پیشنهادهای Mahdi (٦٧٦)
تغییر و تحول
این. . . را ، - ی
مفاهیم، مباحث، اصطلاحات، عبارت ها
مفهوم، مبحث
هم نوع
کنار، حاشیه
که آیا. . . یا نه
ساختار شکنی کردن، ساختار زدایی کردن
املای درست این کلمه، strangely هست.
کم و بیش
تا وقتی که، تا زمانی که، تا بعد از، تا ( منظور اینه که کاری، بعد از یک کار یا یک چیز دیگه رخ میده یا کاری، تا بعد از یک چیز دیگه طول میکشه )
از کار برکنار کردن
عادیه، طبیعیه
با توجه به اینکه، بخاطر اینکه
آرامش ( کسی را ) بهم زدن، ایجاد مزاحمت کردن، اذیت کردن
آگاه بودن به
خوشبختی
ادغام شدن، تلفیق شدن، یکپارچه شدن
تمام
قبول کردن، پذیرفتن
I wouldn't either
شناختن، پذیرفتن
شناختن
گیج، سردرگم
سردرگم
شدید، چشمگیر، خیلی زیاد
خیلی زیاد
نداشتن اعتماد به نفس ، نداشتن خود باوری
آشفته، پریشان، بهم ریخته
جواب دادن
به طور غیر قابل تحمل، به طور رنج آور، به شدت
املای درست این کلمه، elicit هست.
فشار وارد کردن
متغیر بودن ( بین دو حالت )
در نتیجه
با سرعت رضایت بخش ( بدون اینکه خیلی سریع یا کند باشد. )
بی ثبات، ناپایدار، تغییر دهنده، دارای عدم استمرار
ذهن
به طور خودکار
ایجاد شده
تنها لازمه، فقط لازمه
به شکل ناگهانی و شدید حرکت کردن، سقوط کردن، پرتاب شدن، افتادن
به سمت پایین
باریک، نازک
آرام ضربه زدن به
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن به ( حالت محاوره ایto nudge somebody هست. )
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن ( حالت محاوره ای to nudge somebody هست. )
محاوره ای
آرام ضربه زدن
عادت