تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"اِندِمِش" ، به کسرِ الف د م میل، رغبت اندمش بطور معمول با فعل منفی بکار می رود. اندمشم نمی کنه برم طرف غذا. یعنی میلی به غذا ندارم. گویش مردم شاه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" تِویر" به کسر ت به معنی آفتاب، در آماج نور مستقیم خورشید متضاد آن: " نِسوم " به معنی سایه گویش مردم شاهرود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نِسوم" به کسر ن به معنی سایه زمینی که آفتاب گیر نباشد. گویش مردم شاهرود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" چُلمِه" به ضم چ وبه کسر م خوشه های فرعیِ کوچک تر که به خوشه ی اصلی چسبیده اند را "چلمه" گویند. چلمه ی انگور گویش مردم شاهرود.

پیشنهاد
٠

"تیر کمانِ حسن و حسین"، رنگین کمان، قوس قزح گویش مردم شاهرود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت موجیِ کرم وار در روده. peristalsis - a wave - like motion in your intestines - moves food through your digestive system پریستالسیس - یک حرکت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"کِلون" به کسر ک به معنی بزرگ. گویش مردم شاهرود. "خردِ کلون خور" اشاره دارد به: " فرزندِ کوچک ترِ خانواده که متعرض برادران بزرگ تر است"

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" گُمبِل" ، به ضم گ و کسر ب قدم بزرگ، قدم های در حالِ دویدن، گویش مردم شاهرود دو گمبل یکی کرد و در رفت. یعنی با گام های بلند و سریع فرار کرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" کونِ زِنگیچِه ، انتهایی ترین نقطه ی آرنج در وضعیتی که ساعد به سمت بازو خم شده باشد. گویش مردم شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"زِنگیچِه" ، به کسرِ ز و کسرِ چ آرنج گویش مردم شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"شُدرُم" ، به ضم ش و ر قطره های ریز آب همراه با مِه غلیظ. گویش مردم شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خو" با تلفظ " khoo" بخشی از زمین باغ که با خاک مرزبندی و از سایر بخش ها جدا می شود. و در یک خو مثلا بادمجان و در خوی دیگر گوجه فرنگی می کارند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" خو" با تلفظ " khow" به معنی خواب گویش مردم شاهرود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" وَخِستِن" به فتح و، به کسر خ و ت بلند شدن، برخاستن گویش مردم شاهرود. صرف فعل گذشته ساده آن به صورت ذیل است. وخستوم، وخستی، وخست وخستیم، وخستین، و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" بِچُف" به کسر ب و ضم چ میک بزن، بمک از مصدر چُفیدن به معنی مکیدن، گویش مردم شاهرود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" چُفیدن" به ضم چ مکیدن، میک زدن، گویش مردم شاهرود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خُسُمبِه" به ضم خ و سین، و به کسر ب، پُر خواب، کسی که بیش از اندازه می خوابد. گویش مردم شاهرود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"اِشتو" به کسر الف، به معنی عجله، تعجیل، شتاب گویش مردم شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" واشِلو" "ش" با آوای زیر به معنی داس، گویش مردم شاهرود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" غُرومبه" ، به ضم غ رعد، صدای تندر ، گویش مردم شاهرود. " آسمان غرومبه" هم می گویند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" دولَخ " ، به فتح لام، گرد و خاک، گویش مردم شاهرود " هوا دولخه" یعنی هوا پر از گرد و غبار است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"سارُق" "ر" با آوای پیش بقچه، گویش مردم شاهرود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" دِلینگون"، به کسر د آویزان، گویش مردم شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" شّخ " ، به فتح ش خاک رس، گویش مردم شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" دوزُمبِه" ، به ضم ز و کسر ب چهارزانو نشستن گویش مردم بسطام شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" کُمبِه" ، به ضم ک و کسر ب نان بربری، گویش مردم شاهرود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Shelves" به معنی " اشیا معلق" Does that bear just walk endlessly on shelves of ice? آیا آن خرس بر روی تیکه های معلق یخ بطورِ بی سرانجام راه می رو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

" Short " به معنای " دارای کمبود" We are short with food at home. ما در خانه کمبود غذا داریم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. What a "crappy" job عجب شغلِ گهی. عجب شغل مزخرفی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی با حاله.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جا گذاشتنِ کتاب در مکان های عمومی بطور خودخواسته. این عمل رفتاری جدید در حوزهُ کتاب و کتابخوانی است با هدف فراهم کردنِ فرصتِ مطالعهُ کتاب توسط دیگرا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

چوب های نازک و باریک از سرشاخه های درختان را خلاشه گویند. اما چوب های قطورِ پایینی که معمولا به قطعات کوچک بریده می شوند را هیزم گویند. آتش بر افروخ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"لِچ" به معنی کاملا خیس و چسبنده گویش مردم شاهرود. لِچِ آب، بارشِ باران بقدری شدید بود که شدم لِچِ آب.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Funding crowd" تأمین مالی جمعی، روشی است که در آن سرمایه مورد نیاز برای تأمین مالی یک کسب و کار از پس اندازهای خُرد گردآوری می شود. این مشارکتِ جم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" زِنگلاچو " به کسر ز به معنی: چاقاله ی زردآلو، زردآلوی کال، زردآلوی نارس که رنگِ سبز و مزه ای ترش دارد. در گویش محلی شاهرود از این کلمه بسیار است ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بِشقار: فعل امر از مصدر شِقاریدن، بچلان،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بِشقار : فعل امر از مصدر شِقاریدن، بچلان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت بین سه واژه ی ذیل که اغلب به صورت نادرست بکار می روند. "meteors" "meteoroids" "meteorite" Actually, they are all different, but they’re pre ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرتوها، اشعه مفرد آن streak است. The streaks of light are in fact meteors. در واقع پرتو های نورانی، شهاب هستند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

" غرقابی" : روش آبیاریِ زمین های کشاورزی و باغات را گویند که در گذشته انجام می شد. آب را آنچنان در زمین یا باغ رها می کردند که سطح زمین و غالبا قسمت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَلقیدن: به فتح پ، در گویش محلی شاهرود به معنی " غلطیدن " است. تغییر در وضعیتِ خوابیدن از حالتِ پهلو به شکم، پهلو، پشت و . . . بطور مکرر.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�شِقاریدن: چلاندن، چلانیدن، فشردن، پیچاندنِ لباس یا پارچه با دو دست در دو جهت معکوس ( پس از شستن ) بطوری که آب اضافی آن خارج شود. گویشِ شاهرودی از ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چُمبُلوک ، به ضم " چ" و " ب" به معنی نیشگون. گویش اهالی شاهرود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای معادل کپی ، "copy" می توان از همنگاشتن، همنگاری استفاده کرد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" *حوضِ مرغ* " مخزن آب زیر زمینی ، آب انبار تا پیش از تامین آب شرب شهرها در ایران، "حوض مرغ" مخزنی برای انباشت آب در محلات مختلف شهر بود. در عمق کمی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" *وِجِه وِتیز* " بالا و پایین پریدن ، جست و خیز کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" *وَرجِه وورجِه* " به معنای جست و خیز کردنِ بسیار است. بالا و پایین پریدنِ کودکان از سرِ بازیگوشی. اهالی شاهرود به لهجه محلی آنرا " *وِجِه وِتیز* ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" سرند" ، غربال، اَلک سرند غربال ی بزرگ است که با آن خاک و غله را بیزند. غربال با دو دست بطور افقی تکان داده می شود. سرند از نظر اندازه بزرگتر از غر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذای ساده ای است که با پختن دانه ی برخی غلات از جمله گندم، ذرت، نخود و . . همراه با پیاز داغ و ادویه آماده می شود. در قدیم مصرف دانو را همزمان با رو ...

پیشنهاد
٠

قبل از ابداع صفحه نمایش LED و LCD و . . . در گیرنده های تلویزیون قدیمی از " لامپ تصویر تلویزیونی" CRT یا ( Cathode Ray tube ) استفاده می شد. در آن سی ...