پیشنهادهای مرضیه نژادشیر (٣٤)
سازمان تنظیم مقررات
دعا دعا کردن که چیزی درست کار کند یا موفقیت آمیز از آب دربیاید.
دیگر چیزی نمانده
شستی یا دکمه ی خروج اضطراری
سنگریزه
چرخنده
کیلومترشمار؛ سرعت سنج
فرار از چیزی
مشاهده کردن؛ دیدن
رأی نیاوردن؛ در رأی گیری شکست خوردن
سفر اکتشافی
محصولات کشاورزی
زیست گنبد؛ گنبد زیستی
گلخانه ی آکواریومی
از اول هم
طوری که بشود از آن فیلم گرفت
در یک رقابت یا مسابقه، کسی که احتمال برنده شدنش خیلی زیاد باشد
آزمایش تحت شرایط کنترل شده
در رقابتی تنگاتنگ
این قدر گنده اش نکن!
پا در هوا روی دست ایستادن
گیر دادن به چیزی
گُلبهی
چرخ دستی زدن
جمع شدنی
چیزی که تماماً از طلا باشد، نه فقط روکش آن
بازدیدکنندگان از نمایشگاه
طلای ابلهان
تازه، . . .
باغ وحش حیوانات اهلی؛ باغ وحش حیوانات خانگی
زاپاس، یدکی
نوبت من هم می رسد؛ شانسم را امتحان می کنم
به جرئت می گویم
از دو کاری که باید انجام شود، یکی تمام شده و یکی دیگر مانده؛ یکی تمام شد رفت پی کارش و یکی دیگر مانده