Setayesh-Arya - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the debator: مناظره کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tracks: راه، پیست

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

masculine image: وجهه مردانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brightest: باهوش، با استعداد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brightest: باهوش، با استعداد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

matches: تطبیق دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antics: دلقک بازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antics: دلقک بازی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in that manner: از این طریق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quack: جعلی - قلابی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mountbank: fake or quack

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

flash: flesh میشه گوشت نه flash!!!!!!!!!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yell: means shout or scream

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tissue: مترادفش handkerchief می باشد با این ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's up to you: means it depends in you

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rethink: think again

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rethink: think again

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you'r voice is hoarse: صدای گرفته در هنگام سرماخوردگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contageous illnes: بیماری مسری، بیماری واگیر دار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i did wrong: غلط کردم!!!!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

SAW: مثال جالب: i saw a saw that saw a s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

SAW: مثال جالب: i saw a saw that saw a s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watch out: look after

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

process of elimination: در تست به معنای روش حذف گزینه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

process of elimination: در تست به معنای روش حذف گزینه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

formal schooling: تحصیلات رسمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BA: مخفف: bachelor of art

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BS: bachelor of science

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gpa: مخفف: grade point average

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gpa: مخفف: grade point average

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

school conduct: ( نمره ) انضباط در مدرسه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

credits: در دانشگاه های معتبر و دولتی به معن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my back begins to twinkle: پشتم شروع به لرزیدن کرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exhaust: 1 ) لوله اگزوز 2 ) دود و گاز حاصل ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

article: جنس، چیز، وسیله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take care of: رسیدگی کردن به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mechanical failure: نقص فنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notice: اعلامیه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'v got a pretty good idea: تا حد زیادی مطمئنم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

judgment: قوه ی قضاوت و تشخیص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall into: گرفتار شدن در چیزی یا مشکلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reduce: reduce sb to sth افتادن و دچار شدن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give cause for: باعث چیزی شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in the process of: در حالِ - در حینِ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adopted: برگرفته شده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiftieth of a milimeter: یک پنجاهم میلیمتر

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

numb: کرخت، بی حس، سِر

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

association: سازمان - ارتباط

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

attempt: اقدام - تلاش - کوشش کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

awful: وحشتناک - افتضاح - خیلی بد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

benefit: سود - منفعت - سود کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

campaign: نهضت - عملیات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

circumstance: شرایط - اوضاع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

considerable: برجسته - زیاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deal: دست و پنجه نرم کردن با چیزی - دادو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deal with: کلنجار رفتن با

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

definite: واضح - صریح - مطمئن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

definite: واضح - صریح - مطمئن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

element: جزء - عامل اصلی - عنصر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indeed: قطعا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recline: Lie down

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recline: Lie down

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the maid: کلفت!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scream: Shriek

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sinister: شوم، پلید، شرور، پست، متقلب، وحشتنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sinister: شوم، پلید، شرور، پست، متقلب، وحشتنا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so when: از این رو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so when: از این رو

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good laugh: کلی خندیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the teller: صندوق دار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nocturnal: شب رو - شب بیدار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

application: تقاضا نامه/درخواست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

apply: درخواست کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

couple: زوج

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

make a deal: قرار گذاشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well to do: پولدار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well to do: پولدار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wander: پرسه زدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doesnt tear you apart anymore: تو دیگه به چیزی اهمیت نمیدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overdue: دیر رسیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im so flat: من خیلی داغونم!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im so flat: من خیلی داغونم!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crumbles: از هم پاشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crumbles: از هم پاشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

poles apart: مثال: A thousand miles and poles ap ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to go over: به یادآوردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slightest: مثال:not the slightest idea کوچکتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

slightest: مثال:not the slightest idea کوچکتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tricks: حقه ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

anoint: مرهم بخشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abyssal: مغاک/کف ژرف اقیانوس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abyssal: مغاک/کف ژرف اقیانوس

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acccurate: دقیق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aggressiveness: پرخاشگری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to thin it: کوتاه کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make any difference: تاثیری نداره

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not good at all: اصلا خوب نیست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

practically: به راحتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wipe out: از بین بردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aggravate: تشدید کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aggravate: تشدید کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slip on: سُرخوردن روی. .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slip on: سُرخوردن روی. .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wicked person: آدم پست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

look down: به چشم حقارت به کسی نگاه کردن

١٠ ماه پیش

مدال‌های Setayesh-Arya