تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ممد کن ما را یاری کن ما را پیروز گردان ما را

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افرغ فعل امر از ریشه افرغ یُفرغ به معنای بریز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدیدار آشکار پیدا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدار رویارو شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حَذَر: پرهیز، گرختن، ترس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین خانه و کاشانه دیار در عربی جمع دار است به معنای خانه ها شهر و محل سکونت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از برای

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوره به بخشی مشخص یا به زبان فارسی بخشی شناخت پذیر از قرآن گفته می شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ترس شدن بی دهشت شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تباه کننده ویران کننده مفسد خراب کننده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تباه کار تباه کننده خراب کار ویران کننده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیر عربی: در فارسی به معنای خوبی، پسندیده ، دارایی و ثروت و غیره می آید. ان تر ک خیرا الوصیةللوالدین. . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراسم جمع رسم است که معادل فارسی رسم همان آیین است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نیکویی به شایستگی به خوبی به خوشی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرآمد هنگام مهلت فرصت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گماشتگی پذیرفته شده گماشتگی پذیرفته شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر عهده او: بر او بر دوش او

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن جدا کرده شده ( از پیوند زناشویی ) زن رها کرده شده ( از پیوند زناشویی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدا ناباور انباز گیر چند خداباور چند خدا پرست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

انباز گیر چند خدا پرست چند خدا باور بد کیش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خوبی شایستگی زیبایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترک کردن رها گردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دست توسط

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دایه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر طبق

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر بر دوش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

درست بی کم و کاست کاسته نشده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عدت زن یعنی مهلت و فرصتی که شریعت برای رجوع و برگشت از طلاقف به مرد داده است. یا مهلتی که بعد از طلاق یا وفات شوهر ، زن باید صبر کند تا قبل از پایان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

هر آنچه نوشتید عربی هست. متاسفانه معادل فارسی خوبی که قابل فهم باشه برای فرصت و مهلت نداریم جز هنگام گاه و غیره که مفهوم مهلت و فرصت رو نمی رسونه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنان جدا کرده شده طلاق داده شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دل آهنگ انجام کاری کردن خواستن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آهنگ انجام کاری کردن خواستن به دل آهنگ کاری کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواستن آهنگ کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنگام درنگ مهلت فرصت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقدام کننده انجام دهنده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنی که خون قاعدگی می بیند زن در حالت حیض زن در قاعدگی زن در عادت ماهیانه اش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دشواری افکندن سخت گرفتن در سختی انداختن سخت گیری کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باشندگان شهر شهروندان مردم شهر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد ضرر زیان گزند آسیب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارزار کشتار جنگ کشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگزیده خوب پسندیده خوشایند، دلپذیر،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزینش ها برگزیدن ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به پایان رسیده به سرانجام رسیده به فرجام رسیده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گسترده همه گیر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فراگیر پهن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

درآیید وارد شوید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مولا در زبان عربی به بیش از 20 معنا می آید از آنجمله:: غلام آزاد شده، دوستدار، دوست، ارباب. در قرآن چند جا لفظ مولی آمده که در همه جا به معنای دوست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شگفت آور دل نشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پسندیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماندن پاییدن