پیشنهادهای سحر اندری (٨٧)
مبتنی بر کشاورزی
کم ارزش کردن ، کسی را اگاه و هدایت کردن
فردی که بر پایه ی احترام به قوانین یا ساختارهای سنتی اصرار دارد، به ویژه در زبان یا سبک.
توجه به جزییات کوچک بی اهمیت و غیرضروری
به خودتان اتکا کنید. اراده خود را محکم کنید.
( در ادبیات و بازی های فانتزی ) یک عضو یا یک نژاد خیالی از موجودات انسانی است که به عنوان موجوداتی زشت، جنگلی و بدخواه شناخته می شوند.
صفت: خیلی مست
دیرتر از حد معمول به رختخواب رفتن، شب زنده داری
فکر کردن درباره ی، مردد شدن، احساس تردید داشتن، حدس و گمان زدن
دوامی ندارد، همیشگی نیست
انرژی کاذب، انرژی ناگهانی و بالایی که در اثر مصرف مواد غذایی یا نوشیدنی با قندبالا به انسان دست می دهد و زودگذر است. مثال: bonuses feel good but th ...
dog show می تواند به رویداد ها و ورزش ارجاع داده شود، غالبا به مسابقاتی که در آن سگ ها طبق یک سری کارهای از پیش تعریف شده رتبه بندی می شوند گفته می ش ...
مهمانی و جشن با انواع سرگرمی
پرداختی اضافه به حقوق، هدیه، سود سهام، مزیت، سود
ترفیع، ترویج، جلو اندازی، پیشرفت، ترقی
صفت: حوصله سر بر آوا: در موقع خستگی و کناره گیری استفاده می شود.
چنگ زدن، محکم گرفتن، خراشیدن یا پاره کردن چیزی با ناخن و چنگال
جمع آوری، جمع کردن، دور هم جمع شدن، پیش نویس، فراخواندن، فراخواندن به ارتش
مجری خبری، سخنگو، خبر خوان
انگل هایی شبیه به مار ماهی
پناه گرفتن
1 - آژیر، زنگ خطر، سیگنال هشدار 2 - اساطیر یونانی، ( زنان و موجوادت بالداری که بسیار زیبا و جذاب هستند ودر عین حال بسیار خطرناک اند ) 3 - دوزیستان آ ...
فریب دهنده ی مرگ، تقلب در مرگ
جاودانگی
کلمه ی shit هر وقت با حرف تعریف the همراه شود معنی فوق العاده و خوب بودن می دهد.
حاکم شدن، هدایت کردن، تحت کنترل قرار گرفتن، دچار شدن
در بر گرفتن، شامل بودن، در نظر گرفتن، وارد کردن
بازنگری کردن
در مواقعی استفاده میشود که چیزی که توسط شما ارائه می شود، دقیقا همان چیزی است که شخصی مدتها به دنبال پیدا کردن آن است ، میتوان از این جملات استفاده ک ...
چون غالبا برای تاکید بر انجام فعل استفاده میشود میتوان در فارسی آن را " حتما" ترجمه کرد، به عنوان مثال be sure to take a longer break حتما زمان استرا ...
معتبرتر، قدرتمند، خشونت آمیز، وحشی، شدید، وحشیانه، زشت، قوی، سنگین، رعد و برق، وحشی، مخرب، آسیب زدن، دردناک؛
در اصطلاح به معنی نابود شدن چیزی، یا به پایان رسیدن چیزی است.
تسلیم شو! ، دستا بالا!
ادای چیزی را در آوردن، تقلید کردن از چیزی
بیش از حد مشغول بودن، نوعی وابستگی به مشغول بودن کسی که به طور غیر طبیعی سرش شلوغ است و نوعی وابستگی به مشغول بودن دارد
حمل، گرفتن، دستگیری، ربودن، نگه داشتن تا جبران، گروگان گرفتن، مجبور کردن
سنت شکنی کردن، کسی که اعتقادات قدیمی را برای رسیدن به موفقیت کنار می گذارد.