پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٤٥)

سیب آدم/ برجستگی حنجره: غضروف تیروئید که در افراد از گردن ( زیر چانه ) بیرون می زند.

مدخل حنجره ( اسم ) : ورودی از حلق حنجره ای که از طریق تارهای صوتی به نای منتهی می شود.

روده بزرگ/ فراخ‏روده ( اسم ) : بخش دستگاه گوارش از کورروده تا راست روده

شکم بینی/ صفاق بینی ( اسم ) : روشی که در آن از شکم بین ( لاپاروسکوپ ) برای بررسی داخل حفره شکم استفاده می شود.

شکم بینی/ صفاق بینی ( اسم ) : روشی که در آن از شکم بین برای بررسی داخل حفره شکم استفاده می شود.

شکم بین/ صفاق بین ( اسم ) : ابزار جراحی است که از طریق سوراخی در دیواره شکم وارد می شود تا به جراح اجازه دهد تا داخل حفره شکم را بررسی کند.

کرکچه/ نرم موی ( اسم ) : 1. موی نرم روی بدن جنین یا نوزاد تازه متولد شده 2. موهای نرم روی بدن بزرگسالان، به جز کف دست، کف پا و قسمت هایی که موهای بلن ...

پشم چربی ( اسم ) : چربی پشم گوسفند که آب را جذب می کند و برای مالیدن روی پوست خشک شده یا در تهیه لوازم آرایشی استفاده می شود.

خطوط لانگر/ شکاف ( اسم جمع ) : آرایش الیاف پروتئین کلاژن که باعث ایجاد چین های معمولی پوست می شود. برش هایی که در امتداد این خطوط ایجاد می شوند الیاف ...

خطوط لانگر ( اسم جمع ) : آرایش الیاف پروتئین کلاژن که باعث ایجاد چین های معمولی پوست می شود. برش هایی که در امتداد این خطوط ایجاد می شوند الیاف کمتری ...

طبقه بندی لندشتاینر/ سیستم ABO ( ا ) : سیستم طبقه بندی گروه های خونی

سلول های لانگرهانس ( اسم جمع ) : سلول های روی لایه های بیرونی پوست

نیشتر زدن ( فعل ) : بریدن یا پاره کردن چیزی

مهره تیغک بُری ( اسم ) : عمل جراحی برای بریدن تیغه خلفی مهره در ستون فقرات برای رسیدن به نخاع.

آستر مخاطی ( اسم ) : بافت همبند غشاهای مخاطی شامل مثلاً رگ های خونی و بافت های لنفاوی

لامبدا ( اسم ) : 1. حرف یازدهم الفبای یونانی ( λ ) 2. نقطه پشت جمجمه که در آن درز ساژیتال و درز لامبدوئیدال به هم می رسند.

سیروز لائِنِک ( اسم ) : شایع ترین شکل سیروز الکلی کبد

شیرقند ادراری ( اسم ) : دفع لاکتوز در ادرار

پرولاکتین/ هورمون شیرزا ( اسم ) : هورمونی که از غده هیپوفیز ترشح و باعث تحریکِ تولید شیر می شود.

پرولاکتین/ هورمون شیرزا ( اسم ) : هورمونی که از غده هیپوفیز ترشح و باعث تحریکِ تولید شیر می شود.

سینوس شیرتراوا ( اسم ) : گشاد شدن مجرای شیرتراوا در پایه نوک پستان

مجرای شیرتراوا ( اسم ) : مجرایی در پستان که شیر را حمل می کند

اسید لاکتیک ( اسم ) : قندی که در سلول ها و بافت ها و همچنین در پنیر، ماست و شیر ترش تشکیل می شود.

شیری ( صفت ) : مربوط به شیر

شیری ( صفت ) : مربوط به شیر ■ شیرابه راه/ شیرراهه ( اسم ) : رگ لنفاوی در پرز که با جذب چربی به فرآیند گوارش در روده کوچک کمک می کند.

شیرتراوری ( اسم ) : تولید شیر در بدن

لاکتاز ( اسم ) : آنزیمی که در روده کوچک ترشح می شود و قند شیر را به گلوکز و گالاکتوز تبدیل می کند.

کیسه اشکی ( اسم ) : کیسه ای در انتهای فوقانی مجرای اشکی بینی که آن را به ریزمجراها اشکی متصل می کند.

ریزمنافذ اشکی ( اسم جمع ) : منافذ کوچک ریزمجرای اشکی در گوشه چشم ها که از طریق آن ها، اشک به داخل بینی می ریزد.

غده اشکی ( اسم ) : غده ای در زیر پلک فوقانی که اشک ترشح می کند.

مجرای اشکی ( اسم ) : مجرای کوچکی که از غده اشکی منتهی می شود.

ریزمجرای اشکی ( اسم ) : کانال کوچکی که اشک را به داخل کیسه اشکی تخلیه می کند.

گوشته اشکی ( اسم ) : یک نقطه قرمز کوچک در گوشه داخلی هر چشم

استخوان اشکی ( اسم ) : یکی از دو استخوان کوچکی که به یکدیگر می پیوندند و حدقه های چشم را تشکیل می دهند

پیچال آماس ( اسم ) : التهاب گوش داخلی.

دردهای زایمانی ( اسم جمع ) : دردهایی که زن در فواصل زمانی معینی که ماهیچه های رحم در حین زایمان منقبض می شوند، احساس می کند.

شیوه های آزمایشگاهی ( اسم جمع ) : روش ها یا مهارت های مورد نیاز برای انجام آزمایشات در آزمایشگاه

کاردان آزمایشگاه ( اسم ) : شخصی که کار عملی را در آزمایشگاه انجام می دهد و مراقبت خاصی از تجهیزات دارد

لبینه/ لبچه ( اسم ) : هر یک از چهار چین گوشتی که اندام تناسلی زن را احاطه کرده است

لب ترمیمی ( اسم ) : عمل جراحی برای ترمیم لب های آسیب دیده یا تغییر شکل داده شده

بی ثباتی خلق ( اسم ) : تمایل به تغییر ناگهانی خلق و خوی فرد

لبینه های کوچک ( اسم جمع ) : دو چین گوشتی کوچک در لبه داخلی فرج.

لبینه های بزرگ ( اسم جمع ) : دو چین گوشتی بزرگ در لبه بیرونی فرج.

کواشیورکور ( اسم ) : سوءتغذیه کودکان خردسال ( بیشتر در کشورهای گرمسیری ) که باعث کم خونی، تحلیل رفتن بدن و تورم کبد می شود.

تست کوئیم ( اسم ) : تست پوستی برای تایید وجود سارکوئیدوز

سلول های کوپفر ( اسم جمع ) : سلول های بزرگ کبدی تخصصی که هموگلوبین را به صفرا تجزیه می کنند.

میخ کونچر ( اسم ) : میخ فولادی بلندی است که در اعمال جراحی اتصال شکستگی استخوان های دراز، به ویژه استخوان ران، از طریق مغز استخوان استفاده می شود.

اجسام کراوز ( اسم جمع ) : پایانه های عصبی محصور شده در غشای مخاطی دهان، بینی، چشم ها و اندام تناسلی

فرج خشک و چروکیده ( اسم ) : وضعیتی که در آن فرج به دلیل کمبود استروژن نازک و خشک می شود که معمولاً در زنان مسن دیده می شود.

کراوروزیس آلت تناسلی ( اسم ) : وضعیتی که در آن پوست ختنه گاه خشک و چروکیده می شود