عاطفه موسوی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beam: خندیدن .

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعریف کردن: Relate Narrate Recount

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonchalance: بی علاقگی و بی تفاوتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inconsistency: عدم ثبات

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bewildered: مات و مبهوت . گیج و شگفت زده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

toiletry: لوازم آرایش ( حالت جمع )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devious eyes: چشم چپ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

feebly: به طور ضعیف

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in the capacity of: در مقام ِ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

establishment: تشکیلات . دم و دستگاه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gulf: شکاف

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

midge: مگس ریز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

courtier: عضو دربار شاه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

courtier: عضو دربار شاه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attired: پوشیده . ملبس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flatteringly: به گونه ای که چیزی خیلی به یه نفر ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

species: جمع و مفرد یکسان است

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cosmetologist: آرایشگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bore: چیز خسته کننده . چیز ناخوشایند

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live on the edge: زندگی پر ریسک و خطری داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

live on the edge: زندگی پر ریسک و خطری داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold forth: طولانی مدت در مورد موضوعی صحبت کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold forth: طولانی مدت در مورد موضوعی صحبت کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear on: مربوط بودن به

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harness: ساز و برگ اسب

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tug at: کشیدن محکم کشیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agronomical: مربوط به کشاورزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: به نظر رسیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obliged: ممنون مدیون مجبور

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incur: بالا آوردن ( بدهی ) برانگیختن موج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AS: به گونه ای که به شیوه ای که

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

subjunctive: وجه التزامی فعل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subjunctive: وجه التزامی فعل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر فیس و افاده: Bumptious

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی ادب: Rude Impolite Churlish

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bah: تحقیر و ناراحتی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چه بهتر: So much the better

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چه بهتر: So much the better

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proceed: دست به کار شدن شروع کردن کاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

respective: مربوطه مربوط به خود

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carousel: چرخ و فلک افقی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aristocratism: اشرافیت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observant: حواس جمع. تیز بین

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

involuntarily: استرس روی v

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overtake: رسیدن به کسی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شلوغ کردن: Bustle

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راه افتادن: Set off Set out Go off Start out

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شرجی: Sultry

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

finch: فنچ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finch: فنچ

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رشته ی کلام از دستم در رفت: I lost my train of thought

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رشته ی کلام از دستم در رفت: I lost my train of thought

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lead up to: تهیه ی مقدمات برای چیزی ، حرفی مقد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

passable: قابل گذران کردن ( در مورد پول برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this far: تا الان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاشیدن اب: Spatter

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

file a claim: یادداشت کردن خسارات وارد شده و مبلغ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clergy: Clergy حالت جمع داره به معنی روحانی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرما خوردن: Catch a cold

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرما خوردن: Catch a cold

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drawn: خسته و بیمار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکستن انگشتان: Crack knuckles

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strike a blow: ضربه زدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نشانه ی بد: An evil omen

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش نیاز: Prerequisite

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسپند دود کن: Censer

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solemnity: وقار جدیت تشریفاتی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patent leather shoes: کفش ورنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زرشکی: Crimson Carmine

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زرشکی: Crimson Carmine

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out front: دم در

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

necking: ماچ و بوسه کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ruffled: دارای حاشیه ی چین دار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burner: سر شعله . ( روی اجاق گاز )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

studio bed: مبل تخت شو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

becoming: برازنده ( لباس )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tearoff: کندن لباس . در آوردن لباس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب پاشیدن: Dash water on the face

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

block: ساختمان بزرگ a large building that ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corsage: گلی که به لباس میزنن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pencil tray: جا مدادی و خودکاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cluttered: شلوغ پلوغ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cluttered: شلوغ پلوغ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bete noire: آدم یا چیز نفرت انگیز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bon mot: سخن هوشمندانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

junta: نظامیان حاکم شورای نظامی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

junta: نظامیان حاکم شورای نظامی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tarnish: تاری . کدری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tarnish: تاری . کدری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tarnish proof: مات

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stack: تلنبار کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wring out: چلاندن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in confusion: نامرتب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعدیل نیرو: Downsizing

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forklift: لیفتراک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverse reaction: عوارض جانبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adverse reaction: عوارض جانبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

startling: شگفت انگیز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gasp: تعجب کردن و آه کشیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فلفل قرمز دراز: Cayenne

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fend for oneself: محافظت کردن از خود . گلیم خود رااز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ripe: آماده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dust mop: طی گردگیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پخش کردن: Hand out Give out Put out

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wash one's mouth with soap: سرزنش کردن . دعوا کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bolt: پیچ ته صاف ( پیچ معمولی میشه screw ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

efficiently: بدون فوت وقت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peakish: بیمارگونه . لاغر و نحیف

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جدول کنار خیابان: Curb

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shingle: پوشش سقف ، معمولا شیروانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wear on: پیشرفت کردن . ادامه یافتن . اذیت کر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disenchanted: خالی از جذبه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metathesis: در زبانشناسی: جابجا تلفظ کردن دو صد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خودتو کنترل کن: Get hold of yourself

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disoriented: آشفته

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارتو تا کجا رسوندی: ? How's your work coming

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sore: ناراحت Don't get sore ناراحت نشو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ride on: سوار شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chrome: نقره ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بالاکشیدن اب بینی: Sniffle

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maneuver: ترفند . تدبیر کار با مهارت فریب دا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جعبه ی لوازم ارایش: Compact

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شوفاژ: Radiator

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شوفاژ: Radiator

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

close: Closeبا صدای s = صفت ( نزدیک، صمیم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystery: رمز . راز . چیز رمزآلود . کتاب رمز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

runaround: اینور اونور میخوام برم، کار دارم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saucepan: قابلمه ی دسته دار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا الان: As yet

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تا الان: As yet

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مبادله ی کالا به کالا: Barter

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهوتی: Licentious

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ventriloquist: کسی که به جای عروسک صحبت میکند

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخت خواب بچه با نرده: Crib

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نیمرو: Sunny side up

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edge: آرام حرکت کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یه اهنگ تو ذهنم تکرار میشه: A tune was running through my head

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snowsuit: کاپشن سرهمی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماشین پنچر شد: The car got a flat tire

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چرخ خرید: Pushcart

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میوه ی مصنوعی: Imitation fruit

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kiddie: بچگانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جوب: Street gutter

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکست عشقی: Love broken

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

falsely: به دروغ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوشابه: Coke

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slipcover: روکش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amiable: خوش اخلاق

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقسیم کردن: Dole out

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تقسیم کردن: Dole out

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counter: میز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

powdering one's nose: دستشویی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

poached egg: تخم مرغ آب پزی که زردش پخته نشده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poached egg: تخم مرغ آب پزی که زردش پخته نشده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egg: poached egg تخم مرغ آب پزی که زردش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

declaim: سخنرانی کردن رسمی و با شور و حرارت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antithesis: تضاد . تناقض. نقطه ی مقابل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unmitigated: تمام عیار ، کامل ( معمولا چیز بد ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repugnant: نفرت انگیز. متناقض

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلاستیکی: Rubber

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confusedly: به صورت درهم و برهم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاسه ی روشویی: Wash basin

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنجاق مو: Barrette

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چرم مصنوعی: Imitation leather

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consult: بررسی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لو دادن: Give away

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over one's shoulders: نگران بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faded: رنگ و رو رفته

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call to sb: صدا زدن کسی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fetish: هوس، وسواس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feel around: کورمال کورمال گشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel around: کورمال کورمال گشتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of a sudden: در یک لحظه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archway: گذرگاه پوشیده ی گنبدی شکل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archway: گذرگاه پوشیده ی گنبدی شکل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to the exclusion of: به استثنای حتی به قیمت از دست دادنِ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مذهبی: Devout

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resolve: حل کردن مشکل و مسئله

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wedge: برش . قاچ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even as: درست همان طور که

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

span: اتصال دادن . وصل کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا اخر باز کردن: Turn it to the full

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ill at ease: معذب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

appeal to: جذابیت داشتن برای جذب کردن متوسل ش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دستمال کاغذی: Tissue paper

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stout: یوغور

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

holdall: ساک سفری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

washstand: کاسه ی روشویی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شامپو: Hair wash

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوهان ناخن: Emery board

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوهان ناخن: Emery board

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترتیب کاری را دادن: See about sth

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دور کردن مگس و اینا: Brush away

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ضدعفونی کننده: Disinfectant

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جعبه لوازم ارایش: Dressing case

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

idiotic: احمق . احمقانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idiotic: احمق . احمقانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look at someone over one's shoulder: Look in a sarcastic way Look at som ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bustle: به عجله انداختن تلاش و تکاپو کردن ...

٨ ماه پیش

مدال‌های عاطفه موسوی