tinabailari - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zebra: 🦓🦓 گورخر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tiger: 🐅🐅 ببر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crocodile: 🐊🐊 کروکدیل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shark: 🦈🦈 کوسه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dolphin: 🐬🐬 دلفین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dolphin: 🐬🐬 دلفین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blowfish: 🐡🐡 ماهی بادکنکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crab: 🦀🦀 خرچنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrimp: 🦐🦐 میگو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

octopus: 🐙🐙 هشت پا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

squid: 🦑🦑 ماهی مرکب

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sauropod: 🦕🦕

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snake: 🐍🐍 مار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lizard: 🦎🦎 مارمولک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

firmly: قاطعانه ، به طور جدی ، محکم ، سفت � ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spider web: 🕸🕸 تار عنکبوت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scorpion: 🦂🦂 عقرب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spider: 🕷🕷 عنکبوت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cricket: 🦗🦗 جیرجیرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

force: مجبور کردن ، وادار کردن ، قدرت ، نی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snail: 🐌🐌 حلزون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formal: رسمی ، تشریفاتی they are formal wit ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boar: 🐗🐗 گراز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soldier: A brave soldier can defend the coun ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wolf: 🐺🐺 گرگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duck: 🦆🦆 اردک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eagle: 🦅🦅 عقاب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chicken: 🐥🐥 جوجه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

careless: You are a careless man about your m ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cruel: That cruel boy hurts the animals آن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

read: Last night, I read a funny story to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penguin: 🐧🐧 پنگوئن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neat: Hassan is the neatest person I've e ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monkey: 🐒🐒 میمون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consider: She is a selfish person and never c ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frog: 🐸🐸 قورباغه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

environment: My family and I went to a pleasant ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shy: He is a shy kid and never asks for ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generous: Hamid has always been recognized as ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

koala: 🐨🐨 کوالا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

koala: 🐨🐨 کوالا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

panda: 🐼🐼 پاندا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear: 🐻🐻 خرس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rabbit: 🐰🐰 خرگوش

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hamster: 🐹🐹 همستر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mouse: 🐭🐭 موش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passport: He checked my passport and told me ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

timetable: I need to check the timetable to se ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exchange money: Ali needed to exchange some money s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glasses: 👓👓 عینک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

book hotel: We were advised to book the hotel e ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

book hotel: We were advised to book the hotel e ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

receptionist: We can talk to the receptionist to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baggage reclaim: After the plane landed, we headed s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crown: 👑👑 تاج

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

express train: You can take an express train to ar ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dinner: My mother always makes special dinn ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fatemeh: Fatemeh can bake a very delicious k ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fatemeh: Fatemeh can bake a very delicious k ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set: I should set the table before our g ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dish: Please clear the table before washi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

socks: 🧦🧦 جوراب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

firework: Can you watch the fireworks from he ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poem: My father read poems of Hafez on Ya ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boot: 👢👢 چکمه ، بوت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sandal: 👡👡 کفش صندل

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kimono: 👘👘 لباس مخصوص ژاپنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bikini: 👙👙 لباس شنا دو تیکه زنانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bikini: 👙👙 لباس شنا دو تیکه زنانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

necktie: 👔👔 کروات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

necktie: 👔👔 کروات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dress: 👗👗 لباس بلند زنانه ، پیراهن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jeans: 👖👖 شلوار لی ، شلوار جین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formation: شکل گیری ، تشکیل 👚👚 this book exp ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

friendship: دوستی ، رفاقت 🥼🥼 your friendship ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

front: جلو ، جبهه ، خط مقدم the bus stops ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gesture: حرکت سر و دست ، ژست ، حالت A friend ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get on: تفاهم داشتن ، توافق داشتن ، سوار شد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give back: پس دادن ، برگرداندن 👨‍👦‍👦👨‍👦‍� ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humor: شوخی ، شوخ طبعی he's got a great se ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ignore: نادیده گرفتن ، چشم پوشیدن از I made ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

importance: اهمیت ، ارزش It's a matter of the g ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involvement: درگیری ، شرکت ، مشارکت the active i ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lean: تکیه دادن ، خم شدن ، کج شدن A man w ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

listener: شنونده 👨‍👨‍👧‍👦

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

main: اصلی ، عمده ، مهم one of the main r ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manner: شیوه ، روش ، رفتار things had been ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mood: حال ، حوصله ، مود ، فضا 👩‍👩‍👦👩‍ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

movement: حرکت ، تکان ، جنبش ، نهضت for a lon ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

necessary: لازم ، ضروری It is necessary for al ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

norm: اصل ، قاعده ، معیار ، موضوع عادی sm ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

normally: معمولاٌ ، در حالت عادی ، به طور طبی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

note: یادداشت ، نت ، یادداشت کردن ، توجه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasion: فرصت ، موقعیت ، مناسبت we met on se ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opening: شروع ، آغاز ، افتتاح ، افتتاحیه 💏 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overcome: غلبه کردن بر ، پیروز شدن بر he fina ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shake: تکان دادن shake the bottle before t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far: دور what is the farthest planet fro ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

permission: اجازه the teacher gave me her permi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

point: نوک ، سر ، نکته ، نشان دادن please ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

positive: مثبت ، فکر مثبت ، امیدوار کننده👯‍♀ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

considering: بر اساسِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visit: ملاقات کردن ، دیدن are you going to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sell: فروختن 💅🏻💅🏻 why do you want to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flight: پرواز the traffic is terrible we're ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gonna: در انگلیسی محاوره می توانیم از gonn ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tidy: تمیز کردن 💆🏻‍♀️💆🏻‍♀️ I was goin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخور: محل آب خوردن 🙍🏻‍♂️🙍🏻‍♂️

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابنوس: درختی با چوب سیاه و سخت که سنگین و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ان زمان: فوراٌ 🤷🏻‍♀️🤷🏻‍♀️

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوازه: شدت 🤦🏻‍♂️🤦🏻‍♂️

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اورد: جنگ ، نبرد ، کارزار 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اورد: جنگ ، نبرد ، کارزار 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتکا: تکیه کردن بر ، اعتماد کردن بر 🙋🏻‍ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انبان: کیسه ای از پوست دباغی شده ی گوسفند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

most: بیشتر ، بیشترین most of the student ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hand: دست 🙇🏻‍♀️🙇🏻‍♀️ what do you have ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

needle: سوزن 🤱🏻🤱🏻 there is a needle on ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

never mind: اشکالی ندارد ، اهمیتی ندارد I lost ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interesting: جالب the new film is very interesti ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درع: جامه ی جنگی که از حلقه های آهنی ساز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

درع: جامه ی جنگی که از حلقه های آهنی ساز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اشتیاق: میل قلب است به دیدار محبوب ، در کلا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اهمال: فروگذاشتن ، سستی کردن در کار ها 🧞‍ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

استرحام: رحم خواستن ، طلب رحم کردن 🧞‍♀️🧞‍♀ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایار: از ماه های رومی که برابر ماه سوم به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استشاره: رای زدن ، مشورت کردن 🧛🏻‍♂️🧛🏻‍♂️

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

استشاره: رای زدن ، مشورت کردن 🧛🏻‍♂️🧛🏻‍♂️

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیگاه: دیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیگاه: دیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایجاز: کوتاه گفتن ، سخن کوتاه کردن 🧛🏻‍♀️ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استشهاد نامه: گواهی نامه 🧝🏻‍♂️🧝🏻‍♂️

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استشهاد نامه: گواهی نامه 🧝🏻‍♂️🧝🏻‍♂️

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایما: اشاره کردن ، اشاره 🧙🏻‍♀️🧙🏻‍♀️

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بارقه: پرتو ، جلوه 🎅🏻🎅🏻

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تلطف: مهربانی کردن ، نرمی کردن 🤶🏻🤶🏻

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تلطف: مهربانی کردن ، نرمی کردن 🤶🏻🤶🏻

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

حضیض: نشیب ، پستی ، مقابلِ اوج 🦸🏻‍♂️🦸� ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توتیا: اکسید طبیعی و ناخالصِ روی که محلول ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توتیا: اکسید طبیعی و ناخالصِ روی که محلول ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حلیه: زیور ، زینت 🤵🏻🤵🏻

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایب: نا امید ، بی بهره 👰🏻👰🏻

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خایب: نا امید ، بی بهره 👰🏻👰🏻

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاییدن: جویدن ، به دندان نرم کردن 👨🏻‍⚖️👨 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خاییدن: جویدن ، به دندان نرم کردن 👨🏻‍⚖️👨 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جال: دام برای پرندگان ، تله 👩🏻‍⚖️👩🏻‍ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دمیدن: طلوع کردن ، ظاهر شدن کاربرد در جمله ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

داد: عدل ، قسط ، انصاف ، عدالت کاربرد در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrive: what time does the bus arrive tomor ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

university: دانشگاه there is a hospital near th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

street: خیابان she lives on Elm street near ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heard: شنید ، گذشته ی فعل hear به معنی شنی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bronze: برنز I think she will win the bronz ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gulf: خلیج 👩🏻‍🏭👩🏻‍🏭 the Persian Gul ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loud: بلند ( برای صدا ها ) 👨🏻‍🎤👨🏻‍🎤 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

season: فصل 👩🏻‍🎤👩🏻‍🎤 many people thin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voice: صدا ( مخصوص انسان ) Antonio's voic ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vacation: the family spent their summer vacat ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

booklet: take this information booklet and s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

site: Isfahan has many historical sites ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pilgrim: the pilgrims came to Imam Reza Holy ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basket: سبد the oranges are not in the bask ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

floor: طبقه my office is on the first floo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

august: every year I go on vacation in Augu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طاس: کاسه ی مسی 🕵🏻‍♂️

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برسبیل: به طریقِ 🕵🏻‍♀️

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عربده: فریاد پرخاش جویانه برای بر انگیختن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امارات: نشانه ها ، نشان ها ( جمع اماره ) ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فراغ: آسایش 🍸 کاربرد در جمله : در طلب ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فراغ: آسایش 🍸 کاربرد در جمله : در طلب ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمین: چاق 🍷🍷🍷 کاربرد در جمله : علم جوی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سمین: چاق 🍷🍷🍷 کاربرد در جمله : علم جوی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ثمین: گران بها 🥂🥂 کاربرد در جمله : سخنا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غدر: حیله ، مکر ، فریب کاربرد در جمله :� ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

غدر: حیله ، مکر ، فریب کاربرد در جمله :� ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سفیر: فرستاده 🍶🍶 کاربرد در جمله : پس سف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الم: درد ، رنج 🥤 کاربرد در جمله : می زد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صفیر: صدای بلند🍵 کاربرد در جمله : آن که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صفیر: صدای بلند🍵 کاربرد در جمله : آن که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقض: شکستن ، شکستن عهد و پیمان کاربرد در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نغز: نیک ، خوب 🍼 کاربرد در جمله : سخن ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طبع: سرشت ، طبیعت ، ذوق کاربرد در جمله : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غالب: چیره ، مسلط🥜 کاربرد در جمله : حسرت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ثنا: ستایش🌰🌰 کاربرد در جمله : پس از ثن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعویذ: دعایی که بر کاغذ نویسند و با خود دا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معونت: یاری ، همکاری 🍩🍩 کاربرد در جمله : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطاوعت: فرمان بردن🍫 کاربرد در جمله : خواهد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مطاوعت: فرمان بردن🍫 کاربرد در جمله : خواهد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مظاهرت: پشتیبانی کردن ، یاری کردن ، حمایت ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مظاهرت: پشتیبانی کردن ، یاری کردن ، حمایت ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ستوران: جمعِ ستور ، چهارپایان کاربرد در جمل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تامل: درباره ی امری به دقت فکر کردن ، درن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feeling: حس ، احساس 🧁🧁 he found it difficu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

focus: مرکز ، توجه کردن ، تمرکز کردن each ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fresh: تازه ، [ آب ] شیرین ، [ هوا ] خنک و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

function: کار ، وظیفه ، عملکرد the function o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get off: پیاده شدن ، پایین آمدن get off the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get into: those kids are always getting into ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gym: سالن ورزش ، باشگاه I go to the gym ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habit: عادت 🥠🥠🥠 try to get into the hab ...

٤ ماه پیش

مدال‌های tinabailari