پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٢,٣١٦)

✅👈🏿کم کاری پاراتیرویید hypoparathyroidism ✅👈🏿کم کاری پاراتیرویید عبارت است از کاهش تولید هورمون پاراتیرویید از غدد پاراتیرویید ( که به اندازه نخ ...

✅👈🏿کم شدن دمای بدن hypothermia ✅👈🏿 کم شدن دمای بدن عبارت است از پایین افتادن درجه حرارت بدن به کمتر از 35 درجه سانتیگراد. این حالت میتواند بسیار ...

✅👈🏿کم شدن دمای بدن hypothermia ✅👈🏿 کم شدن دمای بدن عبارت است از پایین افتادن درجه حرارت بدن به کمتر از 35 درجه سانتیگراد. این حالت میتواند بسیار ...

✅👈🏿کم کاری پاراتیرویید hypoparathyroidism ✅👈🏿کم کاری پاراتیرویید عبارت است از کاهش تولید هورمون پاراتیرویید از غدد پاراتیرویید ( که به اندازه نخ ...

✅👈🏿کم خونی وخیم pernicious anemia ✅👈🏿کم خونی وخیم ( کم خونی ناشی از کمبود ویتامین ب 12 ) عبارت است از کم خونی ناشی از جذب ناکافی ویتامین ب 12 ( ...

✅👈🏿کم خونی وخیم pernicious anemia ✅👈🏿کم خونی وخیم ( کم خونی ناشی از کمبود ویتامین ب 12 ) عبارت است از کم خونی ناشی از جذب ناکافی ویتامین ب 12 ( ...

✅👈🏿کم خونی هِمولیتیک hemolytic anemia ✅👈🏿کم خونی هِمولیتیک عبارت است از تخریب زودتر از موعد گلبول های قرمز بالغ . در این حالت مغز استخوان قادر ...

Organ Procurement Unit : OPU

Organ Procurement Unit یا واحد فراهم آوری اعضای پیوندی

واحد فراهم آوری اعضای پیوندی

[اصطلاح مستهجن کنایه از] کم کیفیت، به دردنخور، شدیداً بَد، ناخوشایند، هَردَمبیل، بی در و پیکر، بی قاعده، بی نظم، درهم بر هم، هرکه هرکه، بی سر و سامان ...

( پزشکی ) درپوش گذاری کردن ( مثل سرنگ )

( پزشکی ) فتق محبووس؛ فتق گیرکرده: An incarcerated hernia is a part of the intestine or abdominal tissue that becomes trapped in the sac of a hernia ...

به کسر �ب� و �ل� و تشدید �ل� ( belle ) :در گویش زرند کرمان به معنای مقداری از یک کالا یا جنس و وسیله به صورت کلی بدون تعیین وزن و بررسی معمولاً برای ...

defecation 👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : defecation 💎 تلفظ واژه: def - i - KĀ - shun ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: اجابت مزاج، ...

👈🏿 اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی عمومی ) : CPK - MB ( CK - MB ) 💎 واژه کامل : Creatine Phosphokinase - MB ⭐ معنی ( معادل ) : کراتین کیناز - ...

هک رشد ( به انگلیسی: Growth hacking ) یکی از تکنیک های بازاریابی است برای گسترش تکنولوژی شرکت های نوپا با استفاده از تفکر تحلیلی و سنجه های اجتماعی ب ...

هک رشد ( به انگلیسی: Growth hacking ) یکی از تکنیک های بازاریابی است برای گسترش تکنولوژی شرکت های نوپا با استفاده از تفکر تحلیلی و سنجه های اجتماعی ب ...

در زبان کرمان مخصوصا شهرستان زرند به افرادی گفته میشود که در مراسمات عزا و عروسی و غیره کارهای مختلف پذیرایی و خدمت رسانی رو انجام میدهند.

در اصطلاح رایج گفتاری بین گروه های پزشکی به دو معنای diffrencial ( افتراقی ) و یا defecation ( دفع مدفوع ) بهکار برده می شود.

sentinel event "رویداد نگهبان " یا حادثه و خطای جبران ناپذیر: از وقوع غیرمنتظرة مرگ، آسیب شدید جسمی و یا روانی و مخاطرات ناشی از آنها. آسیب شدید و جد ...

sentinel event "رویداد نگهبان " یا حادثه و خطای جبران ناپذیر: از وقوع غیرمنتظرة مرگ، آسیب شدید جسمی و یا روانی و مخاطرات ناشی از آنها. آسیب شدید و جد ...

sentinel event "رویداد نگهبان " یا حادثه و خطای جبران ناپذیر: از وقوع غیرمنتظرة مرگ، آسیب شدید جسمی و یا روانی و مخاطرات ناشی از آنها. آسیب شدید و جد ...

تندینوز، تندینوزیس: تحلیل رفتن کلاژن تاندون در پاسخ به استفاده بیش از حد و مزمن

Tendinosis is a degeneration of the tendon's collagen in response to chronic overuse; when overuse is continued without giving the tendon time to hea ...

تکبیرگوینده، مکبر: آنکه در نماز جماعت تکبیر می گوید تا مامومین از امام جماعت عقب نیفتند و یا سبقت نگیرند.

مخفف راهنمایی و رانندگی

تفاوت اربا اربا و فقطّعوا چیه⁉️ چرا به بدن علی اکبر میگن ارباً اربا، اما به بدن ابی عبدالله میگن فقطعوا؟ هر دو عبارت به معنی پاره پاره، جداجدا، تکه ...

در قانون مجازات اسلامی در جمهوری اسلامی �حبس نفی بلد� به این معنیست که فرد دوران حبس خود را باید خارج از محل سکونت خود سپری کند.

folic acid deficiency anemia ✅👈🏿کم خونی ناشی از کمبود اسیدفولیک عبارت است از کم خونی که به دلیل کمبود اسیدفولیک در بدن رخ می دهد و اغلب همراه با ...

✅👈🏿کم خونی ناشی از کمبود اسیدفولیک : عبارت است از کم خونی که به دلیل کمبود اسیدفولیک در بدن رخ می دهد و اغلب همراه با کم خونی فقر آهن اتفاق می افتد.

👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : desicc/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: drying 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: desiccant ✔️ توضیح و تفسیر م ...

dermo / dermato / derm 👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه*پسوند ) : derm/o / dermat/o / derm ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: skin 💎مثال انگلیسی از کاربرد ا ...

👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : dent/o ( i ) ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: tooth 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: dentilabial ✔️ توضیح و ت ...

👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : dent/o ( i ) ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: tooth 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: dentilabial ✔️ توضیح و ت ...

dermo / dermato / derm 👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه*پسوند ) : derm/o / dermat/o / derm ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: skin 💎مثال انگلیسی از کاربرد ا ...

dermo / dermato / derm 👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه*پسوند ) : derm/o / dermat/o / derm ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: skin 💎مثال انگلیسی از کاربرد ا ...

✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: absence of a testis

✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: inequality in the blood pressure

◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: pertaining to anatomy

✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: absence of a brain

◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: absence of sweating

👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : decrease ( d ) 💎 تلفظ واژه: DĒk - rēs ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: نزول ( یافته ) ، کم ( شده ) ...

👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : deep 💎 تلفظ واژه: dēp ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: عمیق ⭐ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا ...

👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : death 💎 تلفظ واژه: deth ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: مرگ:توقف دائمی تمام عملکردهای حیاتی ⭐ اجزا ...

👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : decay 💎 تلفظ واژه: di - KĀ ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: پوسیدگی، واپاشی ⭐ اجزاء و عناصر واژه ( ...

👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : de/ment/ia 💎 تلفظ واژه: de - MEN - shē - a ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: دمانس، زوال عقلی، کاهش ...

👈🏿 اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی عمومی ) : CPK ( CK ) 💎 واژه کامل : Creatine kinase ⭐ معنی ( معادل ) : کراتین کیناز ✔️ محدوده طبیعی : مر ...

👈🏿 اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی عمومی ) : CPK ( CK ) 💎 واژه کامل : Creatine kinase ⭐ معنی ( معادل ) : کراتین کیناز ✔️ محدوده طبیعی : مر ...

👈🏿 اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی عمومی ) : CPK ( CK ) 💎 واژه کامل : Creatine kinase ⭐ معنی ( معادل ) : کراتین کیناز ✔️ محدوده طبیعی : مر ...