دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣١,٦٢٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٤٢
لایک
لایک
٣,١٠٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣٣٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٨٢
رتبه
رتبه در بپرس
٥٥٧
لایک
لایک
١٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

[اقتصاد] فضای مالی؛ وضعیتی که نشانگر جهتگیری و حجم محرکهای فراهم شده توسط سیاستهای مالی به اقتصاد، علاوه بر واکنش خودکار مالیه ی عمومی به چرخه ی اقتص ...

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

در باره ی نکته ی آقای مهدی ملکی که نوشته اند �استفاده از معادل غلات برای crops می تواند اشتباه باشد� تعریف واژه را از دیکشینری کمبریج تقدیم می کنم: p ...

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

[اقتصاد] کسری بودجه

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

۱ - تن دادن ( به کاری با وجود اطلاع از ریسک ) ۲ - سوار شدن ( به کشتی یا هواپیما و مانند آنها ) ۳ - آغاز به کار ( تأسیس بنگاه اقتصادی و مانند آن )

تاریخ
٤ روز پیش
دیدگاه
٠

[علوم سیاسی] سازمان دهی مجدد؛ بازسامانی؛ تلاش برای سامان دهی مجدد تشکیلات سیاسی پس از شکست انتخاباتی یا محدود شدن قدرت

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ سال پیش
متن
a base of operations
دیدگاه
٠

پایگاه عملیاتی

تاریخ
١ سال پیش
متن
the base of the skull
دیدگاه
٠

قاعده ی جمجمه

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Is it OK with you if I come about six?
دیدگاه
٣

اگر برای تان مساعد است ساعت ۶ خدمت تان برسم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A car ran past, spotting my coat with mud.
دیدگاه
٠

ماشینی از کنار من رد شد و به روی کتم گِل پاشید.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
٢ پاسخ
٩٣ بازدید

معنی کلمه پلیس آگاهی

٤ ماه پیش
١ رأی

Detective Bureau Detective Unit Detectives Department

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٨٦ بازدید

What did he fear? It was not a fear or dread. It was a nothing that he knew too well. It was all a nothing and a man was a nothing too. It was only that and light was all it needed and a certain clean ...

٧ ماه پیش
٤ رأی

سلام، من در ترجمه‌ی این‌گونه متن‌ها تجربه و مهارتی ندارم. صرفاً به‌عنوان دست‌گرمی تلاشی کردم که متن زیر از آب درآمد. البته اگر بافتار داستان همینگوی را درک کرده باشید،‌  به مفهوم این«هیچ‌اندر» ی ...

٧ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
١٥٩ بازدید

این جمله رو نمیتونم معنی کنم  I have to rely on physical persuasion 

١١ ماه پیش
٢ رأی

به معنی «اجبار» یا «تحمیل عقیده» برای وادار کردن کسی به کاری یا پذیرفتن نظری  از طریق زور یا فشار جسمانی ترجمه: لازم است  به زور متوسل شوم.

١١ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٢٨١ بازدید

ممکنه معنی پیشگیری از بارداری هم بده؟   

١ سال پیش
١ رأی

پیوستار «انفعال-افتعال» در زبان انگلیسی به شرح زیر است: ۱- منفعل (passive) بی‌توجه به  بروز روی‌داد بالقوه و در صورت وقوع، بدون پاسخ یا  پاسخ نااثربخش ۲- نیمه‌فعال (semi-active) بی‌توجه به ...

١ سال پیش
١ رأی
٨ پاسخ
٢٩١ بازدید

با سلام جمله آخر را چطوری ترجمه روان کنم It is not possible to achieve this goal by merely extrapolating pharmacokinetic and pharmacodynamic data from adults to children . there is more to development than a change in mass and volume   

١ سال پیش
٠ رأی

دوستان عزیز: در اینجا واژه‌ی « development» به‌هیچ‌وجه به معنی «توسعه» ، «گسترش»، «تکامل» و مانند آنها نیست بل‌که دقیقاً به معنی «پدید آوردن» یا «ابداع» محصول یا خدمت جدیدی است که در نتیجه‌ی نوآوری و ...

١ سال پیش