نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all bite and no bark: این اصطلاح به معنی : کسی که زیاد حر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back of his hand: در اصطلاح عامیانه به معنی کف دستش ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
actual vault: گاو صندوق
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
press your luck: درخواست بیش از حد ( انتظار )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word around: شایعه شده است . . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
save the drama: ننه من غریبم بازی در نیار
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crasher: خرابکار
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
making me nuts: ( کسی ) را بسیار عصبانی یا آزرده خا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have roswell: در خاطر کسی ماندن، کسی رو از یاد نب ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
domestic type: خونه داری، انجام کارهای خونه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mechadroid: نوعی ربات جنگجو
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brains and brawn: هوش و قدرت ( جسمی )
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zipped off: به سرعت رفتن ( دور شدن ) . مثال : ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grooviest: هیجان انگیزترین
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truckful: بار کامیون، محموله داخل کامیون.
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bigger than life was: بسیار تاثیرگذار یا چشمگیر؛ فراتر از ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crossed path: ملاقات کردن، برخورد کردن.
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pretty low: حقیرانه، پست
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anything to help: ابراز تمایل برای ارائه کمک یا کمک ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat the crowd: رفتن به جایی قبل از دیگران، زودتر ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trashing: خراب کردن، آسیب زدن به جایی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
power surge: افزایش ناگهانی قدرت ( جریان برق )
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
builds character: کمک به تقویت شخصیت یک فرد؛ بدین صور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saved the day: پیدا کردن یا ارائه راه حل برای یک م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gets way old: 1 - خسته کننده 2 - آزار دهنده ( به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
palling around: وقت گذروندن با کسی ( به عنوان دوست ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
finder's keepers: اغلب به صورت طنز استفاده می شود و ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lambs: بچه گوسفندها ، بره ها
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get squat: مطلقا هیچی. مثال : i get the power ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hunkering down: ماندن در جایی برای یک مدتی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
already on it: دارم روش ( روی آن ) کار میکنم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
escape pods: یک کپسول یا قایق به گنجایش یک نفر ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy now: آروم باش، دست نگه دار
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budged: تکان خوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're telling us: به شدت با حرفی که به ما گفتی موافقی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kablam o: برای بیان "صدای یک انفجار شدید"
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
narrowed down: تعیین کردن، مشخص کردنِ ( محدوده چیز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crawled off: خزیدن ( در اصطلاح : فرار کردن )
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evicting: بیرون کردن، اخراج کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
autodestruct: نابودسازی خود، خودنابودساز، نابودسا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give you a run for your money: در کاری به اندازه کسی که فوق العاده ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
riptide rapid zone: سرزمین موج های آبی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keeping it low key: بی سر و صدا کاری انجام دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with style: به سبک یا روش خود/خاص
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mega sized: اندازه/سایز بزرگ، بزرگ مقیاس
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am through: کار من تمومه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pushing up daisies: مردن، به کشتن دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pranked out: شوخی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geek face: خرخون، کسی همه اش سرش تو درس و مشقه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juvenile acts: اعمال/کارهای بچگانه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plain kooky talk: حرف های خرافاتی ها
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
went bust: تخریب شدن، خالی از سکنه شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
behave yourselves: مواظب خودتون باشید
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pods: پیله ها، تخم ها
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way creepier: وحشتناک تر، عجیب تر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a spot: بردن به جایی برای مشاهده یک رویداد/ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a rest: بیخیال شدن، در اصطلاح خودمونی "بکش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick some tail: دهن کسی رو سرویس کردن، کسی رو شکست ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dweebs: کودن ها، اسکل ها
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
punks: ولگردها، دزدها
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow on each other: کنار اومدن، علاقه مند شدن نسبت به ی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crash site: محل سقوط/حادثه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flea collar: قلاده ای برای گربه یا سگ که برای کش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breath mints: یک قرص مکیدنی با طعم نعناع برای خوش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geekazoid: آدم یبس و نچسب
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
techno freak: فردی که شیفته تکنولوژی به خصوص کامپ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trophy wall: دیواری در خانه یا محل کار شما است ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solid inside: به زندان رفتن/افتادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit blowing sunshine up his ass: صحبت کردن به شیوه ای فریبنده با یک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
staties: نیروهای اداره پلیس
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gutter drain: آبراه ( سوراخ ) فاضلاب
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swung on: هل دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pack of punks: یه مشت ولگرد، اراذل و اوباش
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big lunk: احمق بزرگ
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped off: جر و بحث کردن، یکی به دو کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old folks' home: خانه سالمندان
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
governance assembly: جلسه شورا
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pubbing: مشروب خواری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barreled in: با عجله وارد شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swarm in: با سر و صدا وارد شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hatching a scheme: توطئه چیدن، دسیسه کردن/چیدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jerks: احمق ها
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smalltime punks: خلاف کارهای خرده پا یا تازه کار
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get harpooned: نیزه خوردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
makes blush: باعث خجالت شدن، خجالت کشیدن، از خجا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges: کینه ها، دشمنی ها، دشمن تراشی ها
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geezers: پیرمردها
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges over: کینه به دل گرفتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reinvented: بازسازی کردن، از نو ساختن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cryogenically: به صورت منجمد ( فریز ) نگهداری کردن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
went out of whack: به هم ریختن، از حالت عادی خارج شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
real babe: خیلی نجیب، خیلی خانوم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leaving others out of the loop: پشت دیگران رو خالی کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sores: زخم ها، خراش ها، لکه ها
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peeping toms: شخصی که از تماشای پنهانی افرادی که ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crooked deal: معامله کثیف
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spacing out: تو باغ نبودن، تو هپروت بودن، حواس ج ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
musty looking: کپک زده، بو گندو
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fatsos: چاق، شخصی که اضافه وزن دارد
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
led around: به این طرف و آن طرف کشاندن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
touched base: رد کسی رو زدن، کسی رو ردیابی کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nabbing: گیر انداختن، گرفتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unmistakable proof: مدرک غیرقابل انکار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw of trail: چیزی را از سر وا کردن، دست به سر کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big klutz: دست و پا چلفتی، احمق
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
multiple warheads: کلاهک خوشه ای، بمب خوشه ای
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
should’ve seen that coming: ( باید ) میدونستم که اینطوری میشه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say stuff like that: چرت و پرت گفتن، دری و وری گفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lost sanity: عقل ( هوش ) از سر کسی پریدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over spirited: جوگیر بودن، اعتماد به نفس کاذب داشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throwing such a huge fit: خیلی عصبانی شدن، جوش آوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mono carrier: جنگنده تک سرنشین
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extended greeting: استقبال گرم و صمیمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work your ass off: رُس طرف رو کشیدن، مثل خر از کسی کار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outta my way: از سر راهم برو کنار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give up already: یه اصطلاحه به معنی این که دیگه ادام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
snagged: گرفتن، ربودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have some change: پول داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nailed shut: کسی رو کت بسته تحویل ( پلیس ) دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run out of funds: بی پول شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rearside: پشت، عقب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
no objection: ایرادی نداره، مشکلی نیست، اعتراضی و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got tanked: مست کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
next street: در زندان ها به "سلول بغلی" گفته میش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick heel: پا زدن در هنگام شنا کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
greased: چرب کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
royal pain: دردسر بزرگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bloody mongrel: دورگه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limp dick: آدم ترسو، بزدل
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so wasted: خسته از نظر جسمی یا روانی، ضعیف، آد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barricades: موانع، سنگرها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bush head: کنایه به کسی که موهای فر بلندی دارد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a pest: عجب آدمای مزاحمی، عجب آدمای دردسرسا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a small way: یه ذره، یه کم مثال : I am not even ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bashed up: کتک زدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chopped off: بریدن، قطع کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bail: آزاد شدن با گذاشتن وثیقه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it anymore: عدم توانایی در کنار آمدن یا تحمل کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی عبارت keep throwing
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave me in peace: دست از سرم بردارین، اذیتم نکنید، ول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bossing around: رئیس بازی در آوردن، گفتن اینکه چه ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hags: پیرزن ها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dig through: زیر و رو کردن، جستجو کردن، کنکاش کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
secret order: جامعه/فرقه مخفی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sacred union: اتحاد/ازدواج مقدس
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tossed out: بیرون انداختن، پرت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bagged out: انصراف از کار یا فعالیت به دلیل سخت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's settled: حل و فصل، توافق انجام شد، ترتیب های ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this place rocks: اشاره به فوق العاده بودن یک چیز یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
missy may: تقلیل یافته کلمه خانم و بیشتر برای ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet of you: به منظور قدردانی از لطف کسی استفاده ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
اصطلاح That'll be cheap
٥ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
the craft is a chick thing
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sinking in: به طور کامل فهمیدن، پی بردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not like him: این عبارت برای اظهار تعجب به کار می ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man trouble: اون پسره اذیتت کرده ؟
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tip not included: شامل انعام نمیشه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jumped in the sack: داشتن رابطه جنسی با کسی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leans over: خم شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی Selective memory در جمله ی زیر
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped back: برگشتن از جایی یا چیزی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get creamed: به طور مفتضحانه شکست خوردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
try and behave: مؤدب بودن و دردسر درست نکردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a coinkidink: چه تصادفی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cerebrally impaired: معلولان مغزی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waltz back: با اعتماد به نفس برگشتن به جایی انگ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hair day: یک روز ناخوشایند، به ویژه روزی که د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wouldn't miss it for the world: شرکت کردن حتمی فرد در یک رویداد.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rips off: از جا کندن، شکستن
٥ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ترجمه‌ی عبارت Take a bite out of th ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
favorite movie growing up: فیلمی که از بچگی میدیدی و باهاش بزر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ghost busters: شکارچیان ارواح
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
love lives: به کسانی اطلاق میشود که برای دیگران ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phony accents: حقه باز، شیاد، کلاه بردار
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rolling in: اومدن، وارد شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stuffy old: قدیمی، رسمی و کسل کننده
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite a coup: یک دستاورد غیرمنتظره و عالی
٥ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی persistent side در عبارت زیر
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stirring up: یادآوری، مرور، خاطره بازی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lawyers: وکلا
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
passing a resolution: تصویب یا پذیرش یک لایحه یا قطعنامه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dress like a toad: مثل اسکل ها به نظر آمدن.
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth fucker: چاپلوس لعنتی
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
imposterator: متقلب
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
incinerating: آتیش سوزوندن مثال : ?What are you ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beasts: هیولاها
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preying: شکار کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smackerel: یک میان وعده ( خوراکی ) یا مقدار کم ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheeky blighter: مردیکه/زنیکه پر رو
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lookalikes: بدل ها
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fomenting: دامن زدن، برانگیختن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thermoptic: تغییر ضریب شکست در پاسخ به ( تغییر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooing over: با علاقه، عاشقانه و یا از روی قدردا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't tick me off: از من ( بخاطر حرف اشتباهی که زدم ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the car: ماشین رو آتیش کن، حرکت کن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break your leg: موفق باشی، بترکونی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
career seeker: شخص پیگیر، عشق/عاشق کار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bunking: اقامت کردن/داشتن، خوابیدن
١ سال پیش
١