تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

املای صحیح allude هستش

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

به معنای پیدا کردن یا کشف کردن به صورت اتفاقی، هم میتونه باشه ی جورایی هم معنی come upon✅️ historians had alighted on one interesting factor around t ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

winds of chance" refers to the unpredictable and uncontrollable factors that can influence events or outcomes. It suggests that sometimes, luck or fa ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نه به خاطر اینکه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

thanks a lot➡️ ( also thanks a bunch American English spoken ) used when really you are "annoyed" about something and you do not mean ‘thank you’ at ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

همراه با ( from ) گاهی به معنای: بدست آوردن آشکار کردن DNA teased from these human remains may help answer one of the most puzzling questions in pac ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان عزیز دقت بفرمایید این کلمه" صفت" هست، پس معانی زیر میتونن مناسب باشن. . . باهوش، مخترع، مبتکر زرنگ، نوآور، پرابتکار نابغه، ماهر، خلاق

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. شکسته، ویران شده، خرد شده ۲. علیل، بیمار، ضعیف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

SCHOOL [transitive] British English to put school children in groups according to their ability Synonym : track American English —streaming noun [unc ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوراخ، حفره، فضای خالی Trees with many cavities are extremelyimportant habitats for insects predators . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Flies مگس ها Fly ( فعل ) پرواز کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای بستن، چفت کردن، قفل کردن در هم ممکنه باشه to lock a door or window by sliding a bolt across بر اساس کتاب کمبریج 17 تست اول they had no w ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱. انتقال دادن ( اطلاعات ) to give someone a piece of information that someone else has given to you ۲. دادن، سرایت دادن ( بیماری ) to give someth ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم فعل هست و هم اسم * در جایگاه فعل معنای نیاز داشتن دارد As a verb means NEED or WANT

پیشنهاد
١

دوستان عزیز دقت بفرمایید ک عبارت صحیح It is worth noting that هستش که به اشتباه nothing نوشته شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دماغه; به پیشروی خشکی در آب گویند. برعکس واژه خلیج که به معنای پیشروی آب در خشکی است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت های انتسابی ( مثل زیبایی، قد و آنچه انسان در بدست آوردن آنها دخیل نبوده ==> درمقابلِ صفت های اکتسابی ک هر فرد خودش کسب کرده، هنر یا تحصیلات، . . ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

آقای پوریا جسارتا املای mediocre رو اشتباه نوشتین اما از لحاظ هم معنی بودن درسته ب مفهوم معمولی و متوسط

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Those who study traditional stories پژوهشگر داستان های قدیمی، سنتی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take over, promise به عهده گرفتن، متعهد شدن، قول دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Insolation : جداسازی، ایزوله کردن، کناره گیری insulation: عایق بندی کردن * لطفا تفاوت رو دقت بفرمایید*

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Idiom ۱. روشن کردن آتش ۲. شلیک کردن ۳. انتقاد کردن از کسی ۴. امتحان کردن چیزی ۵. عکس گرفتن ( informal )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

فکر کردن I'll have a think about it and let you know بهش فکر خواهم کرد، و بهت خبر میدم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به معنای exhibit: ارائه دادن، ب نمایش گذاشتن هم میتونه باشه البته اینها دور از مفهوم بالیدن نیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درک نفس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ی سطح ملایم تر از I dont give a shit 🙂

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Hooking up میتونه به معنای سکس داشتن باشه و hookedup به معنای اتصال ( مثل دو چیز الکترونیکی ) چندان هم از هم دور بنظر نمیان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

to find hidden or forgotten information by careful searching میشه گفت: بررسی مجدد اطلاعات، پیدا کردن اطلاعات هم معنی میده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی بد نام، ننگ هم میتونه باشه My stepdad didnt want to have a brand new baby

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک متل ارزان قیمت یا ، یک ملک بسیار قدیمی در حال خراب شدن، و در یک منطقه در حال زوال شهر واقع شده است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی احساس شرمندگی بر اساس کتاب word skill adv. چاپ اول. درس 5

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نوعی معنی رد شدن، عبور کردن هم میتونه بده The car missed me by inches

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میشه گفت همون "کروکی کشیدن" بعد از تصادف، ب هدف درخواست پول از بیمه هستش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to hide ( something that is illegal, embarrassing, or wrong ) مخفی کردن، پنهان کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Being IN denial با حرف اضافه in در وضعیت انکار، وقتی کسی چیزی رو نمی پذیره یا اصطلاحا زیر بار نمیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مشتاقم بدونم چرا نظرات آقا یا خانم عجمنده همچنان ثبت میشه. بنظر ایشون از یک ایران دیگری اومدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جانبدارانه، طرفدارانه میتونه هم معنی partial باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

اصطلاحا" رو مخ"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جای تعحب نداره، تعجب نداره دقت کنین بعدش جمله باید بیاد No wonder I never go there

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طرح خام، طرح اولیه ( در مورد داستان ) مثلا: the story - writing team and the artist who produces crude drawings of initial ideas

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکسته شد مثلا: the world freestyle record being broken

١