دولخ
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. توفان توٲم با گرد و خاک.
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
دولخ dulax ( اِ ) دولاغ: گردو خاک؛ غبار
فرهنگ سخن ( حسن انوری )
دولَخ، دولاخ: در تدا ول عامه گناباد خراسان به معنی گرد و غبار است.
لغت نامه دهخدا
دُلَخ dulax ( اِ ) گرد و غبار و طوفان خاکی
برگرفته: واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف: محمد جعفر یاحقی
فرهنگ سخن ( حسن انوری )
دولَخ، دولاخ: در تدا ول عامه گناباد خراسان به معنی گرد و غبار است.
لغت نامه دهخدا
دُلَخ dulax ( اِ ) گرد و غبار و طوفان خاکی
برگرفته: واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف: محمد جعفر یاحقی
در گویش شهر سیریز به گرد و خاک گویند
دولَخ در گویش یزدی یعنی گَردوخاک