تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

sb who takes care of another's child for a time

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

طبق دستور - طبق سفارش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیر شدن از چیزی - حوصله سر رفتن. get fed up with whenever I get fed up with studying, I go out with my close friends

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مهمانی مناسب سن، برای اونهایی که به سن قانونی رسیده اند coming of age book کتاب متناسب به سن Harry Potter is also a coming of age story

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

امتحان کنکور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

شانس موفقیت در چیزی را داشتن if you want to stand a good chance of winning you really need a model

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناکام ماندن، بی نتیجه ماندن طرحش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

لبریز ، سرشار از

پیشنهاد
٤

خجالتی شدن، to become shy and stop talking to people

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

غرور کاذب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

درمانده، خیلی خسته، لِه و لَوَرده ( عامیانه ) extremely tired , exhausted

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

جور بودن - یکی بودن -

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

قاطی بازی شدن government guidelines also come into play

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خسارات جزئی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

تمرین کردن - ورزش کردن do exercise practicing these collocations tomorrow

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

وقتی دو نفر به صورت تیمی کار می کنند ، هر دو مسئول موفقیت ها و ناکامی های تیم هستند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تغییرات ناگهانی و شدید یک موقعیت یا یک تجربه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

یک سری یا یک دوره تغییرات شدید که بدون هشدار رخ می دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

میسر کردن - ممکن کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

اجرای زنده - موسیقی زنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

extremely skillful

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

استخر مواج a pool with generated waves

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

comfort food is snacks and meals we like to stuff our faces with, even if it’s not always good for us

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اثرات زیست محیطی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوره مقدماتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

the "special education" is provided for children who have physical problems for learning difficulties

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کنارگذاشته شده، طرد شده you would feel left out, if you did not have a smart phone

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تخلیه کردن زباله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به صورت یک نواخت he pulled firmly and evenly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اما با این وجود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

صلاحیت داشتن he will not meet the requirements for university entry

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

گفتگو داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گپ زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فروپاشی - بحران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

محصول خانگی home grown vegetables

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مهمونی خونه نویی