پیشنهادهای Nazanin Ehsani (٧٦)
:get/be given short shrift به سرعت جواب رد دادن/درخواست کسی رادر جا رد کردن/ محل سگ ندادن!
به ( احتمال وقوع چیزی ) فکر کردن : !Don’t even think about calling him فکرش را هم نکن که بهش زنگ بزنی!
پرده برداشتن
تعدیل نیروی کار مازاد
کمک هزینه تحصیلی ( که از دانشگاه یا سازمان های دولتی به دانشجو داده میشود )
گرفتن مجوز قانونی ( برای آثار تلویزیونی، سینمایی، موسیقایی، تألیفات و مطالب وب سایت ها )
رد ( کسی یا چیزی را ) زدن
سفارش تولید ( چیزی )
برنده نهایی
سهم عمده
واحد تأمین برنامه در تلویزیون
به اختیار خود، بدون اجبار
چیزی بودن، واقعی بودن، وجود داشتن
جمع بندی ( نکات مهم یک بحث )
بهبود اوضاع کار با حذف نیروها و تجهیزات مازاد
( فرصت ) دست دادن
مورد مسامحه
- نمایش پردازی - فن و هنر نگارش نمایشنامه
شسته رُفته
عزم
اندک، به ندرت، بسیار کم، نادر
عینیت بخشیدن
عینی، ملموس
- بدون برنامه ریزی قبلی - در لحظه
بی مقدمه
- ( گفتن چیزی یا انجام دادن کاری ) به صورت ساده و موجز / آسان و اثرگذار - شسته رُفته