پیشنهادهای پرنیا اسد (٧٥)
to make very slow progress, especially with difficult or boring work
used to say that someone has been unlucky because they were chosen to do something that no one else wanted to do
یورش بردن
:to go out in bad weather . I had to brave the elements to get to work
با احتساب
روزنامه
موروها
حقیقت جاری حقیقت فعلی واقعیت فعلی حقیقت رایج
لکنت دار، شخص لکنت زبان
فهرست بررسی
در کابالا به معنی Soul
Vibrate the name نام را ارتعاش کنید، به معنی به صدا در اوردن هم میشه
وفق دادن، تطابق دادن مناسب بودن، متناسب بودن، برازنده بودن، در خور بودن
کلمه ای در زبان لاتین، بالاترین مرتبه روزی کروشن یا Rosicrucian
روزی کروشن
نظام طبقاتی اجتماعی طبقه بندی اجتماعی
متجسم
جا دادن، جا باز کردن
take step
چهره سرد، خشک، عبوس، بی احساس
با حالت گیجی
Stop eating dirt
پشت سرت رو بپا
slang To start doing something, especially after a period of unproductivity or laziness.
بی وزن ممکنه معنی بده مثل شعر بی وزن
قدیمی، گذشته ancient
سر کار گذاشتن هم میشه
به معنی In trouble هم میشه
چرخه نادرست
مشترک
تیر کشیدن، ذق ذق کردن، گز گز کردن
چشمان از حدقه بیرون زده
به آرامی
شورشو در آورد
آن سوی جاده
نسیم شدید
خط تولید
به طور دقیق تنظیم کردن
تفکر خلاق، تفکر خلاقانه
سود تجاری، پتانسیل تجاری
صحیح. درست. به جا
زنجیره، رشته، پیوستگی
سرپرستان
برخاستن مثال: rising strong با اقتدار برخاستن
ستاره طلایی ( منظور امتیاز )
بیش از حد پایبند بودن تعهد بیش از حد
وادار، مستعد، محتمل
استفاده از، کاربرد
عملکرد قابل رویت
بسیاری از. .