پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
میدان چون مینو : کنایه از زمین ( تو پنداری که بر بازی است این میدان چون مینو تو پنداری که بر هَرزه است این ایوان ِ چون مینا ) ( تازیانه های سلوک، ...
صاحب دولت :کنایه از مرشد و راهنما ( به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ...
بودردا : ( ز این مشتی ریاست جوی رعنا هیچ نگشاید مسلمانی ز سلمان جوی و درد دین ز بودردا ) ابوالدرداء کنیه ی عُویْمِر بن مالک انصاری . از یاران پیام ...
داود : ترا بس ناخوشست آواز ، لیکن اندرین گُنبد خوش آوازت همی دارد صدای گنبد خضرا ولیک آن گه خجل گردی که استادی ترا گوید که با داوود پیغمبر رسیلی کن د ...
ارتفاع صوتی : زیر و بمی یک صدا نسبت به صداهای دیگر. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
آکسان دینامیکی : تأکیدی که اجرا کننده موسیقی با اجرای قوی تر یک نت نسبت به نت های مجاور پدید می آورد. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
ضرب پایین : ضرب قوی یا ضرب اول میزان. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
عبارت : بخشی از یک ملودی که اغلب به تنهایی کامل نیست. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
فاصله پویشی : فاصله میان دو نت مجاور در گام. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
فاصله پرشی : فاصله ای که بزرگ تر از فاصله میان دو نت مجاور در گام باشد. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
کادانس کامل : نقطه سکونی واضح که در پایان یک عبارت از ملودی حس خاتمه ایجاد می کند. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
کادنتسا : بخشی از یک کنسرتو که در آن تکنواز بدون همراهی ارکستر به نمایش مهارت خود می پردازد و اغلب در نزدیکی پایان موومان اول و گاه موومان آخر ظاهر م ...
کادانس ناقص : نقطه سکون در پایان یک عبارت و بدون حس خاتمه که شنونده را برای شنیدن عبارت های بعدی منتظر نگه می دارد. ( اصطلاح موسیقی ) https://negar ...
کلید باس : نشانه ای بر حامل که برای نت نویسی صداهایی در محدوده صوتی بم ، مانند آنچه دست چپ پیانیست می نوازد به کار می رود. ( اصطلاح موسیقی ) https: ...
کنترل ملودی : ایده ای که همراهی کننده تم اصلی است. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
کنسونانس : آمیزه ای صوتی که پایدار و ساکن باشد. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
مترونوم : وسیله ای با سرعت قابل تنظیم ، ضربه ها یا سیگنال های صوتی یا نوری ایجاد می کند و برای مشخص کردن و تنظیم تمپو به کار می رود. ( اصطلاح موسیقی ...
منوئه و تریو : فرمی در آهنگسازی – برگرفته از رقص منوئه – که دارای سه بخش است: منوئه ( A ) تریو ( B ) منوئه ( A ) . منوئه اغلب به عنوان موومان سوم در ...
موسیقی مینیمالیستی : گونه ای از موسیقی که ویژگی آن ضرب یکنواخت ، تونالیته واضح و نیز تکرار دائم فیگور های کوتاه ملودیک است دینامیک ، بافت و هارمونی د ...
موسیقی شانسی : گونه ای موسیقی که با گزینش تصادفی نت ها ، رنگ های صوتی و ریتم ها ساخته می شود و در دهه 1950 توسط جان کیج و دیگران پدید آمد و توسعه یاف ...
موسیقی نقلی : گونه ای از موسیقی که در آن نقل هایی گسترده از آثار قدیمی گنجانده می شود متداول از نیمه دهه 1960 به بعد. ( اصطلاح موسیقی ) https://neg ...
موومان : قطعه ای که به تنهایی کامل و مستقل اما بخشی از یک اثر بزرگ تر است. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
میزان : مجموعه ای ثابت از ضرب ها با کشش زمانی معین که می تواند در بردارنده الگوهای ریتمیک گوناگون باشد و با خط های عمودی به نام خط میزان از یکدیگر جد ...
ناسیونالیسم : گنجاندن آوازهای عامیانه ، رقص ها ، افسانه ها و عناصر فرهنگ بومی آهنگساز در اثر موسیقی ، ویژگی گروهی از آثار دوره رمانتیک. ( اصطلاح موسی ...
نت : شکل های بیضوی توپُر یا تو خالی که ممکن است دنباله یا پرچمی نیز به آن ها وصل شود و برای نگارش موسیقی به کار می روند. ( اصطلاح موسیقی ) https:// ...
نت درجه اول یا تونیک : صدای مرکزی در یک ملودی یا قطعه. برای نمونه هنگامی که قطعه ای در تونالیته دو ماژور باشد، نت � دو� نت تونیک یا درجه اول آن قطعه ...
نت نقطه دار: نتی که در سمت راست سرِ آن نقطه ای قرار گرفته باشد. این نقطه ، کشش نت را به اندازه نصف کشش اولیه افزایش می دهد. ( اصطلاح موسیقی ) https ...
نشانه بکار : نشانه ای در نت نگاری که برای لغو تأثیر نشانه های دیز یا بمل بر یک نت به کار می رود. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
نت نگاری : نظام نگارش موسیقی چنان که بتوان صداهای زیر و بم و ریتم ها را نشان داد. ( اصطلاح موسیقی ) https://negare. ir
نشانه ی بمل : نشانه ای که با قرار گرفتن پیش از یک نت ، آن را نسبت به حالت اولیه نیم پرده بم تر می کند – برای نمونه سل بمل بر شستی های پیانو نتی است ک ...
نشانه تمپو: واژه هایی ، اغلب ایتالیایی که به طور معمول در آغاز قطعه نوشته می شوند و مشخص کننده سرعت و حالت اجرای موسیقی هستند. ( اصطلاح موسیقی )
نشانه دیِز: نشانه ای که با قرار گرفتن در برابر هر نت آن را نیم پرده زیرتر می کند. ( اصطلاح موسیقی )
نشانه تونالیته : دیزها یا بمل هایی که در آغاز قطعه موسیقی و پس از کلید بر حامل نگاشته می شوند و تونالیته ای را که قطعه می باید در آن اجرا شود مشخص می ...
نشانه ی وزن : دو عدد که بر روی هم نوشته شده و در آغاز حامل یا قطعه موسیقی می آیند و نشانه دهنده وزن آن هستند. ( اصطلاح موسیقی )
نقاشی کلام : بیان موسیقایی تصاویر شاعرانه – برای مثال ، یک ملودی پایین رونده آوازی در ادای واژه فرود. اغلب در موسیقی رنسانس و باروک دیده می شود. ( اص ...
وزن : سازمان ضرب ها در قالب گروه های منظم. ( اصطلاح موسیقی )
ویرتوئوز : نوازنده یا آواز خوانی که دارای برترین مهارت های تکنیکی و اجرایی است. ( اصطلاح موسیقی )
ویواچه : سرزنده و چالاک. ( اصطلاح موسیقی )
هارمونی کروماتیک : استفاده از آکوردهایی که صداهای سازنده آنها در مجموع به هیچ گام ماژور یا مینور معینی تعلق ندارند و از گام کروماتیک ( شامل دوازده صد ...
هم صدایی : اجرای یک خط ملودیک به وسیله چند ساز یا آواز خوان با زیر و بم یکسان یا با نت هایی یکسان در اکتاوهای متفاوت. ( اصطلاح موسیقی )
قلم حکاکی، مغار ( Burin ) : ( اصطلاح نقاشی ) ابزاری که برای حکاکی روی چوب یا فلز به کار می رود که به وسیله ی کشیدگی، به شیوه ی حکاک، اختصاص می یابد.
تک رنگ آبکی – لاوی ( Lavis ) : ( اصطلاح نقاشی ) اسلوب رنگ زدن طرح است با مرکب چین، رنگ گل پلاس، ماده سیاه و یا با عصاره ی رنگ های دیگر که به مقدار ز ...
واسطه ی هنری – ماده ی هنری ( Medium ) : ( اصطلاح نقاشی ) برای حل یا غلیظ کردن مواد رنگی از مایعات استفاده می شود، مثل روغن در رنگ روغن، صمغ در دترام ...
موزائیک ( Mosaique ) : ( اصطلاح نقاشی ) عبارت است از تنظیم قطعات بسیار کوچک سنگ، مینا یا شیشه به طوری که از مجموع آن ها یک ترکیب تزئینی به وجود آید. ...
ارزش و رنگ درجه ( Valeur ) : ( اصطلاح نقاشی ) غالباً رنگ درجه ( Valeur ) را مترادف رنگ مایه می دانند و در نقاشی عبارت است از نمایش افزایش یا کاهش رن ...
ضربه ی قلم مو ( Touche ) : ( اصطلاح نقاشی ) معنی حقیقی توش ( Touche ) شیوه ی گذاشتن رنگ روی تابلو به وسیله ی نقاش است و بیانگر ادراک خیلی وسیع و در ...
رنگ مایه ( Ton ) : رنگ مایه به آن نوع رنگ آمیزی در نقاشی گفته می شود که به موجب آن طبیعت در درجه ی شدت رنگ ها نمایش داده می شود. انتخاب و بیان رنگ ...
رنگ لعابی ( Tempera ) : نوعی از دترامپ، واسطه ی ترکیب سفیده یا زرده ی تخم مرغ است ( اصطلاح نقاشی )
رنگهای پیش رونده :رنگهایی که گرمند و متمایل به جلو آمدن هستند. ( اصطلاح نقاشی )
های لایت :درخشنده ترین رنگ ( اصطلاح نقاشی )