تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمل گرا، واقع بین

پیشنهاد
٠

برخلاف میل همه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فروشگاه لوازم خانگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

US : itemize به فهرست دراوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

UK : itemise

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

امتحان دادن. . To take a exam or test. Normally, most students sitting the exam manage to pass with a good grade.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روی نکردن در انجام کاری، کاری را با سرعت ملایم پیش بردن، طوریکه فرد خسته و زده نشه و زود جا نزنه، آهسته و پیوسته انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاکید زیاد کردن روی. . تاکید کردن روی. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صنعت ( صنایع ) اولیه، صنایع اصلی. در علم اقتصاد به صنایعی میگن که از منابع طبیعی بدست میاد. شامل معدن، کشاورزی، ماهیگیری و.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صنعت خدماتی. ( مثل صنعت توریسم، یا صنعت حمل و نقل و پرواز و. . . ) Service industries such as tourism have become more important in the post - indus ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مقایسه با، در قیاس با. . . این عبارت وقتی استفاده میشه که بخواهیم دو موضوع یا دوچیز رو از نظر "تفاوت ها و شباهت ها" بصورت دقیق بررسی و بیان کنیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مقایسه با، در قیاس با. . . این عبارت وقتی استفاده میشه که بخواهیم دو موضوع یا دوچیز رو صرفا از نظر "تفاوت ها و اختلاف ها" بررسی و بیان کنیم. ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

spatial awareness : آگاهی فضایی، ( توانایی قضاوت در مورد موقعیت و اندازه اشیا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طول عمر، مدت کارکرد، هم برای انسان و هم برای حیوانات و هم اشیا بکار میره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر مهم و غیر اصلی، حاشیه ای، ثانوی، ( درجه اهمیت چندم ) peripheral issues : مسائل حاشیه ای و غیر اصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخروطی شدن، ( با افزایش ارتفاع، باریک شدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دقت کنید : UK: jeopardise Ame : jeopardize

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ویژگی ، صفت، خصیصه. معنای دیگر این کلمه " ملک" می باشد. مثلا: :the property market is booming right now بازار ملک در خال حاضر در حال رونق است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارای خونه ( مثل ظرف شستن و آشپزی و. . ) وظایف داخلی خونه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روی هم انباشته شدن و قله زدن، کوهی از . . قله ای از. . انبوهی از. . . piles of paper: کوهی از کاغذ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست اندرکاران، گرداورندگان، گردانندگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بصورت بصری دیدن : to see = to perceive visually بررسی و مشاهده: watch = to observe نگاه دقیق روی چیزی :to look at = to concentrate on

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بصورت بصری دیدن : to see = to perceive visually بررسی و مشاهده: watch = to observe نگاه دقیق روی چیزی :to look at = to concentrate on

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بصورت بصری دیدن : to see = to perceive visually بررسی و مشاهده: watch = to observe نگاه دقیق روی چیزی :to look at = to concentrate on

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hollowcore slab عمران : دال مجوف - داخل تو خالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

الاستیک، کشسان، انعطاف پذیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابکاری فلز. . . روکش دار کردن فلز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اسم یک ایالت در امریکا است. ایالت میزوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Environmental health inspector بازرس بهداشت محیط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروه دلفین ها. . به گروهی از دلفین ها که دسته جمعی حرکت میکنند میگن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از چیزی یا کسی عصبانی شدن. . . pissed of = angry at someone or something.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستاورد، موفقیت، کار و اقدام مفید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به جمع دور همی پیوستن. Sit down with us; Join us at the table

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در میان تعجب همگان. . . ، با وجود تعجب همه. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دست به دست کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قاره اروپا به غیر از بریتانیا ( انگلیس، اسکاتلندو. . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در گوشه ذهن، در پستوی ذهن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناخواسته وارد یک بحث یا درگیری شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( از نظر ذهنی ) هم فرکانس بودن هم فکر بودن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاملا بی ارزش

١