پیشنهادهای سیمین (٦٢٦)
واقعا که خجالت اروه
به هیچ وجه
شهر ساحلی
رفتارهای اجتماعی توانایی های اجتماعی در ارتباط شخص با دیگران
معاشرت در اجتماع
تابلو شدن
تابلو
تابلو شدن
به زودی
حفر کردن کندن
دفترچه راهنما
کسی که روی تربیتش کم کار شده باشه. بی تربیت
poorly directed کسی که روی تربیتش کم کار شده باشه. بی تربیت
تغییر سند یا عکس برای فریب دادن
بیش از بیش از اینکه
بیش از
اجازه دادن
نام یک بندر هم هست . . اسم یک منطقه هستش
ظاهر شدن
تداعی کننده ی خاطرات گذشته
یا همون به عبارت خودمون با دمپایی بزنی یه حشره یا مگسو. خخخ
با مگس کش زده شدن مثلا حشره ای با مگس کش زده بشه به معنای زده شدن هستش یا ضربه وارد شدن
یه وقت هایی گهگاهی
در مورد وقت به معنای اختصاص دادن است اختصاص دادن
باید بری
وارد شدن مثلا به یک کشور
خسارت وارد کردن به مال
ریختن
ریختن
چقدر
سوار شدن
رفتن
آمدن
آمدن به
اختصاص دادن زمان
سخت تر
نوعی حشره
عارضه ی عصبی
بیماری عصبی
نوعی عنکبوت سمی
گفتمان های آنلاین .
در مورد ترافیک به معنای سنگین هستش. ترافیک سنگین
روان بودن، مثلا روان بودن ترافیک، ترافیک نبودن. the traffic move smoothly
اتاق معمولی
پیش پرداخت
بیعانه دادن پیش پرداخت ( مثلا موقع رزرو هتل و . . . ) که مطمئن بشی هتل رزور کردی
بمب زده
مخروبه
آنقدر کوتاه
زیاد