پیشنهاد‌های SuperSU (١,٤٤٠)

انجمن مدرسه

بد ترین

عصبانی بودن ازدست کسی یا چیزی پرتاب کردن چیزی از روی اصبانیت حالم داره بهم میخوره نیرومند قوی

تحقق بخشیدن پی بردن فهمیدن تحقق یافتن واقعی کردن درک کردن دریافتن قوه اوردن نقد کردن

اموزش دادن . مربی ت میشم. یادت میدم

علت. دلیلی. دلیل .

دشمنی

سر زدن سبک رفتن، پشت پا خوردن یازدن، لغزش خوردن، سکندری خوردن، سفر کردن، گردش کردن، گردش، سفر، لغزش، سکندری

شنوایی، قدرت استماع، استماع، ازمایش هنرپیشه، سامعه

خواهش می کنم

زنده باشی. زنده باد

فردی که از لحاظ جسمی و اجتماعی ناخوشایند است و اعتماد به نفس کمی دارد مترادف هاش informal. disapproving

فردی که از لحاظ جسمی و اجتماعی ناخوشایند است و اعتماد به نفس کمی دارد مترادف هاش nerd. informal. disapproving

شدن

باید. حتما

تمام، درست، دست نخورده، کامل، بی خرده، همه، سراسر، تمام، سالم

مشکوک

دستور العمل. خط مش . قوانین نوشته شده

شنوایی، قدرت استماع، استماع، ازمایش هنرپیشه، سامعه

علاقه ای

چیز بد. مثلا در ذهن

بد . آب گذر طرفین شیروانی. مذاب. جوی سازی، جدول بندی، زهکشی. فقیر بی چاره

عوارض علایم نشانه عادیه!

پسر ها!

you had or you would

نوشیدنی قبل خواب . که میتونه الکلی باشه یا شیر گرم

سرگردان بی هدف حرکت دادن/کردن

کاملا ، بکلی ، جمعا ، مطلقا

سرک کشیدن در

بو کشیدن

سرک کشیدن

نفوز تجاوز

What The Fuck WTF این چه کوفتیه؟ این چیه ؟ یعنی چه؟

نیمه شب

قانون. قرارداد

از دست دادن جاماندن دل تنگ شدن Missed the curfew قانون ( بین دوشخص قرارداد ) رو زیر پا گذاشتم

جریمه . تنبیه

از این گذشته

شسته شدن خیس شدن آبکشیده

سر کسی رو در آب فرو کردن