نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keeping it low key: بی سر و صدا کاری انجام دادن
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with style: به سبک یا روش خود/خاص
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mega sized: اندازه/سایز بزرگ، بزرگ مقیاس
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am through: کار من تمومه
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pushing up daisies: مردن، به کشتن دادن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pranked out: شوخی کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geek face: خرخون، کسی همه اش سرش تو درس و مشقه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juvenile acts: اعمال/کارهای بچگانه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plain kooky talk: حرف های خرافاتی ها
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
went bust: تخریب شدن، خالی از سکنه شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
behave yourselves: مواظب خودتون باشید
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pods: پیله ها، تخم ها
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way creepier: وحشتناک تر، عجیب تر
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a spot: بردن به جایی برای مشاهده یک رویداد/ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a rest: بیخیال شدن، در اصطلاح خودمونی "بکش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick some tail: دهن کسی رو سرویس کردن، کسی رو شکست ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dweebs: کودن ها، اسکل ها
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
punks: ولگردها، دزدها
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow on each other: کنار اومدن، علاقه مند شدن نسبت به ی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crash site: محل سقوط/حادثه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flea collar: قلاده ای برای گربه یا سگ که برای کش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breath mints: یک قرص مکیدنی با طعم نعناع برای خوش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geekazoid: آدم یبس و نچسب
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
techno freak: فردی که شیفته تکنولوژی به خصوص کامپ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trophy wall: دیواری در خانه یا محل کار شما است ک ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solid inside: به زندان رفتن/افتادن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit blowing sunshine up his ass: صحبت کردن به شیوه ای فریبنده با یک ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
staties: نیروهای اداره پلیس
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gutter drain: آبراه ( سوراخ ) فاضلاب
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swung on: هل دادن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pack of punks: یه مشت ولگرد، اراذل و اوباش
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big lunk: احمق بزرگ
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped off: جر و بحث کردن، یکی به دو کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old folks' home: خانه سالمندان
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
governance assembly: جلسه شورا
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pubbing: مشروب خواری
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barreled in: با عجله وارد شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swarm in: با سر و صدا وارد شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hatching a scheme: توطئه چیدن، دسیسه کردن/چیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jerks: احمق ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smalltime punks: خلاف کارهای خرده پا یا تازه کار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get harpooned: نیزه خوردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
makes blush: باعث خجالت شدن، خجالت کشیدن، از خجا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges: کینه ها، دشمنی ها، دشمن تراشی ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geezers: پیرمردها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges over: کینه به دل گرفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reinvented: بازسازی کردن، از نو ساختن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cryogenically: به صورت منجمد ( فریز ) نگهداری کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
went out of whack: به هم ریختن، از حالت عادی خارج شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
real babe: خیلی نجیب، خیلی خانوم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leaving others out of the loop: پشت دیگران رو خالی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sores: زخم ها، خراش ها، لکه ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peeping toms: شخصی که از تماشای پنهانی افرادی که ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crooked deal: معامله کثیف
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spacing out: تو باغ نبودن، تو هپروت بودن، حواس ج ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
musty looking: کپک زده، بو گندو
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fatsos: چاق، شخصی که اضافه وزن دارد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
led around: به این طرف و آن طرف کشاندن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
touched base: رد کسی رو زدن، کسی رو ردیابی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nabbing: گیر انداختن، گرفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unmistakable proof: مدرک غیرقابل انکار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw of trail: چیزی را از سر وا کردن، دست به سر کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big klutz: دست و پا چلفتی، احمق
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
multiple warheads: کلاهک خوشه ای، بمب خوشه ای
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
should’ve seen that coming: ( باید ) میدونستم که اینطوری میشه
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say stuff like that: چرت و پرت گفتن، دری و وری گفتن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lost sanity: عقل ( هوش ) از سر کسی پریدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over spirited: جوگیر بودن، اعتماد به نفس کاذب داشت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throwing such a huge fit: خیلی عصبانی شدن، جوش آوردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mono carrier: جنگنده تک سرنشین
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extended greeting: استقبال گرم و صمیمی
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work your ass off: رُس طرف رو کشیدن، مثل خر از کسی کار ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outta my way: از سر راهم برو کنار
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give up already: یه اصطلاحه به معنی این که دیگه ادام ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
snagged: گرفتن، ربودن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have some change: پول داشتن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nailed shut: کسی رو کت بسته تحویل ( پلیس ) دادن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run out of funds: بی پول شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rearside: پشت، عقب
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
no objection: ایرادی نداره، مشکلی نیست، اعتراضی و ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got tanked: مست کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
next street: در زندان ها به "سلول بغلی" گفته میش ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick heel: پا زدن در هنگام شنا کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
greased: چرب کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
royal pain: دردسر بزرگ
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bloody mongrel: دورگه
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limp dick: آدم ترسو، بزدل
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so wasted: خسته از نظر جسمی یا روانی، ضعیف، آد ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barricades: موانع، سنگرها
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bush head: کنایه به کسی که موهای فر بلندی دارد ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a pest: عجب آدمای مزاحمی، عجب آدمای دردسرسا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a small way: یه ذره، یه کم مثال : I am not even ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bashed up: کتک زدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chopped off: بریدن، قطع کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bail: آزاد شدن با گذاشتن وثیقه
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it anymore: عدم توانایی در کنار آمدن یا تحمل کر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی عبارت keep throwing
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave me in peace: دست از سرم بردارین، اذیتم نکنید، ول ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bossing around: رئیس بازی در آوردن، گفتن اینکه چه ک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hags: پیرزن ها
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dig through: زیر و رو کردن، جستجو کردن، کنکاش کر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
secret order: جامعه/فرقه مخفی
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sacred union: اتحاد/ازدواج مقدس
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tossed out: بیرون انداختن، پرت کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bagged out: انصراف از کار یا فعالیت به دلیل سخت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's settled: حل و فصل، توافق انجام شد، ترتیب های ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this place rocks: اشاره به فوق العاده بودن یک چیز یا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
missy may: تقلیل یافته کلمه خانم و بیشتر برای ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet of you: به منظور قدردانی از لطف کسی استفاده ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
اصطلاح That'll be cheap
١٠ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
the craft is a chick thing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sinking in: به طور کامل فهمیدن، پی بردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not like him: این عبارت برای اظهار تعجب به کار می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man trouble: اون پسره اذیتت کرده ؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tip not included: شامل انعام نمیشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jumped in the sack: داشتن رابطه جنسی با کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leans over: خم شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی Selective memory در جمله ی زیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped back: برگشتن از جایی یا چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get creamed: به طور مفتضحانه شکست خوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
try and behave: مؤدب بودن و دردسر درست نکردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a coinkidink: چه تصادفی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cerebrally impaired: معلولان مغزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waltz back: با اعتماد به نفس برگشتن به جایی انگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hair day: یک روز ناخوشایند، به ویژه روزی که د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wouldn't miss it for the world: شرکت کردن حتمی فرد در یک رویداد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rips off: از جا کندن، شکستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ترجمه‌ی عبارت Take a bite out of th ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
favorite movie growing up: فیلمی که از بچگی میدیدی و باهاش بزر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ghost busters: شکارچیان ارواح
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
love lives: به کسانی اطلاق میشود که برای دیگران ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phony accents: حقه باز، شیاد، کلاه بردار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rolling in: اومدن، وارد شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stuffy old: قدیمی، رسمی و کسل کننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite a coup: یک دستاورد غیرمنتظره و عالی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی persistent side در عبارت زیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stirring up: یادآوری، مرور، خاطره بازی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lawyers: وکلا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
passing a resolution: تصویب یا پذیرش یک لایحه یا قطعنامه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dress like a toad: مثل اسکل ها به نظر آمدن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth fucker: چاپلوس لعنتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
imposterator: متقلب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
incinerating: آتیش سوزوندن مثال : ?What are you ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beasts: هیولاها
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preying: شکار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smackerel: یک میان وعده ( خوراکی ) یا مقدار کم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheeky blighter: مردیکه/زنیکه پر رو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lookalikes: بدل ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fomenting: دامن زدن، برانگیختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thermoptic: تغییر ضریب شکست در پاسخ به ( تغییر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooing over: با علاقه، عاشقانه و یا از روی قدردا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't tick me off: از من ( بخاطر حرف اشتباهی که زدم ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the car: ماشین رو آتیش کن، حرکت کن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break your leg: موفق باشی، بترکونی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
career seeker: شخص پیگیر، عشق/عاشق کار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bunking: اقامت کردن/داشتن، خوابیدن
١ سال پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cussing: فحش دادن، فحاشی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nonprogressional: غیر حرفه ای ، غیر محتمل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
springing: آزاد کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make drown: غرق کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ungoverned: غیر قابل کنترل، کنترل نشده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rib cages: قفسه سینه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shuffled off: از بین رفتن، نابود شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hur: جان یک انسان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shithed: احمق، نالایق، نامحبوب، حقیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pricks: عوضی ها، پفیوزها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truss up: بستن دست ها و پاهای شخصی به هم محکم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bungers: آتیش بازی، معرکه، نبرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
broadwave: فاش کردن، افشا کردن، برملا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
plucked: کنده شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
traditional robes: لباس بلند و گشاد سنتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vagabonds: ولگردها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sidetracked: پیش آمدن تأخیر یا مشکلی در انجام کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proclamations: اعلامیه ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
provinces: استان ها، ایالت ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surya: سوریا =>در هندوئیسم به معنی : 1 ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dussehra: جشنی در هندوستان که در آن پیروزی خی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bhagwan: در هندوئیسم به معنی : 1 ) خدا 2 ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
subhedar: 1 ) فرماندار یک استان 2 ) دومین رتب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweling: اسم ( Noun ) - > متورم شدن، بزرگ ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
befits: 1 ) مناسب بودن ( برای ) 2 ) صلاح د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
khula: در زبان عربی به معنی "طلاق" میباشد.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nurtured: مراقبت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ulemas: مجموعه ای از علمای مسلمان که دارای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dares: 1 ) جرات انجام کاری را داشتن. 2 ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upstages: منحرف کردن توجهات از ( کسی ) به سمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
embezzled: اختلاس کردن، دزدی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unravels: 1 ) باز کردن ( نخ های پیچ خورده، با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slumbering: خواب، خوابیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rings out: زنگ خوردن، صدا دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
abounds: زیاد بودن، به تعداد/مقدار زیاد موجو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pleases: خوشحال کردن، خشنود کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
folds: فعل : 1 ) چیزی انعطاف پذیر و نسبتا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chumps: احمق ها، بی خاصیت ها
١ سال پیش