پیشنهادهای بیداد (٤٦٠)
سوفر در زبان اوستایی به معنای سرخ است
چخرَ ( اوستایی ) چَرک ( پهلوی ) چرخ ( فارسی )
گوش در پهلوی و ارشن در اوستایی و گشن فارسی به معنای نر است
واش از مصدر وارِت varet در پهلوی و در فارسی ورتیتن به گردیدن است. در کلماتی مثل وردنه به معنای محور و واژه رته به معنای گردونه دیده می شود.
اسپ تند رو
اسب شستشو شده
اسپراس به اندازه دو هاسر هر هاسر یک فرسنگ و هر فرسنگ هزار گام هر گام دو پا است. اسپریس میدان اسپ دوانی به اندازه دو هزار گام است.
واژه اسپرس ( اسپریز ) ( اسپرسپ ) ( اسپرصف ) به معنای میدان اسب دوانی و در اوستا این واژه چرتا آمده است.
این واژه از کلمه اسپبار گرفته شده است
کلمه استر جز اول آن اسوَ یا اسپ است.
ماکیان از واژه ماده یا همان ماتک پهلوی اخذ شده است.
در پهلوی مات معنای مادر و در فارسی همان واژه مادیان می شود
در اوستا نام اسب از ائورونت به معنای تند رفتن گرفته شده است. در اوستا مادینه اسب را اسپا یا اسپی می گویند.
اسپ از واژه اس به معنای تند رفتن است
اسپَ به معنای اسب نر و اسپا اسب ماده است
چرغ، پرنده ای شکاری و در زبان کردی کوچک تر از عقاب
آروا نام اوستایی عقاب است
سین مرغ، سیرنگ، سین مورو، مرغو سئن، عقاب
نا مرد و نایری به معنای زن است
میزد، مزد، بهره کار
نادرستی از ریشه دروگ و دروج
محض
بهتر زیستن
دهشمندی و بخشش
پارامتر
منطق
کوانتوم
نسبیت
استدلال
شخصیت
منعکس
غیر نامی
حساس
واحد
بالا
مرکز
قید و شرط
هریره از مصدر هریدن به معنای آسیاب کردن است. در بعضی مناطق ایران به غذای میکس شده و له شده ای که برای نوزادان آماده می شود هریره می گویند
بهترین ستایش
. ریشه ی کلمه ی #فرعون از کجا آمده؟ در هیروگلیف مصری شکل نوشتاری فرعون به صورت یک مستطیل با وروی باز آمده به همراه ماهی و پرنده و. . . توی قبطی ...
طلبه ، شاگرد دینی
عمومی
سیستماتیک
سیستم
چم =علت چمیده=معلول
فصل
عارفان
علامت
متمرکز
نابودگر