jeopardise

جمله های نمونه

1. It can even jeopardise the whole operation.
[ترجمه گوگل]حتی می تواند کل عملیات را به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]حتی می تواند کل عملیات را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, if you stop payments you may jeopardise future benefits.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر پرداخت را متوقف کنید، ممکن است مزایای آینده را به خطر بیندازید
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر شما پرداخت ها را متوقف کنید، ممکن است مزایای آینده را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He said that the deportations could jeopardise international negotiations aimed at finding a long-term solution to the boat people problem.
[ترجمه گوگل]او گفت که این اخراج ها می تواند مذاکرات بین المللی را با هدف یافتن راه حلی بلندمدت برای مشکل مردم قایق به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]وی گفت که این اخراج ها می تواند مذاکرات بین المللی با هدف یافتن راه حل بلند مدت برای مشکل مردم قایق را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It seems unlikely that they will jeopardise their superior circumstances by combining in an alliance with Third World workers against capital.
[ترجمه گوگل]بعید به نظر می رسد که آنها شرایط برتر خود را با اتحاد در اتحاد با کارگران جهان سوم علیه سرمایه به خطر بیندازند
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که آن ها شرایط برتر شان را با ترکیب کردن در اتحادی با کارگران جهانی سوم علیه سرمایه به خطر بیاندازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If anything should jeopardise that freedom - an insurrection for instance - the Church, without hesitation, will condemn it.
[ترجمه گوگل]اگر چیزی این آزادی را به خطر بیندازد - برای مثال یک شورش - کلیسا، بدون تردید، آن را محکوم خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر هر چیزی باید این آزادی را به خاطر داشته باشد - یک شورش برای مثال، کلیسا بدون تردید، آن را محکوم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You will not jeopardise that job I perjured myself to get for you by a vagrancy charge tonight of all nights.
[ترجمه گوگل]تو آن شغلی را که به خودم قسم دروغ گفته بودم با هزینه ولگردی امشب تمام شبها به خطر نمی اندازی
[ترجمه ترگمان]تو این کار را نخواهی کرد که من به خودم دروغ گفته بودم که امشب با دوش گرفتن تو را برای تو گیر بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Taking part in protests could jeopardise any existing opportunities of securing a decent employment position for those coming up to graduation.
[ترجمه گوگل]شرکت در تظاهرات می‌تواند فرصت‌های موجود برای ایجاد یک موقعیت شغلی مناسب را برای کسانی که در آستانه فارغ‌التحصیلی هستند، به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]شرکت در اعتراضات می تواند هر گونه فرصت موجود برای تامین موقعیت شغلی مناسب برای افرادی که به سوی فارغ التحصیلی می آیند، را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A deteriorating security situation will jeopardise its prosperity—and undermine democracy throughout the region.
[ترجمه گوگل]وخامت اوضاع امنیتی رونق آن را به خطر می اندازد و دموکراسی را در سراسر منطقه تضعیف می کند
[ترجمه ترگمان]وضعیت امنیتی رو به وخامت اوضاع را به خطر می اندازد - و دموکراسی را در سراسر منطقه تضعیف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why would he jeopardise his future by taking unauthorized drugs?
[ترجمه گوگل]چرا او با مصرف داروهای غیرمجاز آینده خود را به خطر می اندازد؟
[ترجمه ترگمان]چرا باید آینده اش رو با گرفتن مواد غیر قانونی باز کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some argued that it would jeopardise the overland trade through Kiakhta, already in peril thanks to Britain's recent control of Hong Kong[Sentence dictionary], offering a sea route to Europe for the China trade.
[ترجمه گوگل]برخی استدلال می کردند که این امر تجارت زمینی از طریق کیاختا را به خطر می اندازد، که به لطف کنترل اخیر بریتانیا بر هنگ کنگ [فرهنگ جمله ها] در خطر است، و یک مسیر دریایی به اروپا برای تجارت چین ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]برخی استدلال می کنند که این امر تجارت زمینی را از طریق Kiakhta به خطر می اندازد، هم اکنون با توجه به کنترل اخیر بریتانیا از فرهنگ هنگ کنگ [ حکم حکم ]، یک مسیر دریایی به اروپا برای تجارت چین ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a result, the rise in fires could jeopardise the long-term success of schemes to reduce emissions from deforestation, they added.
[ترجمه گوگل]آنها افزودند که در نتیجه، افزایش آتش‌سوزی‌ها می‌تواند موفقیت بلندمدت طرح‌های کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از جنگل‌زدایی را به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]آن ها افزودند که در نتیجه، افزایش آتش سوزی می تواند موفقیت بلند مدت برنامه ها برای کاهش گازهای گلخانه ای از جنگل زدایی را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This move is bound to jeopardise the flow of the Brahmaputra, the lifeline of the Assam valley, causing devastating floods during the rainy season.
[ترجمه گوگل]این حرکت به طور قطع جریان برهماپوترا، راه نجات دره آسام را به خطر می اندازد و باعث ایجاد سیل های ویرانگر در طول فصل باران می شود
[ترجمه ترگمان]این حرکت به خاطر این است که جریان براهماپوترا و شاهرگ دره آسام را به خطر بیاندازد و باعث جاری شدن سیل های ویرانگر در فصل بارانی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A local income tax would give councils the power to jeopardise Britain's belated conversion to a belief in low direct taxation.
[ترجمه گوگل]مالیات بر درآمد محلی به شوراها این قدرت را می دهد که تبدیل دیرهنگام بریتانیا به اعتقاد به مالیات مستقیم پایین را به خطر بیندازند
[ترجمه ترگمان]یک مالیات بر درآمد محلی به شورا این قدرت را می دهد که تبدیل دیر شده بریتانیا به یک باور در مالیات های مستقیم پایین را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But this was outside the police remit, and meanwhile, they had to be careful not to jeopardise public tranquillity.
[ترجمه گوگل]اما این خارج از صلاحیت پلیس بود و در این میان باید مراقب بودند که آرامش عمومی به خطر نیفتد
[ترجمه ترگمان]اما این کار در خارج از اداره پلیس بود، و در این میان باید مراقب بودند که آرامش و آرامش مردم را رعایت نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Outstanding Spartak have proved themselves the masters of away goals and just one tonight will seriously jeopardise Liverpool's hopes.
[ترجمه گوگل]اسپارتاک برجسته خود را استاد گل های خارج از خانه ثابت کرده است و تنها یک امشب امیدهای لیورپول را به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]تیم اسپارتاک روسیه خود را به عنوان استادان تمام اهداف خود ثابت کرده است و فقط یکی از آن ها به طور جدی امیدهای لیورپول را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• endanger, imperil, put at risk, place in danger; compromise the safety or security of; compromise the success of (also jeopardize)

پیشنهاد کاربران

دقت کنید :
UK: jeopardise
Ame : jeopardize
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : jeopardize
✅️ اسم ( noun ) : jeopardy
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
به خطر/مخاطره انداختن، خدشه وارد کردن
Mohammad Javad Zarif also referred to the presidential election in Iran in June. If a hardline president is elected, this could further jeopardise the deal
put ( someone or something ) into a situation in which there is a danger of loss, harm, or failure.
"a devaluation of the dollar would jeopardize New York's position as a financial centre"
در خطر افتادن، در معرض خطر قرارگرفتن

بپرس