پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٢,٢٦٠)

عصب حسی: ( اسم ) عصبی که حسی مانند گرما، چشایی یا بو را ثبت می کند و تکانه ها را به مغز و نخاع می رساند.

دوز مؤثر: ( اسم ) اندازه دوزی که اثر مورد نیاز را ایجاد می کند

نوار مغز: ( اسم ) نموداری که تکانه های الکتریکی در مغز روی آن ثبت می شود

سندرم ادواردز: ( اسم ) یک اختلال ژنتیکی شدید که منجر به ناهنجاری های مغز، کلیه، قلب، دست ها و پاها می شود. این بیماری توسط یک کپی اضافی از کروموزوم 1 ...

اتیلن دی آمین تترا استات: ( اسم ) یک ماده شیمیایی بی رنگ که می تواند به فلزات سنگین متصل شود و آنها را از جریان خون خارج کند.

نیست اندامی: ( اسم ) عدم وجود مادرزادی یک یا چند اندام

ضربان نابجا/ زودرس: ( اسم ) ضربان اضافی غیرعادی قلب که از نقطه ای غیر از گره سینوسی دهلیزی سرچشمه می گیرد.

نابجایی : ( اسم ) حالتی که در آن اندام یا قسمتی از بدن در موقعیت معمول خود قرار ندارد

برون انگل: ( اسم ) انگلی که روی پوست زندگی می کند.

اکراسور: ( اسم ) ابزار جراحی، معمولاً با یک حلقه سیمی که برای بریدن یک قسمتی یا یک توده از پایه آن، استفاده می شود.

اشریشیا کلای: ( اسم ) یک باکتری گرم منفی مرتبط با گاستروانتریت حاد.

فراموشی جلورونده: ( اسم ) حالتی که در آن کسی نمی تواند وقایع اخیر را به خاطر بسپارد، در حالی که به وضوح وقایعی را که مدتی پیش رخ داده است به خاطر می ...

اکلامپسی: ( اسم ) وضعیت وخیم زنان باردار در پایان بارداری، ناشی از سمیت خونی، که در آن زن فشار خون بالایی دارد و ممکن است به کما برود.

اکو ویروس: ( اسم ) یکی از گروهی از ویروس ها که می توانند از روده جدا شوند و باعث بیماری های جدی مانند مننژیت آسپتیک، گاستروانتریت و عفونت های تنفسی د ...

پژواک‏نگاری مغز: ( اسم ) استفاده از سونوگرافی برای بررسی مغز

عاج شدگی: ( اسم ) تبدیل غضروف به توده ای سخت با سطحی براق مانند استخوان.

ویروس ابولا: ( اسم ) یک ویروس بسیار مسری که در غرب آفریقا یافت می شود. بیماران مبتلا به آن استفراغ می کنند، اسهال خونی دارند و خون از پوست آنها تراوش ...

پره اکلامپسی زودرس: ( اسم ) پره اکلامپسی که زودتر از هفته سی و هفتم بارداری ظاهر می شود.

مجرای گوش: ( اسم ) یکی از چندین مجرای داخل یا متصل به گوش، به ویژه مجرای شنوایی خارجی که از گوش خارجی به پرده گوش می رسد.

( اسم ) مطالعه گوش و حلق و بینی

سندرم فرولیش/ دیستروفی چربی - تناسلی: ( اسم ) وضعیتی که در آن فرد در اثر آدنوم غده هیپوفیز، چاق می شود و سیستم تناسلی رشد پیدا نمی کند.

سندرم فرولیش/ دیستروفی چربی - تناسلی: ( اسم ) وضعیتی که در آن فرد در اثر آدنوم غده هیپوفیز، چاق می شود و سیستم تناسلی رشد پیدا نمی کند.

دیستروفی: ( اسم ) تحلیل رفتن اندام، ماهیچه یا بافت به دلیل کمبود مواد مغذی در آن قسمت از بدن.

رشدپریشی: ( اسم ) وضعیتی است که نوزادان تازه متولد شده را تحت تاثیر قرار می دهد که با پوست چروکیده، ناخن های بلند دست و پا و چربی نسبتاً کم بدن نشان ...

دیسکاریوز: ( اسم ) بالغ شدن به شکل غیرعادی

نوشتار پریشی/ دُش نویسی: ( اسم ) مشکل در نوشتن ناشی از ضایعه مغزی

دُش‏آهنگی: ( اسم ) ریتم غیر معمول، چه در صحبت کردن، چه در تکانه های الکتریکی در مغز و چه در ضرب آهنگ قلب

تنگی نفسی: ( صفت ) دچار تنفس دشوار یا دردناک

دُش آوایی/ آوا پریشی: ( اسم ) مشکل در صحبت کردن ناشی از اختلال تارهای صوتی یا التهاب حنجره

لکنت زبان/ گفتارپریشی: ( اسم ) مشکل در تکلم، که در آن فرد چند بار قسمتی از یک کلمه یا کل کلمه را تکرار می کند یا برای تلفظ یک کلمه متوقف می شود.

لکنت زبان: ( اسم ) مشکل در تکلم، که در آن فرد چند بار قسمتی از یک کلمه یا کل کلمه را تکرار می کند یا برای تلفظ یک کلمه متوقف می شود.

دیسوستوز: ( اسم ) تشکیل غیرعادی استخوان

دیسژرمینوم: ( اسم ) تومور بدخیم تخمدان یا بیضه

خونریزی اختلال عملکرد رحم: ( اسم ) خونریزی در رحم که ناشی از قاعدگی نیست.

دیس دیادوکوکینزیس: ( اسم ) ناتوانی در انجام حرکات سریع، ناشی از اختلال یا ضایعه مخچه

دشامیزی، دیس کرازی ( اسم ) : ترکیب غیرطبیعی اخلاط اربعه؛ هر وضعیت غیرعادی بدن ( تاریخی )

دیسکوریا: ( اسم ) مردمک چشم با شکل غیرعادی

دیکروماتوپسی: ( اسم ) حالتی که در آن کسی نمی تواند رنگ ها را تشخیص دهد.

دیسکوندروپلازی: ( اسم ) حالتی که در آن استخوان های بلند، کوتاه تر از حد معمول هستند.

نارساگویی عضوى: ( اسم ) دشواری در بیان واضح کلمات، ناشی از آسیب به سیستم عصبی مرکزی

دیسارتروز: ( اسم ) دشواری در بیان واضح کلمات، ناشی از آسیب به سیستم عصبی مرکزی

نارساگامی: ( اسم ) مشکل در راه رفتن، به ویژه هنگامی که ناشی از ضایعه یک عصب باشد

نیروسنج: ( اسم ) وسیله ای برای اندازه گیری نیروی انقباض عضلانی

سخت شامه: ( اسم ) غشای خارجی ضخیم تر از سه غشای پوشاننده مغز.

مجراچه: ( اسم ) مجرای بسیار کوچک

غده درون ریز/ بی مجرا: ( اسم ) غده ای بدون مجرا که هورمون هایی تولید می کند که مستقیماً وارد جریان خون می شوند، مثلاً غده هیپوفیز، غده تیروئید، غده ف ...

غده درون ریز/ بی مجرا: ( اسم ) غده ای بدون مجرا که هورمون هایی تولید می کند که مستقیماً وارد جریان خون می شوند، مثلاً غده هیپوفیز، غده تیروئید، غده ف ...

باسیل دوکری: ( اسم ) نوعی باکتری که در ریه ها یافت می شود و باعث ایجاد شانکروئید می شود.

انقباض دوپویترن: ( اسم ) وضعیتی که در آن فاسیای کف دست ضخیم تر می شود و باعث می شود انگشتان ( معمولاً انگشتان میانی و چهارم ) ، به جلو خم شوند.

دُش‏پروردگی عضلانی دوشن: ( اسم ) شکل ارثی دیستروفی عضلانی است که ماهیچه های قسمت فوقانی تنفسی و لگنی را ضعیف می کند. معمولا پسران را مبتلا می کند و ب ...