مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
٤,٤٠٠
امتیاز کل
٤٣٤,٩٧٥
کل مدال ها
١٣,٠١٢
طلا
٥٠
نقره
٤,١٩٩
برنز
٨,٧٦٣
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کم در امد: آب باریکه لهجه و گویش تهرانی درآمد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لازم شدن یا لازم امدن: افتادن= لازم شدن. وجود پیدا کردن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منجر شدن به: افتادن= منجر شدن. منتهی گشتن. ( یاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منتهی شدن: افتادن= منجر شدن. منتهی گشتن. ( یاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انجامیدن: افتادن= منجر شدن. منتهی گشتن. ( یاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بچشم امدن: افتادن= بچشم آمدن. بنظر آمدن. ( از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جلوه کردن: افتادن= بچشم آمدن. بنظر آمدن. ( از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دیده شدن: افتادن= بچشم آمدن. بنظر آمدن. ( از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بنظر امدن: صورت افتادن ؛ به تصور آمدن. گمان رف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الهام شدن: در دل کسی افتادن ؛ به دل او خطور کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به درد سر افتادن: به تعب افتادن ؛ در رنج واقع شدن. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درمانده شدن و افسردگی: به تعب افتادن ؛ در رنج واقع شدن. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مصیبت دیدن: به تعب افتادن ؛ در رنج واقع شدن. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غربت کشیدن: به غربت افتادن ؛ در غربت واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غربت دیدن: به غربت افتادن ؛ در غربت واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنزل پیدا کردن: تنزل افتادن ؛ واقع شدن تنزل. تنزل پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنزل کردن: تنزل افتادن ؛ واقع شدن تنزل. تنزل پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وقوع جنگ: حرب افتادن ؛ جنگ شدن. حرب واقع شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیچیده شدن: درپیچان شدن ؛ پیچیده و تابیده شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بغرنج شدن: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعصی: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشکل شدن: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غامض شدن: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاره جویی کردن: در حیلت افتادن ؛ در حیلت واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاره جستن: در حیلت افتادن ؛ در حیلت واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاره اندیشیدن: در حیلت افتادن ؛ در حیلت واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شک کردن: در شبهت افتادن ؛ در شبهه واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بشک افتادن: در شبهت افتادن ؛ در شبهه واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شک بردن: در شبهت افتادن ؛ در شبهه واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکار شدن: در کمند افتادن ؛ در کمند واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکار گردیدن: در کمند افتادن ؛ در کمند واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکار گشتن: در کمند افتادن ؛ در کمند واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
واقع شدن در وسط: در میان افتادن ؛ واقع شدن در میان. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج افتادن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج کردن یا لج رفتن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج بازی کردن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج کردن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عقد بستگی: عقد افتادن ؛ واقع شدن عقد. عقد بسته ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عقد بستن: عقد افتادن ؛ واقع شدن عقد. عقد بسته ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش امدن: کار افتادن ؛ پیش آمد کردن. کار رخ د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وقوع: کار افتادن ؛ پیش آمد کردن. کار رخ د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش امدن: مطبوع افتادن ؛ مورد پسند واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خوش امدن: مطبوع افتادن ؛ مورد پسند واقع شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیزار شدن: از دل افتادن ؛ بیزار شدن است. ( از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیزار گشتن: از دل افتادن ؛ بیزار شدن است. ( از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متنفر شدن: بیزار گرفتن ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متنفر گردیدن گشتن: بیزار گرفتن ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدبخت کردن: از دولت انداختن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حساب نیامدن: از شمار افتادن ؛ بحساب نیامدن. ( یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی ارزش شدن: از نظر افتادن ؛ بی مقدار شدن. بی ار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یکسان سازی: برابر افتادن ؛ یکسان شدن. هموزن شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یکسان شدن: برابر افتادن ؛ یکسان شدن. هموزن شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نگران شدن: به تلواسه افتادن ؛ نگران شدن. مضطرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلواپس شدن: به تلواسه افتادن ؛ نگران شدن. مضطرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موثر واقع شدن: به جایگاه افتادن ؛ مؤثر شدن. بااثر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تاثیر کردن: به جایگاه افتادن ؛ مؤثر شدن. بااثر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کارساز بودن: به جایگاه افتادن ؛ مؤثر شدن. بااثر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشرف به موت: محتضر. [ م ُ ت َ ض َ ] ( ع ص ) نعت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حیرت زده شدن: به حیرت افتادن ؛ حیرت زده شدن. متحی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متحیر گردیدن گشتن: به حیرت افتادن ؛ حیرت زده شدن. متحی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فاش شدن: به در افتادن ؛ آشکار شدن. روشن شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رونق یافتن: به رونق افتادن ؛ رونق یافتن. بارونق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رونق پیدا کردن: به رونق افتادن ؛ رونق یافتن. بارونق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رونق گرفتن: به رونق افتادن ؛ رونق یافتن. بارونق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غار و غور: به غار و غور افتادن شکم ؛ صدا کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرگردان بودن: به کوچگه افتادن ؛ متحیر شدن. درماند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیهوش گشتن: بی خبر افتادن ؛ بیهوش شدن. غافل گرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیهوش گردیدن: بی خبر افتادن ؛ بیهوش شدن. غافل گرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیگرگونی: تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دگرگون گشتن: تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تغییر یافتن: تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دشمن شدن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دشمن شدن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خصومت افتادن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مخالف شدن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درنگ شدن: درنگ افتادن ؛ درنگ شدن. تأخیر شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تاخیر: درنگ افتادن ؛ درنگ شدن. تأخیر شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تعلل: درنگ افتادن ؛ درنگ شدن. تأخیر شدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یکی شدن: درهم افتادن ؛ یکی شدن. متحد شدن. دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یکی شدن با: درهم افتادن ؛ یکی شدن. متحد شدن. دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رفاقت کردن: دوستی پیوستن: رفاقت کردن. ( مرزبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوسته شدن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوسته گشتن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوسته گردیدن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت سر هم اتفاق افتادن امری: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی درپی شدن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی درپی رخ دادن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی یکدیگر امدن: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تتابع: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیاپی شدن و پی در پی امدن: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روانه گردیدن: دمادم چیزی روان گشتن ؛ با فاصله کم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به دنبال هم: دمادم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی درپی وبتواتر چیزی را رساندن: دمادم فرستادن ؛ پی درپی فرستادن. به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دنبال هم فرستادن: دمادم فرستادن ؛ پی درپی فرستادن. به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پی در پی کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهم پیوستن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به هم پیوستن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متصل کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوست کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به دنبال رفتن: دمادم کسی رفتن ؛ درست در پی رفتن. ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باهوش شدن: زیرک افتادن ؛ باهوش بودن. باهوش گرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملتفت شدن: سر افتادن ؛ ملتفت شدن. متوجه شدن. د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بعقل امدن: عقل بسر کسی افتادن ؛ بعقل آمدن. باع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سر عقل امدن: عقل بسر کسی افتادن ؛ بعقل آمدن. باع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فالج شدن: فالج افتادن ؛ فالج شدن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فلج شدن: فالج افتادن ؛ فالج شدن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فلج گردیدن: فالج افتادن ؛ فالج شدن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چروک خوردن: کیس افتادن درجامه ؛ چروک شدن لباس. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چروک شدن: چروک خوردن. [ چ ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دشمن گشتن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نبردگاه: خصومتگه. [ خ ُ م َ گ َه ْ ] ( اِ مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رزمگه: خصومتگه. [ خ ُ م َ گ َه ْ ] ( اِ مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نامهربانی: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامهربان شدن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامهربان گشتن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامهربان گردیدن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گود شدن: گود افتادن ، چنانکه چشمان بیماری از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فرو رفتن: گود افتادن ، چنانکه چشمان بیماری از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقبول افتادن: مسموع افتادن ؛ قبول شدن. پذیرفته گر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملاحظه شدن: ملحوظ افتادن ؛ ملاحظه شدن. دیده شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم صحبتی: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم صحبتی همصحبتی: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم نشین شدن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم نشینی همنشینی: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نشست و برخاست کردن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مراوده داشتن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مراوده کردن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نقل شدن: نقل افتادن ؛ نقل شدن : از او نقل اف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
منتقل شدن: نقل افتادن. [ ن َ اُ دَ ] ( مص مرکب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دمر افتادن: به رو درافتادن ؛ دمرشدن. ( یادداشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dysania: Dysania is a chronic feeling that y ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمر شدن: به رو درافتادن ؛ دمرشدن. ( یادداشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خودازاری: در خویشتن افتادن ؛ بخود حمله کردن و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انتشار یافتن: خبر افتادن ؛ خبر شایع شدن. منتشر شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منتشر شدن: انتشار گرفتن. [ اِت ِ گ ِ رِ ت َ ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شایع شدن خبر: خبر افتادن ؛ خبر شایع شدن. منتشر شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تلاقی کردن: التقا افتادن ؛ ملاقات کردن. تلاقی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تلاقی افتادن: التقا افتادن ؛ ملاقات کردن. تلاقی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تلاقی یافتن: التقا افتادن ؛ ملاقات کردن. تلاقی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر حرفی کردن: به چانه افتادن ؛ پرحرفی کردن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وراجی: به چانه افتادن ؛ پرحرفی کردن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرچانگی کردن: به چانه افتادن ؛ پرحرفی کردن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرچانگی: به چانه افتادن ؛ پرحرفی کردن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به گردش درامدن: به دور افتادن ؛ بگردش درآمدن. گردش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دوران زدن: به دور افتادن ؛ بگردش درآمدن. گردش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روز اول: اول روز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حالت تهوع دست دادن: به قی افتادن ؛ حالت قی دست دادن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حالت تهوع پیدا کردن: به قی افتادن ؛ حالت قی دست دادن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شعله ور شدن: آتش افتادن ؛ رسیدن آتش. آتش گرفتن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تابش افتاب: آفتاب افتادن ؛ رسیدن آفتاب. تابیدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افت رسیدگی: آفت افتادن ؛ آفت رسیدن. شایع شدن آف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افت زدگی: آفت افتادن ؛ آفت رسیدن. شایع شدن آف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی مصرفی: ول افتادن ؛ بی مصرف بودن. بی کار بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیاد اوردن: به صرافت افتادن ؛ بخاطر آوردن. یاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخاطر اوردن: به صرافت افتادن ؛ بخاطر آوردن. یاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به خاطر اوردن: به صرافت افتادن ؛ بخاطر آوردن. یاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوار گشتن: از تخت به تخته افتادن ؛ کنایه از خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوار گردیدن: از تخت به تخته افتادن ؛ کنایه از خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زبونی دیدن: از تخت به تخته افتادن ؛ کنایه از خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زبون شدن: از تخت به تخته افتادن ؛ کنایه از خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رها ساختن: از دست انداختن: رها ساختن. ( ( مث ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نارایج: برافتاده. [ ب َ اُ دَ /دِ ] ( ن مف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شراب غلیظ: دردی ناک. [ دُ ] ( ص مرکب ) پر از ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منسوخ شدن: برافتادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حاجتمندان: نیازیان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خسارت دیدن: خسارت افتادن ؛ ضرر پدید آمدن. زیان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیان دیدن: خسارت افتادن ؛ ضرر پدید آمدن. زیان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکست رسیدن: هزیمت افتادن ؛ شکست روی دادن. هزیمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سکته کردن: سکته افتادن ؛ سکته عارض شدن : و یک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشتباه شدن: سهو افتادن ؛ خطا شدن. سهو روی دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خطا شدن: سهو افتادن ؛ خطا شدن. سهو روی دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فروتنی: افتاده حالی. [ اُ دَ / دِ ] ( حامص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انقدر که: بقدری که
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چندان که: بقدری که . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چندان که: بقدری که . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکافتن: شکافش. [ ش ِ / ش َ ف ِ ] ( اِمص ) ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زبانه زدن: شعله زدن. [ ش ُ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشتعل شدن: شعله زدن. [ ش ُ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سوزاندن: شعله زدن. [ ش ُ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شعله ور سازی: شعله زدن. [ ش ُ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شعله ور کردن: شعله زدن. [ ش ُ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شعله افشان: شعله بار. [ ش ُ ل َ / ل ِ ] ( نف مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوز اواز: شعله آواز؛ سوز آواز. گیرایی آواها : ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتش زبان: شعله زبان ؛ آنکه با زبان خود آتش اف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تیززبان: شعله زبان ؛ آنکه با زبان خود آتش اف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
معتادان: اصحاب منقل . [ اَ ب ِ م َ ق َ ] ( ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بال و پر سوخته: شعله سوار ؛ که بر شعله سوار باشد. ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روشن ساختن: شعله انداختن. [ ش ُ ل َ / ل ِ اَ ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تابان کردن: شعله انداختن. [ ش ُ ل َ / ل ِ اَ ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نورانی کردن: شعله انداختن. [ ش ُ ل َ / ل ِ اَ ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روشنایی بخشیدن: شعله انداختن. [ ش ُ ل َ / ل ِ اَ ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاف شدن: از نمد گذشتن ( بیرون رفتن ) شراب ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نفس راست کردن: نمدی آفتاب کردن ؛ کنایه از لختی برآ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
براسودن: نمدی آفتاب کردن ؛ کنایه از لختی برآ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نا به جا: مثل پوستین تابستان ؛ چیزی نه بجایگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نابجا ی: مثل پوستین تابستان ؛ چیزی نه بجایگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نابهنگام: مثل پوستین تابستان ؛ چیزی نه بجایگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیجا: مثل پوستین تابستان ؛ چیزی نه بجایگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشورگشا: مملکت گیر. [ م َ ل َ / ل ِ ک َ ] ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشور گشا ی: مملکت گیر. [ م َ ل َ / ل ِ ک َ ] ( ...
١ سال پیش