پیشنهادهای سیمین (٦٣٤)
روان بودن، مثلا روان بودن ترافیک، ترافیک نبودن. the traffic move smoothly
اتاق معمولی
پیش پرداخت
بیعانه دادن پیش پرداخت ( مثلا موقع رزرو هتل و . . . ) که مطمئن بشی هتل رزور کردی
بمب زده
مخروبه
آنقدر کوتاه
زیاد
تقویت شدن
تنگی نفس
رفتن پیدا کردن راه
نیش
حیطه
بجا
جواب دادن به سوال
مشکل مالی داشتن
اهدا کردن
کارت خرید نسیه
بهش فکر میکنم درباره اش فکر میکنم
سنجیده
به عقیده ی من
بیشتر به معنای بدرفتاری کردن هستش. ولی بعضی جاها به معنای اهمیت داشتن هم معنا میده
اهمیت داشتن
سرزده جایی رفتن
زندگی رضایت بخش
زندگی خوابگاهی یا مسکنی که دانشگاه در اختیار دانشجویان قرار بده
مثلا تکه ای از زمین گسترش پیدا کنه و بیرون بزنه به سمت تکه ی دیگه ای از زمین گسترش پیدا کنه
گسترش یافتن Extend
بیرون زدن
ایجاد ترس و وحشت کردن
هم رده هم سن و سال
دور کردن
نسل هزاره
قبلا
کسانی که منطقه البروج آنها ماهی است. در برج ماهی به دنیا آمده اند. تقریبا ماه اسفند میشه
فروشگاه های معاف از مالیات که کالاهاش ارزانتره
جاهایی در فرودگاه برای بازرسی
طول کشیدن
راه اندازی کردن
بخش تحویل چمدان ها در فرودگاه
تابلوی اطلاعات پروازهای ورودی
ایجاد شدن و پیش آمدن موقعیت برای کار
چیزی را پیش کسی گذاشتن به امانت گذاشتن چیزی را به کسی سپردن
بالا پایین زدن توپ به زمین
پرتاب شدن
ریشتر ( زلزله )
افزایش ناگهانی
به کمک
طناب لباس
به نظرم