دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
[مکانیک سیالات] پس شارش؛ جریان رو به عقب؛ حرکت تمام یا بخشی از سیال در جهت عکس جریان مطلوب به دلیل وجود موانعی مانند صفحه ی تثبیت جریان، سامانه ی ضدچ ...
بیرون زده گی؛ قلنبه گی؛ هرچیزی که لبه های آن از خطوط محیطی اولیه ی آن بیرون زده باشد. [آناتومی] بیرون زده گی؛ بدشکلیِ دیسک بین مهره ای به صورت لبه ی ...
[مهندسی مکانیک] ضمایم؛ تجهیزات الحاقی؛ قطعات یا مجموعه های جانبی که برای کارکرد ماشین یا وسیله ی مورد نظر لازم است. مانند داکت، فلنج، و دمپر دمنده.
[مهندسی مکانیک] پروانه؛ پره؛ قطعه ی چرخان پمپ، فن، یا دمنده که مایع یا گاز را جابه جا می کند
[مهندسی] گذرگاه؛ مجرا؛۱ - لوله ی برق؛ کاندویت؛ لوله ی خرطومی؛ لوله یا کانالی که سیم یاکابل از آن عبور داده می شود. ۲ - مجرا؛ لوله یا کانالی که آب، هو ...
جدیدترین ترجمهها
اگر برای تان مساعد است ساعت ۶ خدمت تان برسم.
ماشینی از کنار من رد شد و به روی کتم گِل پاشید.
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
" Free Cash Flow " یعنی چی ؟ معادل فارسی چی میگیم ؟
معادل فارسی: جریان نقدینه گی آزاد
معنی: آن بخش از نقدینه گی که هزینه های سرمایه گذاری و هزینه های عملیاتی از آن کسر شده است.
معنی ضرب المثل عامیانه ی " not shit where you eat"
قدر نعمتی را که داری بدان (و به آن گند نزن) در محیط کار (حوزهی عمومی): در جایی که نانت از آن درمیآید خلاف عرف و اخلاق عمل نکن در خانه (حوزهی خصوصی):قدر محیط خانواده (یا جمع دوستان) را که منبع تأمین عاطفه و آرامش است بدان و و با رفتار نابهجا خرابش نکن
Detective Bureau Detective Unit Detectives Department
What did he fear? It was not a fear or dread. It was a nothing that he knew too well. It was all a nothing and a man was a nothing too. It was only that and light was all it needed and a certain clean ...
سلام، من در ترجمهی اینگونه متنها تجربه و مهارتی ندارم. صرفاً بهعنوان دستگرمی تلاشی کردم که متن زیر از آب درآمد. البته اگر بافتار داستان همینگوی را درک کرده باشید، به مفهوم این«هیچاندر» ی ...
این جمله رو نمیتونم معنی کنم I have to rely on physical persuasion
به معنی «اجبار» یا «تحمیل عقیده» برای وادار کردن کسی به کاری یا پذیرفتن نظری از طریق زور یا فشار جسمانی ترجمه: لازم است به زور متوسل شوم.