نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a concept: عجب فکری/ایده ای.
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cares away: غم و غصه ها را : از یاد بردن، دور ک ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the attitude: معادل : قیافه نگیر برا ما، پیش و اف ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
industrial espionage: جاسوسی صنعتی.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his bark's worse than his bite: فقط سر و صدا داره اما کاری از دستش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heating up: جدی شدن، هیجان انگیز شدن. مثال : T ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
liquor license: پروانه/مجوز ( فروشگاه ) مشروب فروشی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
puzzle up: فکر کنید، معما رو حل کنید، آماده با ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for more: محض اطلاع، یا برای اطلاع بیشتر.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gospel choir: گروه کُر موسیقی مذهبی مسیحی.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
up and out: آماده شدن، رو به راه شدن، راه افتاد ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
messes up: صدمه دیدن، آسیب دیدن.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
creeping me out: ترسوندن کسی، دادن حس ناخوشایند به ی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bass boat: نوعی قایق ماهیگیری.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bilked: کلاه برداری کردن، به جیب زدن، اختلا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boiler room scam: به منظور اشاره به "کلاهبرداری مالی" ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had a frog in my throat: گلویم خشک شده بود، صدام گرفته بود.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passage situation: عبور از یک تگنا/فاجعه/مرحله/مسیر/رو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bad shape: حال وخیم، وضعیت ( مالی ) بد.
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hogpile: یه دسته/توده/انبوه آدم که روی هم اف ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm the thing: من آن موجود ( هیولا ) هستم.
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seem kind of blue: افسرده/غمگین/ناراحت به نظر می رسی.
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this one rules: این یکی دیگه آخرشه، حرف نداره، عالی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
broken ground: مراسم کلنگ زنی یک پروژه، آغاز عملیا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reporting as ordered: همانطور که دستور داده شد، حاضر شدم؛ ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rollerblader: اسکیت باز، اسکیت سوار.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tooting my own horn: خودستایی، تعریف از خود.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gin joint: میخانه، عرق فروشی.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heebie jeebie: نوعی حس مرموز، حدس و گمان، دلشوره، ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
case histories: سوابق بیماران.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never laid eyes: هرگز چشمم بهش نخورده بود، تا حالا ه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pishing: در مورد نوزاد : جیش کردن.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
business interest: پروژه، کار، منافع تجاری.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cross our hearts: به جون خودمون قسم، راست میگیم به خد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is that a line: داری نخ میدی؟، داری تیکه میندازی؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the eagle has landed: کنایه از : رسیدیم، عملیات با موفقیت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see no evil speak no evil: معادل ضرب المثل : شتر دیدی، ندیدی.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's all blood under the bridge: معادل ضرب المثل : گذشته ها گذشته. ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
newsbreak: خبر فوری، خبر ویژه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joker in the deck: برگ برنده، مهره کلیدی.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're losing me: کنایه از اینکه : متوجه حرفات نمیشم، ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gumming up: مختل کردن، مانع شدن، گند زدن.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all opposed: کیا مخالف ان؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
returned favor: جواب لطف، جبران لطف، لطف متقابل.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
motion is defeated: پیشنهاد تصویب نشد/رأی نیاورد.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move to adjourn: ختم جلسه، اتمام جلسه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all in favor: کیا موافق ان ؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are adjourned: اتمام جلسه، ختم جلسه.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call the question: رأی گیری می کنیم، پیشنهاد میکنم رأی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parliamentary procedure: آیین نامه مجلس/جلسات، قواعد/رویه پا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get his feet wet: با کاری آشنا شدن، کسب تجربه کردن، گ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
encantada: عبارت اسپانیایی معادل : از آشنایی ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
happened by: اتفاقی/همینجوری/یهویی از جایی رد شد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not biting: من گول/بازی نمیخورم.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
aurameter: ابزاری برای آشکارسازی و اندازه گیری ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walking joke: دست مایه تمسخر یا خنده ( کسی ) بودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exercise in futility: معادل ضرب المثل : آب در هاون کوبیدن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
placekicker: در فوتبال آمریکایی به معنی : بازیکن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got socked: کتک خوردن، مشت خوردن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dinged: خش انداختن، ضربه زدن، آسیب رسوندن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am floating: در وصف شوق و هیجان و خوشحالی و به م ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gotta cram: باید به صورت فشرده بخونم، شب امتحان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get any smart ideas: دست از پا خطا نکن، فکرهای بامزه/هوش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eating away: خوردن، بلعیدن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rankles: ناراحت شدن ( از کسی یا چیزی ) .
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
messing with: در افتادن با، با کسی طرف بودن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got suckered: در موقع خرید : کلاه سرت رفت، گولت ز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get rough: استفاده از زور، خشونت.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flies off the handle: از کوره در رفتن، عصبانی شدن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
signs up: تابلوها، علائم، نشانه ها.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not already: هنوز نه، نه به این زودی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
need a lift: میخوای برسونمت ؟
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop while you're behind: تا اوضاع بدتر نشده ( بیشتر ضرر نکرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
figurer: تحلیل گر، کسی که خوب حساب و کتاب می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dos vadanya: عبارت روسی به معنای : بدرود، خدانگه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
city of broad shoulders: این عبارت در توصیف شهر "شیکاگو" در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's the crisis: چی شده ؟ چه خبره؟
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saved my bacon: منو از مخمصه نجات دادی، نجاتم دادی، ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i do mind: بله مشکل دارم، برام مهمه، ناراحت می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your word against mine: حرف تو و حرف من ( در مقابل هم و در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
best western: برند بست وسترن در برگیرنده شبکه گست ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sheraton: برند شرایتون در برگیرنده زنجیره ای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
holiday inn: شرکت/برند هالیدی این، یک شرکت خدمات ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boosting wallets: دزدی کردن، جیب بری کردن، کیف پول کش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dragged back: برگرداندن، کشاندن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
numb nuts: احمق بی عرضه، کودن، کله پوک، اسکل.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a snake: عجب آدم : مارمولکی، نامردی، پستی، د ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
follow your bliss: ندای درونت/قلبت رو گوش/دنبال کن، آن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
isn't it something: عجیب نیست ؟، باور نکردنیه نه . . . ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thoughtful of you: لطف شماست، مهربان/با ملاحظه هستی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
want a piece of me: میخوای با من دعوا کنی، می خوای با م ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
froze me out: سرد برخورد کردن، به کسی محل ندادن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brain bucket: کلاه کاسکت، کلاه ایمنی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grease spot: لکه/تیکه چربی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smells fishy: یه بوهایی میاد، یه کاسه ای زیر نیم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
being examined: در حال بررسی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fine young man: جوان نجیب، با شخصیت.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
due for a change: وقت/زمان یه تغییر فرا رسیده.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
love to: ( در پاسخ به درخواست انجام کاری ) ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
objective opinion: نظر بی طرفانه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are through: هرچی بود بین ما دیگه تمومه، ما دیگه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nut plants: آدم روانی، دیوونه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
splattered: پخش و پلا شدن، له شدن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
file charges: شکایت کردن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kind of a mess: به همریخته، نا مرتب، شلوغ پلوغ.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pushy way: به صورت تحمیلی، زوری، با سماجت.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saving your bacon: از مخمصه/دردسر کسی رو نجات دادن، بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fur ball: حیوون، مزاحم، پدرسگ.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet talked: چرب زبانی، زبون بازی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
irks: حرص کسی رو درآوردن، آزار دادن کسی، ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
makes a bundle: یه عالمه پول به دست آوردن ( به جیب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joshing: شوخی کردن، سر به سر گذاشتن، مزاح کر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inconvenienced: مزاحم شدن، باعث زحمت شدن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so good to me: تو خیلی به من لطف داری.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got an edge: سرحال/پا بودن، مناسب بودن برای کاری ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
city pound: پناهگاه/مرکز نگهداری حیوانات شهری ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heaven's no: نه به خدا.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nut jobs: دیوونه ها، خل و چل ها.
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
declare a mistrial: ابطال یک محاکمه به دلیل اشتباه، سوء ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
does some time: برای مدتی زندانی شدن، حبس کشیدن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go sit on a pin: برو پی کارت، ولم کن، دست بردار.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
accounts must be squared: حساب ها باید تسویه بشوند.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
friends in need: دوستان در تنگنا، دوستان گرفتار، دوس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mixing up: درگیر شدن، دعوا کردن، گلاویز شدن.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite a character: آدم جالب، بامزه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
improbables: اتفاقات نامحتمل، باورنکردنی، غیرمنت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
side shows: بازی، دلقک بازی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop your balloon: نمیخوام تو ذوقت بزنم، نمیخوام روت ر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coocoo: آدم خل و چل، دیوونه.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a creep: چقدر چندشه، عجب آدم چندشی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
persistent side: - عامل پافشاری - طرفِ مُصِرّ - جن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a bite out of the big apple: یک اصطلاح محبوب که از دهه 1970 رواج ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
selective memory: به معنی به یادآوردن چیزهایی است که ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sheez: اَه!، ای بابا!
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dollars to donuts: در اصطلاح عامیانه : به احتمال قوی، ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lifted off: پرواز کردن، عازم شدن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kind of a theme: یه جور الگو ( ی تکرار ) .
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in rough hands: گیر/گرفتار آدمای ناجور/بدی شدن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
joliet: نام یک زندان در آمریکا واقع در ایال ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw your piece: اسلحه ات رو بنداز.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this will be a snap: این کار مثل آب خوردنه.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mob someone: یکی از اعضای مافیا/گروه خلافکاران/ت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
better safe than stupid: معادل ضرب المثل : احتیاط شرط عقله.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on a schedule: وقت ندارم، عجله دارم، سرم شلوغه، کا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go already: برو دیگه، فقط برو.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll hold my breath: معادل ضرب المثل : بیخودی شکمت رو صا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
moving in: اسباب کشی کردن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my butt: برو بابا، چرنده، ( چه ) مسخره ( باز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what grounds: بر چه اساسی ؟ به چه دلیلی؟ از کجا ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is that nuts: آیا این : مسخره نیست؟ دیوونگی نیست ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not liquid: دست و بالم تنگه، پول نقد ندارم.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flip it: تو اسباب کشی و در مورد جا به جا کرد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i called it: من اینو حدس زدم، پیش بینی کردم، مید ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know know: من ( فلان شخص ) رو میشناسم ولی شناخ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
powder puff stuff: به منظور اشاره به چیزهای به درد نخو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
instincts: غریزه، حس/ندای درونی.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
furball: پشمالو، توپولو، توپی از مو، گوله ای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dumpee: در مورد روابط/ازدواج - > ترک شدن. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cozy scene: ( به کنایه ) فضا/صحنه دنج و دلنشین.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
name it: هرچی که بگی، هرچی که بخوای.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got pretty ugly: اوضاع حسابی بهم ریخت.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lock and bolt: قفل و زنجیر کردن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a sap: عجب آدم احساساتی، ساده لوح، ساده ای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intermittent showers: بارش های پراکنده.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ways down: کمی پایین تر، همین نزدیکی ها.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spilling my guts: درد و دل کردن، سفره دل رو برای کسی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is my shot: این یه فرصت/شانس برای منه.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i took you out: شکستت دادم، کارتو تموم کردم.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over that way: اون طرف تر.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pulling a: مسخره بازی در آوردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hubcaps: قالپاق های ماشین.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mid atlantic: مرکز/وسط اقیانوس اطلس، قلب اقیانوس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slow news day: روزی کساد برای اخبار، روز کم خبر.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
went all out: حسابی خرج کردن، سنگ تمام گذاشتن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
room to advance: فرصت ترقی، فضا برای رشد.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
people counted: نظرات مردم مهم بود، مردم ( در نظرخو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drawn and quartered: به حساب کسی رسیدن، تیکه تیکه اش کرد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear sailing: در مورد مسیر/ترافیک - > روان.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a roger: دریافت شد، تأیید شد، مفهوم شد.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kid myself: خودم رو گول زدم/فریب دادم.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're out of here: تو اخراجی.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the guy's a fruitcake: اون یارو دیوونه است، خل و چله.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't start with me: با من کل کل نکن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chasing air: دنبال سراب دویدن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not your color: این رنگ بهت نمیاد.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't believe so: فکر نکنم، گمان نمی کنم، بعید میدونم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
been so long: مدت زیادی از اون موقع گذشته.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
claim ticket: رسید
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overplayed: اشتباه کردن، زیاده روی کردن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
building super: سرایدار/مدیر ساختمان.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm quick on my feet: من زرنگم، زود تصمیم میگیرم.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
board of health: یک اداره دولتی که مسئول نظارت بر سل ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move it along: راه رو باز کنید، زود باشین، بجنبین، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
obits: اعلامیه فوت/ترحیم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gets sideswiped: از بغل با کسی تصادف کردن، از بغل ما ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sitwell: ( مطلبی ) به مذاق کسی خوش آمدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dilating: چشمای کسی ( از تعجب ) گشاد/باز شدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no guts: ترسو، بی عرضه، بی دل و جرأت، بی خاص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shlub: معنی مؤدبانه : آدم معمولی معنی کوچه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mind your own rump: به تو چه، سرت تو کار خودت باشه.
٤ ماه پیش