پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
fiber optics ( فیزیک ) واژه مصوب: نورشناسی تارها تعریف: شاخه ای از نورشناسی/ اپتیک که در آن نشانک/ سیگنال ها و تصویرهایی که به وسیلۀ تارهای نازک شیش ...
patentability ( حقوق ) واژه مصوب: ثبت پذیری اختراع تعریف: قابلیت یک اختراع در احراز شرایط لازم برای ثبت
cyberbash ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: زد وخورد رایانه ای تعریف: جنگ مَجازی با استفاده از وب بین و آوابَر
realized niche ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش ) ==واژه بیگانه: realized nicheواژه مصوب: آشیان بالفعلتعریف: بخشی از آشیان پایه که در عمل یک گونه ...
tamper - resistant packaging ( مهندسی بسپار - مجموعة بسته بندی ) واژه مصوب: بسته بندی ضد دست خوردگی تعریف: نوعی بسته بندی با طراحی ویژه که موجب می ش ...
air defense warning conditions ( علوم نظامی ) واژه مصوب: وضعیت های هشدار پدافند هوایی تعریف: سه وضعیت متفاوت احتمال حملة هوایی که شامل سه نوع هشدار ...
decrypted ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: رمزگشایی شده تعریف: ویژگی اطلاعات یا داده های رمزگذاری شده ای که به اطلاعات یا داده های آشکار تبدی ...
liquid water mixing ratio ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: نسبت آمیختگی آب مایع تعریف: نسبت جِرم آب مایع به جِرم هوای خشک در واحد حجم هوا
logographic ( زبانشناسی ) واژه مصوب: واژه نگاشتی تعریف: مربوط به نظام واژه نگاری|||متـ . واژه نگار
well - being ( علوم سلامت ) واژه مصوب: آسایش تعریف: داشتن زندگی خوب و احساس رضایت خاطر
centrifugal barrier ( فیزیک ) واژه مصوب: سد مرکزگریزی تعریف: شیب تند و نامحدود پتانسیل برای ذره ای که با تکانۀ زاویه ای غیرصفر در اطراف یک محور به چ ...
three - phased traffic light ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: چراغ راهنمایی سهزمانه تعریف: نوعی چراغ راهنمایی که چرخۀ آن به سه مرحله تقس ...
pointillist ( هنرهای تجسمی ) واژه مصوب: نقطه گرا تعریف: هنرمندی که به شیوۀ نقطهگرایی کار میکند
granuliferous ( زیستشناسی ) واژه مصوب: ریزدانهبَر تعریف: حامل و دارندۀ ریزدانه
acid foaming ( خوردگی ) واژه مصوب: کف زایی اسیدی تعریف: تولید کف پرفشار با اسیدینگی زیاد برای تمیز کردن لوله های تبادل گرهای گرمایی ازطریق عبور دادن ...
authentic cadence ( موسیقی ) واژه مصوب: فرود اصلی تعریف: ← فرود کامل
primary wave ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: موج اولیه تعریف: همان موج P است که زودتر از سایر موج های لرزهای به گیرندههای لرزهای میرسد
redirected call ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: تماس هدایت شده تعریف: تماسی که به علت عدم امکان پاسخ گویی در نشانی مقصد به نشانی دیگر در شبکه منتقل می ...
purse seine ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: تاسه تعریف: نوعی تور ماهیگیری که با بسته شدن بخش انتهایی، به یک کیسه بدل میشود و ماهیان و دیگر آبزیان نم ...
ply rating ( مهندسی بسپار - تایر ) واژه مصوب: لایۀ معادل تعریف: معیار سنجش استحکام مَنجید و توان تحمل بار که با عدد، حرف یا نماد نشان داده می شود و ...
freight release ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: اجازۀ تحویل تعریف: اجازۀ صاحب یا ناخدای کشتی مبنی بر تحویل باری که کرایۀ فرست آن پرداخت شده است
shield wire ( مهندسی برق ) واژه مصوب: سیم محافظ تعریف: رسانایی متصل به زمین که غالباً، اما نه همیشه، در بالای رساناهایی که در برابر صاعقه از خط محاف ...
feeling ( روانشناسی ) واژه مصوب: احساس تعریف: حالتی که در هر زمان و مکان ممکن است عارض شود و ذهن را موقتاً اشغال کند، بیآنکه لزوماً تظاهری داشته ب ...
bodyguard ( عمومی ) واژه مصوب: جانپاس تعریف: محافظ شخصی
whey beverage ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: نوشاب پنیر تعریف: نوعی نوشیدنی که مادۀ اصلی آن آب پنیر است
mare ( نجوم ) واژه مصوب: دریا تعریف: ناحیۀ وسیع تیرۀ یا پست بر سطح سیاره یا قمر
door handle ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: دستگیرۀ در تعریف: دستگیرۀ داخلی یا خارجی بر روی در برای باز کردن آن
spirillum ( زیستشناسی ) واژه مصوب: پیچیزه تعریف: نوعی باکتری گِرَممنفی که ساختار یاختهای سخت و مارپیچی دارد
iliac graft ( پیوند ) واژه مصوب: پیوندینۀ خاصره ای تعریف: پیوندینه ای استخوانی که خاستگاهش استخوان خاصرۀ لگن است
coat ( خوردگی ) واژه مصوب: پوشه 2 تعریف: لایهای پیوسته از مادهای پوششی که در طی یک مرحله بر روی شیء قرار میگیرد
phase conductor ( مهندسی برق ) واژه مصوب: رسانای فاز تعریف: ← فاز
access road ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: دسترسی 2 تعریف: راهی ارتباطی که از مسیر اصلی منشعب شود و امکان دسترسی به خیابان های اطراف را ...
running time ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: زمان خروج تاورود تعریف: فاصلۀ زمانی بین حرکت وسیلۀ نقلیه از یک ایستگاه تا توقف در ایستگاه ب ...
coping mechanism ( روانشناسی ) واژه مصوب: سازوکار مدارا تعریف: هرگونه تطابق خودآگاه یا ناخودآگاه که از شدت تجربه یا موقعیت تنشزا میکاهد
dual bead tyre ( مهندسی بسپار - تایر ) واژه مصوب: تایر دوطوقه تعریف: نوعی تایر باری برای شرایط کاری سخت تر که در آن به جای یک دسته سیم طوقه از دو دس ...
tofu ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: سویادَلَمه تعریف: فراوردۀ آبگرفته و فشرده ای که از شیر سویای لخته شده تهیه می شود
native speaker ( زبانشناسی ) واژه مصوب: بومی زبان تعریف: فردی که زبان مشخصی را به عنوان زبان مادری فراگرفته است |||متـ . گویشور بومی
suicide by cop ( روانشناسی ) واژه مصوب: خودکشی به دست پلیس تعریف: عمل تعمدی فرد برای تحریک پلیس در شلیک به او
liquefied petroleum gas ( شیمی ) واژه مصوب: گاز نفت مایع تعریف: گاز حاصل از استخراج منابع نفتی شامل پروپان و بوتان و سایر هیدروکربن های سبک که در دم ...
inertial collection ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: جمع آوری لختیایی تعریف: روشی برای جمع آوری ذرات از جریان گازهای پسماندها با استفاده از ل ...
absolute refractory period ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: دورۀ تحریک ناپذیری مطلق تعریف: بخشی از دورۀ تحریک ناپذیری که در آن تحریک یاخته غیرممکن است
health system ( مدیریت سلامت ) واژه مصوب: نظام سلامت تعریف: کلیۀ سازمان ها و سازوکارها و برنامه ها و خدمات و منابع که در یک منطقۀ جغرافیایی به طور م ...
incident ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: پیشامد 2 تعریف: رویدادهایی که به طور بالقوه یا بالفعل بر سامانۀ ارتباطی اثر منفی می گذارند
roof pendant ( زمینشناسی ) واژه مصوب: سقف آویز تعریف: بیرون زدگی روبه پایین سنگ درون گیر ( country rock ) به درون تودۀ نفوذی آذرین
access category ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: ردۀ دسترسی تعریف: طبقهای که کاربر یا برنامه یا فرایندی که از منابع مجاز استفاده می کند در آن قرار می ...
lead curve ( حمل ونقل ریلی ) واژه مصوب: قوس میانی تعریف: قوسی در دوراهه که بین سوزن و تکۀ مرکزی قرار می گیرد
SECaaS ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: خام 1 تعریف: ← خدمات اَبری امنیت
hand bow ( ورزش ) واژه مصوب: دست کمان تعریف: کمانی که در هنگام تیراندازی آن را در دست نگه می دارند
device driver ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: افزارهران تعریف: جزئی نرمافزاری که دادهرسانی را در افزارۀ جانبی یا ارتباطی واپایش میکند
deployment ( علوم نظامی ) واژه مصوب: استقرار 2 تعریف: قرار گرفتن نیروها با آرایش ویژه در مناطق عملیاتی