسلم، قانون ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

randomized: تصادفی سازی شده، بصورت اتفاقی یا تص ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butt: end, haft, handle, hilt, shaft, sha ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

collide: برخورد کردن، تصادف کردن. تصادم کردن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supposed: presumed, accepted, alleged, assume ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fist: He is close - fisted نم پس نمیدهد

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

productivity: output, production, work rate, yiel ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line: خط؛ صف سطر، ردیف، رشته، بند، ریسمان ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

condition: state, circumstances, lie of the la ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replicate: copy, duplicate, mimic, recreate, r ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

second: الکترونیک: ثانیه، کامپیوتر: ثانیه، ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spare: یدکی، زاپاس اضافه، دریغ داشتن، مضای ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cluster: خوشه. مجموعه. کلاستر، خوشه ای، گروه ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hound: harass, badger, goad, harry, impel, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early: Early زود Lateدیر I am an early bir ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

efficiency: کارآیی، بازده، ضریب انتفاع، درجه تا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interventive: مداخله ای, مداخله گر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ligated: بسته، متصل، وصل، محکم، محدود

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contralateral: طرف مقابل

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contribute: اذعان کردن، درمیان گذاشتن، موجب، با ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

morphology: ریخت شناسی، شکل شناسی، مورفولوژی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self palpation: خود لمسی در علم ارولوژی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maldescent: ناقص فرود/نزول یافته

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

business: It is none of my business بمن چه؟

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fist: He/she is close fisted اصطلاحا یعنی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celebrity: personality, big name, big shot ( i ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celebrity: آدم مشهور. شخص معروف. فرد نامدار pe ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fist: He is close - fisted نم پس نمیدهد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peremptorily: قطعا، حاکمانه، امرانه، حکما

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abstract: انتزاعی ( یک نوع سبک هنری ) ، تجرید ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assignment: تکلیف. واگذار کردن، ماموریت دادن، ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assignment: Job. appointment . Mission . duty

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crap: Cut the crap زر نزن، گاله رو ببند

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boast: Great boast little toast اصطلاحا یع ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

value: مهندسی صنایع: ارزش، بها، قیمت، قدر، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

value: importance, advantage, benefit, des ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solid: firm, compact, concrete, dense, har ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

will: خواسته. مشیت، اختیار، رضا، وصایا، ب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neurotransmitter: عصب میانجی، ناقل عصبی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

martyr: فدایی، شهید راه خدا کردن، قانون فقه ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mean: signify, convey, denote, express, i ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concert: کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

material: مواد؛ پارچه ماده، کالا، ماتریال، مص ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold: Hold the line , please گوشی خدمتتان ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

council: شورا؛ سازمان خدمات شهری. هیات، انجم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expect: انتظار داشتن. پیش بینی کردن، چشم دا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expect: بجز، مگر، به استثنای جز، غیر از، سو ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

I am as busy as bees اصطلاحا ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tit: Tit for Tat این به اون در ، چیزی که ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average: حد متوسط، حد معمول. میانگین حسابی، ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polyorchidism: چند بیضه ای

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settlement: agreement, arrangement, conclusion, ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn: وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن. متق ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

funnel: دودکش ناو، قیف، دودکش، بادگیر، شکل ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instinct: غریزه. شعور حیوانی، هوش طبیعی جانور ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lament: تاسف خوردن، زاریدن، سوگواری کردن، س ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reach: arrive at, attain, get to, make - ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reach: رسیدن. دسترسی، توانایی، استطاعت، وس ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn: الکترونیک: چرخیدن، تراشیدن، دور زدن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vigor: power, beef, energy, force, might, ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seek: We seek water in the sea آب در کوزه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business: It is none of your business به تو چ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spare: Come around in your spare time تو ا ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settlement: توافق، سازش حل و فصل، واریز، تصفیه، ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: مدیر. عملگر. مدیر عامل، مدیر اجرایی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

munificent: generous, beneficent, benevolent, b ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

butt: Move your girly butt یه تکونی به آق ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gaff: میله مایل ( دکل ) ، خنده بلند، قهقه ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat: Beat it بزن به چاک، فلنگو ببند!

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contribute: give, add, bestow, chip in ( inform ...

٦ ماه پیش

پاسخ به پرسشی که حداقل ١٠ رای دارد

-

بپرس

-

I remember her/ his face

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infidel: کافر، بیدین، بی ایمان، شخص غیر مومن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

martyr: فدایی، شهید راه خدا کردن، شهید، به ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collide: crash, clash, come into collision, ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awesome: مایه هیبت یا حرمت، پر از ترس و بیم، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross: وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن. متق ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross: از وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ache: Toothache دندان درد Backache کمردرد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowance: portion, allocation, amount, grant, ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronic: مزمن. دیرینه، سخت، شدید habitual, a ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avenger: کین خواه، خونخواه، دادگیر، انتقام ج ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cantor: a man who leads the prayers and son ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manifest: مانیفست، اظهارنامه بارنامه، فهرست ب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infallibility: مصونیت از خطا، عصمت، معصومیت، پاکی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gorge: خندق بلا را پر کردن، دلی از عزا درآ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AD: Anno Domini ) used to show that a d ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subside: واگذاشتن، نشست کردن، فرو نشستن، فرو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representative: گویا، مشهود، فراگیر، گسترده، نمایند ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exchange: معاوضه کردن معاوضه و مبادله پول، ته ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

race: مسیر، دویدن، مسابقه دادن، به سرعت ر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inventory: فهرست اموال. لیست موجودی، صورت دارا ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hub: centre, core, focal point, focus, h ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rough: زبر، خشن. دشوار، سخت، درشت، ناهموار ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obliquus: مورب. کج. اریب. غیر مستقیم. مایل . ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disturb: مزاحم شدن، ( تمرکز، خواب، آرامش کسی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

definitive: قطعی، قاطع، صریح، معین کننده، نهایی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrimp: small sea creature that you can eat ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acme: اوج، ذروه، قله، منتها ( درجه ء ) ، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vigor: قدرت، نیرومندی، زور، نیرو، انرژی، ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recantation: انکار، دست کشی، ترک

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emitter: ساطع کننده، تشعشع کننده، منتشر کنند ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insight: بینش، درک عمیق بصیرت، فراست، چشم با ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accumulate: انباشتن ( به مرور ) ، روی هم گذاشتن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

productivity: output, production, work rate, yiel ...

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

مدال‌های دکتر رسولی