نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smell blood: تشخیص ضعف یا آسیب پذیری در حریف، رف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bumble flies: زنبوری بزرگ که پوشیده از موهای کوتا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boroughs: شهرک ها ، منطقه ها، بخش ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
choripan: ساندویچ هایی هستند که با سوسیس کباب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outsmarts: پیش دستی کردن، جلوتر بودن، رودست زد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parantha: نوعی نان محلی هندی => نان های مسطح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bournvita: نوشیدنی شکلاتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trembies quivers: لرزیدن، مردد بودن، دو دل بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flickers: جابه جایی/حرکت سریع چشم ها تند باز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
panditji: کلمه هندی : راهب => مردی که به کت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decorators: تزیین کننده ها، مسئولین طراحی دکورا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pune: شهری در مرکز غربی هند و در جنوب شرق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sways: 1 ) حرکت آهسته یا ریتمیک به عقب و ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
un retire: ترک بازنشستگی، مجدد به سر کار رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gams: پاها ( زن )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barbarians: بیگانگان، دشمنان، وحشی ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sympathizers: طرفداران، پیروان، حامیان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lame brained: یک فرد احمق یا مزاحم، افکار یا صحبت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dipity dip: تنی به آب زدن، آب تنی کردن مثال : I ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plagues: یک بیماری باکتریایی مسری که علائم آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stragglers: افرادی که در یک گروه، ( معمولا ) به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
realms: قلمرو، حکومت، پادشاهی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heaping up: انباشته شدن، جمع شدن، تلنبار شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sniffles: عطسه کردن، فین فین کردن، آب بینی را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
automatons: آدم آهنی ها، ربات ها، ماشین های خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sprouted up: رشد کردن، رشد کردن، یا بیرون آمدن ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thrills: شور، شوق ، هیجان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hoists: بالابردن، برافراشتن، به اهتزاز در آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
executioners: جلادها، مأمورین اعدام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
howls: زوزه، زوزه کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
robes: ردا، لباس بلند زنانه، حوله تن پوش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slipping away: فرار کردن، در رفتن، بدون سر و صدا و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with spirit: با عرضه، با جنم، شجاع، نترس مثال : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conscripting: سربازی، کسی رو به عنوان سرباز به خد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oaks: درخت بلوط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bliny: نوعی پنکیک روسی که با مخمر و آرد گن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big whoop: بی اهمیت، غیر مهم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chitchatting: صحبت کردن ( در مورد مسائل بی اهمیت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truth seer: متوجه شدن یا فهمیدن ( حقیقتی که شخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ravishes: به زور بردن، به زور به ( زن ) تجاوز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dissidents: مخالفان، کسانی که مخالف سیاست رسمی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
took down: زمین زدن، از پا در آوردن، عزل کردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brought down: عزل شدن، به پایین کشیده شدن از قدرت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
truths: حقایق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gorges: دره ها ( جمع Gorge ) Gorge : دره ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lynched: کشته شدن توسط گروهی از آدم کش های ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
malfunctioned: بد عمل کردن، درست کار نکردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pdo: در بانکداری به معنای : 1 ) اداره ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spin bowler: در بازی کریکت : 1 ) پرتاب کننده توپ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
taunts: مسخره کردن، تیکه انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
labourers: کارگران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trumps: مغلوب کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clean credit: گرفتن وام از یک موسسه اعتباری بدون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pledged asset: گروه گذاشتن وثیقه در بانک به منظور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sensex: شاخص بورس اوراق بهادار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
misdeeds: جرم ها، خطاها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conspirators: توطئه گران، توطئه چین ها، دسیسه گرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
captors: نگهبانان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
duffers: احمق ها، کودن ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bashed up: کتک زده شدن توسط کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
halved: نصف شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
botch ups: خراب کاری ها، اهمال کاری ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scott free: رهایی/خلاص شدن از مجازات یا جریمه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
approver: شاهد، تصدیق کننده، تأیید کننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rascals: شیطون بلاها، ناقلاها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barristers: وکلای دادگستری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discriminated: تبعیض قائل شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curdles: تلاش بسیار برای فکر کردن یا یادآوری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
office clerk: کارمند دفتری، منشی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chiropterate: خون آشام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infiltrated: نفوذ کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burglaries: سرقت ها، دزدی ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smacked: ضربه خوردن، آسیب دیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interferes: دخالت کردن، مداخله کردن، اختلال ایج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
demoted: تنزل رتبه پیدا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fatalities: تلفات، کشته ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spins out: از کنترل خارج شدن، از خود بیخود شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reappears: دوباره ظاهر شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hemorrhaged: خونریزی کردن/داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chevaliers: شوالیه ها، نجیب زاده ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
resurfaced: دوباره ظاهر شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
busting your chops: انتقاد کردن از کسی در قالب طنز و شو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ammunitions: مهمات جنگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zubeeguni: چایی شیرین شده با عسل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dasvidanya: واژه ای روسی ؛ به معنای : به امید د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
raided: حمله کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going out of my way: تلاش بی دریغ برای انجام کاری ( برای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
betraying: خیانت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corpses: اجساد، جسدها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fought off: جنگیدن، مبارزه کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budging: تکان خوردن، جُم خوردن؛ مثال : i'm ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hangs on: بستگی داشتن، وابسته بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sneaking off: یواشکی رفتن، دزدکی رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
training room: اتاقی در شرکت که برای اطلاع رسانی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
close ties: روابط نزدیک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
straight shooting guy: آدمی که بسیار صادق است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whisk off: کسی را سریع و ناگهانی به جایی بردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
twinkled: درخشیدن، چشمک زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold a torch: در خفا یا پنهانی کسی را تحسین کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
desecrating: بی حرمتی کردن، بی احترامی کردن، حرو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chinfest: صحبت کردن به صورت خصوصی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you slip your trolley: خیلی احمقی، خیلی دیوونه ای
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
installments: اقساط، قسط ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پرسش

-
بپرس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
اصطلاح dipity dip به چه معناست ؟
١٠ ماه پیش
٢