پیشنهادهای اسکندر شهبازی گهرویی (٣١٤)
گبه نوعی فرش هست که از پشم گوسفند بافته می شود ولی کیفیتش پایین تر از قالی می باشد
لیر به خانه های قدیمی که از سنگ بصورت خشکه چین ساخته می شوند لیر می گویند
کلیجه نوعی تن پوش هست که توسط نمد مال ها از پشم گوسفند مالیده و درست می شود
قاش به گویش بختیاری یعنی محل نگهداری گوسفندان در بیابان
فرگ به گویش بختیاری یعنی فکر
بر به ضمه ب به گویش بختیاری یعنی گله ، دسته و گروه مثال یک بر گوسفند یعنی یک گله گوسفند
بلا کردن به گویش بختیاری یعنی گم کردن
بغ کردن به گویش بختیاری یعنی اخم کردن و ناراحت شدن
لگاره یا لقاره در گویش بختیاری یعنی جنس دست دوم، کهنه، قراضه و پاره شده مثال کفش لگاره یعنی کفش پاره شده و لگاره فروش یعنی کسی که جنس دست دوم را خرید ...
لیش به گویش بختیاری یعنی زشت بد قیافه
لیز گرفتن به گویش بختیاری یعنی آرام گرفتن
چیل به گویش بختیاری یعنی دهان مثال کسی چیلش باز کردن یعنی دهان باز کردن، خندیدن
چزم ایخای به گویش بختیاری یعنی چه چیزی ازم می خواهی
سوا در گویش بختیاری یعنی جدا کردن، تقسیم کردن مثل ماترک کسی را بین وراث تقسیم کردن
خور یا هور به گویش بختیاری نوعی دستبافته دو لنگه هست برای حمل گندم و آرد و جو
حوش به گویش بختیاری یعنی حیاط
خورزا به گویش بختیاری یعنی خواهر زاده
شال و قوا در گویش بختیاری کنایه از آماده شدن برای کاری هست
شنگل در گویش بختیاری یعنی گاو جوان
زونی زید در گویش بختیاری کنایه از ناتوانی هست
ری به گویش بختیاری یعنی صورت
تی به ره به گویش بختیاری یعنی چشم انتظار
تلمیت به گویش بختیاری یعنی آراستن
ترانه به گویش بختیاری یعنی گیسوی زنان
تروکون تروکون به گویش بختیاری یعنی یواش یواش راه رفتن
پل به فتحه پ به گویش بختیاری یعنی موی سر
خش خاری به گویش بختیاری یعنی بی دلیل
ببخشین به گویش بختیاری یعنی ببخشید
تلغندن به گویش بختیاری یعنی له کردن
بترک به ضمه ت و ر به گویش بختیاری یعنی آهسته حرکت کن یواش یواش برو
برگ به ضمه ب یعنی ابرو و برگ جمندن به گویش بختیاری یعنی ابرو تکان دادن
مافیه در گویش بختیاری به مکانی گفته می شود که برای یاد بود میت در جاوارگه وی ساخته می شود که در زبان عربی مافیه یا ما بیه یعنی داخل آن چیزی نیست و به ...
سنگ سنگ کردن به کسره س در گویش بختیاری یعنی دست دست کردن می باشد
دا بر کردن در اصطلاح گویش بختیاری یعنی از شیر گرفتن، یا هر بچه ای را از مادر جدا کردن مانند بره یا بزغاله یا هر بچه ای را از شیر مادر گرفتن است
مندال به گویش بختیاری یعنی بزغاله ای که از شیر مادر گرفته شده است یا به اصطلاح دا بر شده
رف در گویش بختیاری طاقچه با عمق کم در ارتفاع بالا هست برای نگهداری وسایل زینتی و دکوری
تاشقه به گویش بختیاری همان طاقچه هست
پوزار به گویش بختیاری یعنی کفش یا همان پا افزار
بلا کردن در گویش بختیاری یعنی گم کردن
ترگلو خوردن به گویش بختیاری یعنی غلط خوردن است
هیاری به گویش بختیاری یعنی همکاری و همچنین کارگری کردن هست
شکنی بهش به گویش بختیاری کنایه با عصبانیت چیزی را به کسی گفتن می باشد
داغم سیت به گویش بختیاری کنایه افسوس برای تو هست
قرقری با ضمه ق به گویش بختیاری یعنی حنجره ، حلقوم
سرقمبلی به گویش بختیاری یعنی ملق زدن
کا به گویش بختیاری یعنی لگن پا
شی در گویش بختیاری مخفف شوهر کردن هست
یک گرفتن به گویش بختیاری یعنی جمع و متحد شدن
وریس به گویش بختیاری یعنی طنابی که از موی بز بافته شده
نفت به گویش بختیاری یعنی دماغ