پیشنهادهای شهاب آتشزاد (٥٠)
نیژان ( از واژه ی پهلوی نیژ به معنای نفی )
ویسان ( تصدیق کننده، عامل تنفیذ )
یوفیده، تبدیل شده
ملاحظه
خودویژی
اضطراری
در حالی که
انتقال از این سو به آن سو، سفر
غریب
پدربزرگ یا جد اعلا
درست و کامل
جنایت ( پارسی باستان )
آهو، غزال
واقعاً؛ بی تردید
کامل
مَساب: اقیانوس
نکته
جمع ( فارسی باستان )
موقعیت
مسئولیت
مِها: بلور مهالاد، مهالایه، مهاییده: متبلور
درک و دریافت، حس
اَمات، آمات، آماتا: اصیل
لحظه ی کوتاه، ثانیه
تشخیص ( پهلوی )
تشویق و تهییج
مسموم ( فرهنگ پهلوی )
خطرناک
احساس
مداخله، دخالت
برابر پارسی: واجک
لفظ
حضور؛ آسش
برابر پارسی: روزگارجو
فرصت طلب
فصل و موسم
تعیین
اسارت ( فرهنگ پهلوی )
سِتَفْت: محکم؛ سفت ( فرهنگ پهلوی )
اعدام
فصل ( زمان ) مانند یود بهار و. . .
برابر پارسی: اَفْدگیر - شورناگاه
حاضر شدن؛ حضور یافتن
رَزَند
مبدأ ( رسگاه: مقصد )
حال و روز، کیفیت زندگی
دقیقه
محکم و منظم= دقیق
دقیق
برابر پارسی: تیناب