شیما - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thanks to you: به لطف تو

١ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crashing: چتر شدن آویزون شدن بدون دعوت جایی ر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redesign: یه دستی کشیدن به یه چیزی نونوار کرد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far too: زیادی بیش از حد

٨ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open road: جاده بین شهری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

open road: جاده بین شهری

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spotted dick: کیک اسفنجی با تیکه های میوه کیک میو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spotted dick: کیک اسفنجی با تیکه های میوه کیک میو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run down: مخروبه خرابه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get on with it: برو سر اصل مطلب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

other than that: به جز اون گذشته از اون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a chance: امتحانش ضرر نداره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by all means: درست و حسابی تمام و کمال همه چی تمو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long gone: غیبش زده گم و گور شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long gone: غیبش زده گم و گور شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get cracking: دست بجنبون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

topping: مخلفات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ahoy: آهای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ahoy: آهای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thanks to you: به لطف تو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coax: کشوندن به جایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intership: کارآموزی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a shine to sb: عشق در یک نگاه خوش اومدن از کسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a shine to sb: عشق در یک نگاه خوش اومدن از کسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

horrible: فجیع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go off: جا خوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

punching dogies: گاوچرونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punching dogies: گاوچرونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can i help you: امری داشتین؟!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give big picture: مستقیم سر اصل مطلب رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give big picture: مستقیم سر اصل مطلب رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

number one: همه کاره

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't go into the light: دووم بیار - طاقت بیار - تو نباید بم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't go into the light: دووم بیار - طاقت بیار - تو نباید بم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ishly: به طرز. . . مثال: You look devin - ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

man of the hour: مرد روزهای سخت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fancy schmancy: چقدر با کلاس!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fancy schmancy: چقدر با کلاس!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have in the bag: جنم داشتن. عرضه داشتن.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toss my salad: باید بالا بیاری بالا بیار بالا اورد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skew in someone's favor: به نفع کسی تمام شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pantsed: شلوار از پا دراوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pantsed: شلوار از پا دراوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling together: دست به دست هم دادن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take something as a good sign: به فال نیک گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stole the show: مرکز توجه بودن جلب توجه کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transfer form: سند انتقال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

potty trained: گلیم از آب بیرون کشیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toss in: پول گذاشتن سرمایه گذاری در واقع نوع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thread the needle: انجام هماهنگی برقراری تعادل سر و سا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunk up: خوابیدن شب جایی یا خونه کسی موندن ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the intrest: به منظور. . . جهت. . . برای. . .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrap head around: متوجه شدن فهمیدن درک کردن مثال: Th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrap head around: متوجه شدن فهمیدن درک کردن مثال: Th ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the wrong side of history: سیاست اشتباهی را در پیش گرفتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no good will come of it: عاقبت خوشی نداره. خیری توش نیست.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taking a dark turn: غم انگیز شدن تلخ شدن کام ناخوشایند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squit: آشغال پست و فرومایه آدم بی ارزش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

short of room: کمبود اتاق اتاق کم داشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well starred: خوش یمن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dearly beloved: خانمها و آقایان عزیزان حضار گرامی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

claim to: ادعا کردن وانمود کردن Claim to be ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های شیما