پیشنهادهای نیک کیوان (١٢)
اطلاعات غلط دادن به شیوه متقلبانه، در اصطلاح عامیانه فارسی" پیچوندن"!! برای مثال :من این چیزا رو نگفتم، او حرفای منو برعکس منتقل کرده! یا او داره میپ ...
گذاشتن، گذاشته شدن. . برای مثال :برای فروش گذاشته شدن
1 پشت سر گذاشتن، دشت کردن:با قهرمانی در تورنمنت تنیس فصل خوبی رو پشت سر گذاشت!، 2 نقطه اوج :اوج کار او اجرای قطعه سوم بود!، 3 سقف، محدودیت:سقف بودجه ...
محرز بودن، عیان it has been well documented that he has wanted to make additions to the team. برای همه محرز هست که او دنبال یارگیری برای تیمشه!
جواب خودش رو پس داده، به اثبات رسیده، در گذشته به تایید رسیده
در کل، رویهم رفته، با توجه به جمیع جهات. . رویهم رفته سال بدی نبود.
1_برداشتن:نامه رو برداشت و خوند. . برداشتن تلفن. 2_مرتب کردن، تمیز کردن:قبل از خواب اتاقت رو مرتب کن3_گرفتن :تو راه خونه یه روزنامه گرفتم. دستیابی، ب ...
مربوط به دوره ای خاص در گذشته یا شروع از دوره ای خاص در گذشته. برای مثال قدمت این قلعه به دوران ساسانیان برمیگرده! یا مراسم عید نوروز از زمان ساسانیا ...
صدمه وارد شدن، خسارت
لطمه وارد شدن. . مثال: لطمه وارد شدن به شهرت، لطمه وارد شدن به اقتصاد
کم اهمیت نشان دادن، طفره رفتن از پاسخ صریح
به همین منوال، اگه اتفاق خاصی نیفته، اگه کارا همینجور پیش بره، در حال حاضر، در شرایط کنونی، فعلا. .