پیشنهادهای مهدی سعیدی (٩٥)
" کُمبِه" ، به ضم ک و کسر ب نان بربری، گویش مردم شاهرود
"Shelves" به معنی " اشیا معلق" Does that bear just walk endlessly on shelves of ice? آیا آن خرس بر روی تیکه های معلق یخ بطورِ بی سرانجام راه می رو ...
" Short " به معنای " دارای کمبود" We are short with food at home. ما در خانه کمبود غذا داریم.
. What a "crappy" job عجب شغلِ گهی. عجب شغل مزخرفی.
خیلی با حاله.
جا گذاشتنِ کتاب در مکان های عمومی بطور خودخواسته. این عمل رفتاری جدید در حوزهُ کتاب و کتابخوانی است با هدف فراهم کردنِ فرصتِ مطالعهُ کتاب توسط دیگرا ...
چوب های نازک و باریک از سرشاخه های درختان را خلاشه گویند. اما چوب های قطورِ پایینی که معمولا به قطعات کوچک بریده می شوند را هیزم گویند. آتش بر افروخ ...
"لِچ" به معنی کاملا خیس و چسبنده گویش مردم شاهرود. لِچِ آب، بارشِ باران بقدری شدید بود که شدم لِچِ آب.
"Funding crowd" تأمین مالی جمعی، روشی است که در آن سرمایه مورد نیاز برای تأمین مالی یک کسب و کار از پس اندازهای خُرد گردآوری می شود. این مشارکتِ جم ...
" زِنگلاچو " به کسر ز به معنی: چاقاله ی زردآلو، زردآلوی کال، زردآلوی نارس که رنگِ سبز و مزه ای ترش دارد. در گویش محلی شاهرود از این کلمه بسیار است ...
بِشقار: فعل امر از مصدر شِقاریدن، بچلان،
بِشقار : فعل امر از مصدر شِقاریدن، بچلان
تفاوت بین سه واژه ی ذیل که اغلب به صورت نادرست بکار می روند. "meteors" "meteoroids" "meteorite" Actually, they are all different, but they’re pre ...
پرتوها، اشعه مفرد آن streak است. The streaks of light are in fact meteors. در واقع پرتو های نورانی، شهاب هستند.
" غرقابی" : روش آبیاریِ زمین های کشاورزی و باغات را گویند که در گذشته انجام می شد. آب را آنچنان در زمین یا باغ رها می کردند که سطح زمین و غالبا قسمت ...
پَلقیدن: به فتح پ، در گویش محلی شاهرود به معنی " غلطیدن " است. تغییر در وضعیتِ خوابیدن از حالتِ پهلو به شکم، پهلو، پشت و . . . بطور مکرر.
�شِقاریدن: چلاندن، چلانیدن، فشردن، پیچاندنِ لباس یا پارچه با دو دست در دو جهت معکوس ( پس از شستن ) بطوری که آب اضافی آن خارج شود. گویشِ شاهرودی از ...
چُمبُلوک ، به ضم " چ" و " ب" به معنی نیشگون. گویش اهالی شاهرود.
برای معادل کپی ، "copy" می توان از همنگاشتن، همنگاری استفاده کرد.
" *حوضِ مرغ* " مخزن آب زیر زمینی ، آب انبار تا پیش از تامین آب شرب شهرها در ایران، "حوض مرغ" مخزنی برای انباشت آب در محلات مختلف شهر بود. در عمق کمی ...
" *وِجِه وِتیز* " بالا و پایین پریدن ، جست و خیز کردن
" *وَرجِه وورجِه* " به معنای جست و خیز کردنِ بسیار است. بالا و پایین پریدنِ کودکان از سرِ بازیگوشی. اهالی شاهرود به لهجه محلی آنرا " *وِجِه وِتیز* ...
" سرند" ، غربال، اَلک سرند غربال ی بزرگ است که با آن خاک و غله را بیزند. غربال با دو دست بطور افقی تکان داده می شود. سرند از نظر اندازه بزرگتر از غر ...
غذای ساده ای است که با پختن دانه ی برخی غلات از جمله گندم، ذرت، نخود و . . همراه با پیاز داغ و ادویه آماده می شود. در قدیم مصرف دانو را همزمان با رو ...
قبل از ابداع صفحه نمایش LED و LCD و . . . در گیرنده های تلویزیون قدیمی از " لامپ تصویر تلویزیونی" CRT یا ( Cathode Ray tube ) استفاده می شد. در آن سی ...
" نِکارمَن" یا "نکارمِن" نام روستایی در شمال غربی شهرستان شاهرود است. این روستا چشم اندازی زیبا و هوایی خوش دارد. گفته می شود نام آن در ابتدا "نگارِ ...
" نِکارمَن" یا " نِکارمِن" نام روستایی در شمال غربی شهرستان شاهرود است که نمایی زیبا و آب و هوایی خوش دارد. نقل است که گویا نامِ اولیه ی آن " نگارِ م ...
"سوراخ دعا" به معنی "محلِ رخنه" است. راهِ نفوذ، روشِ نقض. ". . سوراخ دعا را گم کرده" اشاره دارد به کسی که برای ابطال و رَدِّ موضوعی تلاشِ بسیار می ...
Rocket fuel چیزی که به ما انرژی میدهد و یا ما را تشویق می کند برای انجام کاری. انرژی زا
دو یا چندگانگی در شخصیت
دو قطبی، دارای دو قطبِ مثبت و منفی
هدفمند، با نظر خاصی
"دَم" را می توان واحدی کوچک از زمان به اندازه ی " یک نفس کشیدن" دانست. با اغماض آنرا به معنیِ "لحظه" ، " ثانیه" و "دقیقه" هم بیان کرده اند.
"دمادم" به معنی پی در پی و متناوب است با زمان تناوب ی به اندازه ی یک دم " نفس کشیدن". معنیِ" پیوسته" را با اغماض می توان برای آن دانست.
" خِرت کش " به کسرِ "خ" و سکون "ر" جابجایی چیزی بر روی زمین به این روش که گوشه ای از آن را بگیرند و بکشند بگونه ای که بخشی از آن جسم تا محل جدید با ز ...
اخیرا به محلِ ارائه خدمات منجمله توزیع انواع نوشیدنی ها و غذا های رایگان به کسانی که تحت عنوان زوار در مسیری در حال حرکت می باشند گویند.
پخش برنامه های صدا و تصویر از طریق انتشار امواج توسط فرستنده های رادیویی و تلویزیونی
جمله نمونه جدید با معنی: . IRIB is the only broadcaster in Iran معنی: صدا و سیمای جمهوری اسلامی تنها پخش کننده برنامه های رادیو و تلویزیون در ایران ...
IRIB is the only broadcaster in Iran صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش کننده انحصاری رادیو و تلویزیون در ایران است.
فلنج نام لبه ای ست که در انتهای لوله به سمت بیرون تعبیه می شود از این لبه برای اتصال دو عدد لوله به یکدیگر توسط پیچ و مهره استفاده می شود. روی لبه چن ...
با فریب اموال دیگران را گرفتن
کسی که به یک سویه نگری تمایل دارد
Camala Harris mentioned a quote from his mother; "You think you fell out of a coconut tree? You are part of a whole. " کاملا هریس نقل قولی از مادرش ر ...
محدوده ی محصور شده بین دو خط کشی ( line ) در جاده یا اتوبان را lane گویند.
خودروی وانت