صادق جباری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

critically: به دقت، بطور دقیق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

within: در چارچوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at this point in time: در حال حاضر، اکنون، هم اکنون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at this point in time: در حال حاضر، اکنون، هم اکنون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blossoming: نوظهور، شکوفا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blossoming: نوظهور، شکوفا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elicited by: ناشی از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elicited by: ناشی از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost effectiveness: مقرون بصرفه بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it follows that: بدین ترتیب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

degass: تخلیه گاز یا مواد گازی ( از ساختار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of note: محض اطلاع شایان ذکر است که. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

of note: محض اطلاع شایان ذکر است که. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

substantia nigra: توده سیاه ( در مغز )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accepted: مورد قبول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

accepted: مورد قبول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manualize: کنترل کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manualized: کنترل شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psychotropic: روان گردان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

psychotropic: روان گردان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

striatum: جسم مخطط ( در مغز ) ( در رشته نوروب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

striatum: جسم مخطط ( در مغز ) ( در رشته نوروب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obtention: حصول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surrogacy: رحم اجاره ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insofar: تاکنون، تا این لحظه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

power holders: در حقوق یا علوم سیاسی، به معنای: صا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surreptitiously: بصورت پنهانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refund: بازگرداندن ( حقوق، موضوع استرداد مج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international criminal court: دیوان کیفری بین الملل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contained in: موجود در

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contained in: موجود در

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at this time: در حال حاضر، هم اکنون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at this time: در حال حاضر، هم اکنون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engineering: ( در مورد ژن ) دستکاری کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graft versus host disease: بیماری پیوند علیه میزبان ( GVHD )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graft versus host: بیماری پیوند علیه میزبان ( GVHD )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

save for: به جز، به غیر از، به استثنای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

term: ضابطه، شرط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idle: راکد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

motivated by: تحت تأثیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

motivated by: تحت تأثیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covenants: تعهدات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

covenants: تعهدات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long established: دارای قدمت طولانی ( مثلاً در مورد ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whatever: علیرغم اینکه صرفنظر از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chances: فرصت ها، احتمالات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

informed: در برخی متون، به معنی "تحت تأثیر" i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

informed by: تحت تأثیر چیزی قرار گرفتن، بخصوص در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

informed by: تحت تأثیر چیزی قرار گرفتن، بخصوص در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

underside: وجه یا وجوه پنهان، جنبه ناپیدای هر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sweated: طاقت فرسا مثلاً در مورد کار: sweate ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonsensical: غیر معقول، غیر منطقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isenthalpic: هم آنتالپی، دارای آنتالپی برابر ( ث ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jank: یا janky؛ صفت، به معنی بسیار ضعیف و ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

far from: از دل برود، هر آنکه از دیده برفت

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come off: یکی از دکمه های کت من کنده شده است.

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های صادق جباری