پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٤٥)
لنفوکین ( اسم ) : پروتئینی که توسط لنفوسیت ها تولید می شود و بر سایر سلول های سیستم ایمنی اثر می گذارد.
بافت شبه تنابه ای ( اسم ) : بافتی در غدد لنفاوی، لوزه ها و طحال که در آن توده های لنفوسیت ها توسط شبکه ای از رشته ها و سلول های شبکه ای حمایت می شوند.
تنابه خیز ( اسم ) : تورم ناشی از انسداد عروق لنفاوی یا رشد غیرعادی عروق لنفاوی
تنابه یاخته فزونی ( اسم ) : افزایش تعداد لنفوسیت ها در خون
تنابه تنده ( اسم ) : سلول غیر معمولی که در لوسمی لنفوبلاستیک حاد در نتیجه تغییری که در لنفوسیت در تماس با آنتی ژن ایجاد می شود، تشکیل می گردد.
مجرای تنابه ای ( اسم ) : هر مجرای حامل لنف
رگ تنابه ای ( اسم ) : لوله ای که لنف را در سراسر بدن از بافت ها به سیاهرگ ها می برد.
دستگاه تنابه ای ( اسم ) : مجموعه ای از عروق که لنف را از بافت ها از طریق غدد لنفاوی و به درون جریان خون منتقل می کند.
رگ های تنابه ای ( اسم جمع ) : عروق لنفاوی
عقده لنفاوی ( اسم ) : یک گره لنفاوی کوچک که به صورت خوشه ای در بافت ها یافت می شود.
عقده/ گره/ غده تنابه ای ( اسم ) : توده ای از بافت لنفاوی واقع در نقاط مختلف سیستم لنفاوی، به ویژه در زیر بغل و کشاله ران، که لنف از آن عبور می کند و ...
مویرگ تنابه ای ( اسم جمع ) : هر یک از مویرگ هایی که از بافت منتهی می شوند و به عروق لنفاوی می پیوندند.
تنابه غده گشادی ( اسم ) : تورم عروق لنفاوی کوچکتر در نتیجه انسداد عروق بزرگتر
سپید رگ نگاری ( اسم ) : معاینه عروق لنفاوی با اشعه ایکس پس از تزریق مواد رادیو - حاجب
تنابه غده برداری ( اسم ) : برداشتن غده تنابه با جراحی
تنابه/ لنف ( اسم ) : مایع بی رنگ حاوی گلبول های سفید خون که در سیستم لنفاوی از تمام بافت های بدن می گذرد و مواد زائد را از بافت ها به وریدها می برد. ...
لوپوس ولگاریس ( اسم ) : نوعی سل پوستی که در آن لکه های قرمز روی صورت ظاهر و عفونی می شود.
هلالچه ( اسم ) : یک علامت سفید قوسی در پایه ناخن
نمودار لوند و برودر ( اسم ) : نموداری برای محاسبه مساحت سطح سوختگی
استخوان هلالی ( اسم ) : یکی از هشت استخوان کوچک مچ دست.
گرمان برداری ( اسم ) : یک عمل جراحی برای برداشتن یک توده سخت از بافت مانند تومور پستان و دست نخورده گذاشتن بافت اطراف
( اسم ) : 1. لومن : واحد بین المللی نور ساطع شده در ثانیه 2. مجرا: عرض داخلی یک گذرگاه در بدن یا ابزاری مانند آندوسکوپ
مهره های کمری ( اسم جمع ) : هر یک از پنج مهره بین مهره های سینه ای و خاجی
رخنه/ بزل ( اسم ) : سوراخ مرتبی که با ابزار تیز ایجاد می شود ■بزل/ رخنه کردن ( فعل ) : با ابزار تیز در بافت سوراخ کردن.
رخنه کمری/ بزل نخاع ( اسم ) : یک عمل جراحی برای برداشتن نمونه ای از مایع مغزی نخاعی با وارد کردن یک سوزن توخالی در قسمت تحتانی کانال نخاعی.
رخنه کمری/ بزل نخاع ( اسم ) : یک عمل جراحی برای برداشتن نمونه ای از مایع مغزی نخاعی با وارد کردن یک سوزن توخالی در قسمت تحتانی کانال نخاعی.
لاب داپ ( اسم ) : دو صدای ایجاد شده توسط قلب، که از طریق گوشی پزشکی شنیده می شود و نشان دهنده هر چرخه قلبی است.
یاخته عصبی/ پی یاخته ( اسم ) : یاخته ای در سیستم عصبی که تکانه های عصبی را منتقل می کند.
پی یاخته های حرکتی تحتانی ( اسم جمع ) : نورون های مرتبطی که تکانه های حرکتی را از طناب نخاعی به ماهیچه ها حمل می کنند.
کاوپشت ( صفت ) : مربوط به کاوپشتی
( اسم ) : 1. قوس : انحنا یا خمیدگی در یک خط، به ویژه یکی از انحناهای خاص در اثر انگشت 2. حلقه: یک قطعه سیم خمیده ای که برای جلوگیری از جلوگیری از بار ...
قرار طولی ( اسم ) : وضعیت معمول جنین که در امتداد محور بدن مادر خوابیده است.
قوس طولی/ کف پایی ( اسم ) : قسمت خمیده کف پا که در امتداد طول پا قرار دارد.
قوس طولی/ کف پایی ( اسم ) : قسمت خمیده کف پا که در امتداد طول پا قرار دارد.
کنده غلتانی ( اسم ) : فرآیند جابجا کردن فردی که دراز کشیده است به موقعیت دیگری با استفاده از روش کنده غلتانی
کُنده غلتان ( اسم ) : روشی برای چرخاندن افراد در رختخواب به پهلو با قرار دادن آنها در حالت مستقیم و کشیدن ملحفه زیر آنها.
قائم مقام/ جانشین موقت ( اسم ) : یک متخصص مراقبت های بهداشتی مانند یک پزشک یا داروساز که برای مدتی جای دیگری را می گیرد.
پُرحجره ( صفت ) : مربوط به اندام یا توده ای که به بخش های زیادی تقسیم می شود
توازن پریشی حرکتی/ پشت نزاری ( اسم ) : بیماری سیستم عصبی ناشی از سیفلیس پیشرفته که در آن فرد احساس، کنترل مثانه و توانایی هماهنگی حرکات پاها را از دس ...
پشت نزاری ( اسم ) : بیماری سیستم عصبی ناشی از سیفلیس پیشرفته که در آن فرد احساس، کنترل مثانه و توانایی هماهنگی حرکات پاها را از دست می دهد و دردهای ش ...
( اسم ) : 1. تشنج: انقباض مداوم عضله تحت محرک های مکرر عصب حرکتی 2. کزاز : عفونت ناشی از کلستریدیوم تتانی در خاک که بر طناب نخاعی تأثیر می گذارد و با ...
مفصل قفل کننده ( اسم ) : مفصلی که می توان آن را در حالت کشیده قفل کرد، مانند زانو یا آرنج
زانوی قفل شده ( اسم ) : حالتی که در آن تکه ای از غضروف زانو از موقعیتش خارج می شود. نشانه آن درد شدید است و زانو برای همیشه خمیده می ماند.
نفاس رحمی ( اسم ) : وضعیتی که در آن ترشح نفاسی پس از تولد نوزاد در رحم باقی می ماند و آن را متورم می کند.
مقام ناظر محلی ( اسم ) : سازمانی که خدمات مامایی را در محدوده خود کنترل می کند
محلی کردن ( فعل ) : 1. موضعی کردن: محدود کردن گسترش چیزی به یک منطقه خاص 2. تعیین محل کردن: یافتن جایی که چیزی در آن قرار دارد 3. منطقه ای کردن: انتق ...
بی حس کننده موضعی ( اسم ) : بی حس کننده ای مانند لیدوکائین که تنها احساس را در یک قسمت جداگانه از بدن از بین می برد.
( صفت ) : 1. محلی : مربوط به مکانی جداگانه 2. موضعی: محدود به یک قسمت
سینه پهلوی لپی ( اسم ) : پنومونی که یک یا چند لپ ریه را درگیر می کند
نایژه لپی ( اسم جمع ) : مجاری هوایی که یک لپ ریه را تامین می کند.