پیشنهادهای صائب حیدری (٣٦)
sb who takes care of another's child for a time
طبق دستور - طبق سفارش
سیر شدن از چیزی - حوصله سر رفتن. get fed up with whenever I get fed up with studying, I go out with my close friends
مهمانی مناسب سن، برای اونهایی که به سن قانونی رسیده اند coming of age book کتاب متناسب به سن Harry Potter is also a coming of age story
امتحان کنکور
شانس موفقیت در چیزی را داشتن if you want to stand a good chance of winning you really need a model
ناکام ماندن، بی نتیجه ماندن طرحش
لبریز ، سرشار از
خجالتی شدن، to become shy and stop talking to people
غرور کاذب
درمانده، خیلی خسته، لِه و لَوَرده ( عامیانه ) extremely tired , exhausted
جور بودن - یکی بودن -
قاطی بازی شدن government guidelines also come into play
خسارات جزئی
تمرین کردن - ورزش کردن do exercise practicing these collocations tomorrow
وقتی دو نفر به صورت تیمی کار می کنند ، هر دو مسئول موفقیت ها و ناکامی های تیم هستند
تغییرات ناگهانی و شدید یک موقعیت یا یک تجربه
یک سری یا یک دوره تغییرات شدید که بدون هشدار رخ می دهد.
میسر کردن - ممکن کردن
اجرای زنده - موسیقی زنده
extremely skillful
استخر مواج a pool with generated waves
comfort food is snacks and meals we like to stuff our faces with, even if it’s not always good for us
اثرات زیست محیطی
دوره مقدماتی
the "special education" is provided for children who have physical problems for learning difficulties
کنارگذاشته شده، طرد شده you would feel left out, if you did not have a smart phone
تخلیه کردن زباله
به صورت یک نواخت he pulled firmly and evenly
اما با این وجود
صلاحیت داشتن he will not meet the requirements for university entry
گفتگو داشتن
گپ زدن
فروپاشی - بحران
محصول خانگی home grown vegetables
مهمونی خونه نویی