دیکشنری
مترجم
بپرس
گمبل
لغت نامه دهخدا
گمبل. [ گ ُ ب ُ ] ( ص ) تنومند و فربه ( لهجه قزوینی ). چاق. فربه. کوتاه بالا ( گلپایگانی ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) چاق فربه تنومند .
تنومند و فربه . چاق و فربه . کوتاه بالا .
گویش مازنی
/gambel/ حیله و مکر - آدم پول دار
واژه نامه بختیاریکا
( گُمبُل )
گرد
( گُمبَل )
واژگون
پیشنهاد کاربران
کوتاه قد و چاق
گومبول، قلمبه، تپل بانمک
پشت آدم
خپل چاق
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها