دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١١٦,٤٣٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣٩
لایک
لایک
١٠,٢٢١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤١٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٠٥
رتبه
رتبه در بپرس
٩١٢
لایک
لایک
١٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٢٥

علاوه بر ترجمه دوستان عزیز این واژه به معنای to run or go swiftly یعنی دویدن یا به سرعت رفتن هم میشود

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٤٤

بی نظمی. عدم تعادل

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٤٨

مقاوم . خودمختار. چغر. بد بدن. کله خر. یه دنده و لجباز

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٦٦

تعقیب کردن، اذیت کردن. پیازچه، پیاز کوهی، موسیر اسپانیا

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٦٨

برنامه، نرم افزار؛ برنامه تلویزیونی برنامه ریزی کردن، مجموعه حرکات اسکیت باز، برنامه، نقشه، روش کار، پروگرام، دستور کار، برنامه تهیه کردن، برنامه دار ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٣٧ رأی
تیک ٥٧ پاسخ
٥,٩٨٦ بازدید

سلام میخوام به انگلیسی بگم: "چقدر قیافه ی این دختره برای من آشناست. انگار یه جایی قبلا دیدمش"   She's got a familiar face but I vaguely remember whether I met her before OR but i can't place her. place to recognize someone or remember where you have seen them or how you know them: She looks familiar but I can't place her.did she use to work here?! 

١ سال پیش
٤ رأی

I remember her/ his face 

٥ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
١٥٩ بازدید

وقت سر خاروندن ندارم

٥ ماه پیش
٥ رأی

I am  as busy as bees اصطلاحا یعنی  وقت سر خاروندن ندارم . خیلی سرم شلوغه 

٥ ماه پیش