علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خرج کار: خرج کار: [اصطلاح نساجی]معمولا به مو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پریسیکل: پریسیکل : [اصطلاح صنعت چوب] در برش ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کات سین: کات سین ( Cutscene ) : [اصطلاح بازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوئست: کوئست ( Quest ) : [اصطلاح بازی کامپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جگر: جگر : کنایه از درد و غم بر در این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یغما: یغما در زبان ترکی از مصدر "یئغماق ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کمر بستن: کمر بستن: کنایه ی فعلی ایماست از آم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رخ: رخ : تحریف رُخت به معنای روی نشان د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غرض: غرض:نشانه و هدف ، آنچه برای آن کاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پانچ: پانچ:[اصطلاح کافی شاپ]به نوشیدنی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میدان: میدان : به ظرف گلی مدور شبیه تقار ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابریشم: ابریشم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وابستگی: وابستگی CLIENTSHIP :[اصطلاح جامعه ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کبوتر: کلمه کبد عربی معنای خود را از رنگ ک ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایه 1 سوره توبه: اعلام کننده آیات برائت علی ( علیه ا ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مقالات سیاسی و انتقادی : چرند پرند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عنان زنان: دکتر کزازی در مورد واژه ی "عنان زنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایران: ایران: از ایران سوی زاولستان کشید ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زود: زود: زود در پهلوی در ریخت زوت zut ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایزد: ایزد : دکتر کزازی در مورد واژه ی ای ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

وجه شبه: وجه شبه: مانروی دکتر کزازی " مانروی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کمین: کمین:[اصطلاح نظامی]عبارت است حمله ی ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یوز: یوز: در پهلوی با همین ریخت ریخت بود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چوب: چوب ( اصطلاح بنایی ) : در قدیم برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تکمیل: دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوید: نوید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بوسه: بوسه چاک:بوسه ای پرشور و به آرزو خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راش: راش : نسخه ی چاپ شده ی نگاتیو های ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نسخه: نسخه: [ اصطلاح تعزیه ] یک اصطلاح بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیایش: نیایش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پلاس: پلاس کسی حریر شدن : کنایه است از ثر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خیش: خیش : تحریف خش فارسی یا خش انداختن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

giraffe: Giraffe تغییر یافته ی واژه ی زرافه ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گرید: گرید ( Grid ) :[اصطلاح گرافیک]درجه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بناز داشتن: بناز داشتن ؛ پروردن بناز. عزیز داشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بکسی داشتن: بکسی داشتن ؛. . . متوجه او بودن. ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهتر داشتن: بهتر داشتن ؛ مرجح شمردن : مسلم کرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ناز داشتن: به ناز داشتن ؛ پروردن بناز. عزیز دا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهیچ نداشتن: بهیچ نداشتن ؛ بچیزی نشمردن. در شمار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیاد داشتن: بیاد داشتن ؛ محظوظ بودن. در خاطر و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهم برداشتن: بهم برداشتن ؛ نهادن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیدار داشتن: - بیدار داشتن ؛ نگذاردن که بخواب رو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاک داشتن: پاک داشتن ؛ نیالوده داشتن : چو گوهر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پایاب داشتن: پایاب داشتن ؛ تاب داشتن : که دارد گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرنوش داشتن: پرنوش داشتن ؛ شیرین کردن : به هر لف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پای داشتن: پای داشتن ؛ مقاومت کردن : نه هر که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت سر خود داشتن: پشت سر خود داشتن ؛ حفاظت کردن خود ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پهلو داشتن: پهلو داشتن ؛ فربه بودن. مایه داشتن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوشیده داشتن: پوشیده داشتن ؛ مخفی نگاه داشتن : با ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پی چیزی داشتن: پی چیزی داشتن ؛ دنبال کردن چیزی : ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیغام داشتن: پیغام داشتن ؛ حامل پیغام بودن. - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترصد داشتن: ترصد داشتن ؛ مترصد بودن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تاو داشتن: تاو داشتن ؛ با طاقت بودن. . . : جها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنگ داشتن دل: تنگ داشتن دل ؛تاسه کردن. رنجه ساختن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تلازم داشتن: تلازم داشتن ؛ ملازم بودن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جان سگ داشتن: جان سگ داشتن ؛ سخت جان بودن : گر جا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جهان داشتن: جهان داشتن ؛ فرمانروای جهان بودن. ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حواس داشتن: حواس داشتن ؛ با یاد و هوش بودن. حوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک داشتن بر سر: خاک داشتن بر سر ؛ بخاک رفتن. مردن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدمت داشتن: خدمت داشتن ؛ خدمت کردن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرد داشتن: خرد داشتن ؛ فرزانه بودن. عاقل بودن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشم داشتن: خشم داشتن ؛ خشمگین بودن : به بیهوده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوب داشتن: خوب داشتن ؛ معاشرت حسن کردن. نیکو ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در اسودگی داشتن: در آسودگی داشتن ؛ در آسایش و رفاه ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در بند داشتن: در بند داشتن ؛در بند کشیدن : دگرره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در انتظار داشتن: در انتظار داشتن ؛ در انتظار گذاردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در تاب داشتن: در تاب داشتن ؛در بیقراری نگه داشتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در سر داشتن: در سر داشتن ؛ نیت و قصد آن داشتن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست ازچیزی بداشتن: - دست ازچیزی بداشتن ؛ دوری جستن ازو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست بچیزی داشتن: دست بچیزی داشتن ؛ گرفتن آن چیز را : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به اندوه داشتن: دل به اندوه داشتن ؛ غمگین بودن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل بغم داشتن: دل بغم داشتن ؛ دل به اندوه داشتن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رسم کسی داشتن: رسم کسی داشتن ؛ بر طریقه و روش او ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبون داشتن: زبون داشتن ؛ خوار شمردن : سواران تر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ساز برداشتن: - ساز برداشتن ؛ ساز بر گرفتن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه چیزی داشتن: راه چیزی داشتن ؛ بر آن برفتن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سایه داشتن: سایه داشتن ؛ سایه افکندن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر بر استان داشتن: سر بر آستان داشتن ؛ سر بر آستان نها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر در نشیب داشتن: سر در نشیب داشتن ؛ به پستی گراینده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سود و زیان داشتن: سود و زیان داشتن ؛ متضمن نفع و ضرور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوک داشتن: سوک داشتن ؛ تعزیت داشتن. عزاداری کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوگند داشتن: - سوگند داشتن ؛ سوگند خورده بودن. ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شادان دل داشتن: شادان دل داشتن ؛ فرحناک ساختن : نگو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صواب داشتن: صواب داشتن ؛ رد نکردن. پذیرفتن : و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فائده داشتن: فائده داشتن ؛ سودمند بودن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گله داشتن: گله داشتن ؛ شکوه داشتن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گماشته داشتن: گماشته داشتن ؛ موکل ساختن : طغرل حا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مکتوم داشتن: مکتوم داشتن ؛ پوشیده داشتن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ملک داشتن: ملک داشتن ؛ ملک راندن. پادشاهی کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منکر داشتن: منکر داشتن ؛ زشت شمردن. ناپسند داشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهلت داشتن: مهلت داشتن ؛ فرصت داشتن. زمان داشتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میان بسته داشتن: میان بسته داشتن ؛ کمر بسته داشتن. آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نزدیک داشتن: نزدیک داشتن ؛ بخود قریب ساختن. گفتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نژاد داشتن: نژاد داشتن ؛ اصل داشتن : چو دارید ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نفور داشتن: نفور داشتن ؛ رمانیدن. گریزان ساختن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهر داشتن: مهر داشتن ؛ محبت داشتن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نهفته داشتن: نهفته داشتن ؛ پنهان و در خفا داشتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیک داشتن: نیک داشتن ؛ خوب داشتن : من کسی را ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

فرزانه: فرزانه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیچکس داشتن: هیچکس داشتن ؛ در شمار کس آوردن. به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وقت داشتن: وقت داشتن ؛ مهلت داشتن. مجال داشتن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یکی داشتن: یکی داشتن ؛ یکی شمردن : شب و روز رس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یادگار داشتن: یادگار داشتن ؛ داشتن چیزی درخور حفظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باد داشتن: باد داشتن ؛ بیهود پنداشتن. بچیزی نگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار داشتن: - بار داشتن ؛ حامل بودن ، فرزند در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باک داشتن: باک داشتن ؛ بیمناک بودن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ببند داشتن: ببند داشتن ؛ ببند بستن. دربند کشیدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بپای داشتن: بپای داشتن ؛ نگهداری کردن. برقرار م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بپروار داشتن: بپروار داشتن ؛ فربهی را پروردن : کس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچیزی یا بکسی داشتن: بچیزی یا بکسی داشتن ؛ در شمار چیزی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ببندگی داشتن: ببندگی داشتن ؛ به غلامی مجبور کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بحساب داشتن: بحساب داشتن ؛ بحساب آوردن. در عداد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بحق داشتن: بحق داشتن ؛ در مقام حق قرار دادن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخدمت داشتن: بخدمت داشتن ؛ بخدمت گماردن : منت بد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدرد داشتن: بدرد داشتن ؛ رنجاندن : مقدمی از ایش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به رنج داشتن: بدرد یا برنج داشتن ؛ در محنت و تعب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به درد داشتن: بدرد یا برنج داشتن ؛ در محنت و تعب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل داشتن: بدل داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدست داشتن: بدست داشتن ؛ در تصرف داشتن. در اختی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر چیزی داشتن: بر چیزی داشتن ؛ هدایت کردن بر آن. و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر افسر داشتن: بر سر افسر داشتن ؛ تاج بر سر داشتن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر میان داشتن: - بر میان داشتن ؛ بکمر بسته بودن :

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر کاری داشتن: بر کاری داشتن ؛ وادار کردن بر: قسر؛ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برون داشتن: برون داشتن ؛ برون کردن : صره هزار د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزینهار داشتن: بزینهار داشتن ؛ امان دادن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زینهار داشتن: بزینهار داشتن ؛ امان دادن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بسته داشتن: بسته داشتن ؛ بستن. بسته داشتن کمر. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسختی داشتن: بسختی داشتن ؛ در سختی افکندن : چنین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سختی داشتن: بسختی داشتن ؛ در سختی افکندن : چنین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بغم داشتن: بغم داشتن ؛در غم افکندن. اندوهگین س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به غم داشتن: به غم داشتن ؛در غم افکندن. اندوهگین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بفرهنگ داشتن: بفرهنگ داشتن ؛ ادب آموختن : چو فرزن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بکس داشتن: بکس داشتن ؛ بکس شمردن.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فرهنگ داشتن: بفرهنگ داشتن ؛ ادب آموختن : چو فرزن ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خالی داشتن: خالی داشتن ؛ خلوت کردن : دیگر روز ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیره داشتن: تیره داشتن ؛ تیره کردن : رخ مرد را ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدمت کسی داشتن: خدمت کسی داشتن ؛خدمت ادا کردن : و د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خراب داشتن: خراب داشتن ؛ خراب کردن. ویران ساختن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درنگ داشتن: درنگ داشتن ؛ درنگ کردن : ازین بیشتر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوار داشتن: خراب داشتن ؛ خراب کردن. ویران ساختن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل شاد داشتن: دل شاد داشتن ؛ دل شاد کردن : بدرد ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوستی داشتن: دوستی داشتن ؛ دوستی کردن : آورده ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل تنگ داشتن: دل تنگ داشتن ؛ دل تنگ کردن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دور داشتن: - دور داشتن ؛ دور کردن : دل و مغز ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل خوش داشتن: دل خوش داشتن ؛ دل خوش کردن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکار داشتن: شکار داشتن ؛ شکار کردن : لاجرم اکنو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رنجه داشتن: رنجه داشتن ؛ رنجه کردن : خروشی برآم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صحبت داشتن: صحبت داشتن ؛ صحبت کردن : نیکنامی خو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شادمان داشتن: شادمان داشتن ؛ شادمان کردن : بدان ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غمگین داشتن: غمگین داشتن ؛ غمگین کردن : بدو گفت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرمان داشتن: فرمان داشتن ؛ فرمان کردن. اطاعت کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گذر داشتن: گذر داشتن ؛ گذرکردن. عبور کردن : یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لنگ داشتن: لنگ داشتن ؛ لنگ کردن : برون کش پای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محبوس داشتن: محبوس داشتن ، محبوس کردن . زندانی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نهان داشتن: نهان داشتن ؛ نهان کردن. پنهان ساختن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فریاد داشتن: فریاد داشتن ؛ فریادکشیدن : و مسخره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خویشتن را پیش کسی داشتن: خویشتن را پیش کسی داشتن ؛ در اختیار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کسی داشتن: به کسی داشتن ؛ به قامت او گرفتن. به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جشن داشتن: جشن داشتن ؛ جشن گرفتن : تا بروزگارا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دامن داشتن: دامن داشتن ؛ دامن گرفتن : ملک را خو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنگ داشتن کار: تنگ داشتن کار ؛ تنگ گرفتن کار : چو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روزه داشتن: روزه داشتن ؛ روزه گرفتن : و ایشان ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سپر داشتن: سپر داشتن ؛ سپر گرفتن ، قرار دادن س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرا راه داشتن: فرا راه داشتن ؛ فرا راه گرفتن : همچ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابادان داشتن: آبادان داشتن ؛ رونق دادن. روا کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کژ داشتن: کژ داشتن ؛ کج گرفتن. مایل نگه داشتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارام داشتن: آرام داشتن ؛ آرام گرفتن. از بیقراری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهنگ داشتن: - آهنگ داشتن ؛ بر سر چیزی بودن. قاص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگهی داشتن: آگهی داشتن ؛ مطلع بودن. باخبر بودن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اراده داشتن: اراده داشتن ؛ آهنگ داشتن. قاصد بودن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارجمند داشتن: ارجمند داشتن ؛ گرامی شمردن. حرمت کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارز داشتن کسی را: ارز داشتن کسی را ؛ ارز و قیمت نهادن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسب برداشتن: اسب برداشتن ( کسی را ) ؛ رمیدن اسب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکراه داشتن: اکراه داشتن ؛ مکروه بودن. خوش نداشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الچخت داشتن: الچخت داشتن ؛ امید داشتن. چشم داشتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امین داشتن: امین داشتن ؛ امین شمردن : امین کز ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندوه داشتن: اندوه ( انده ) داشتن ؛ غمین بودن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندر برداشتن: - اندر برداشتن ؛ در کنار گرفتن : هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ایین داشتن: به آیین داشتن ؛آراستن. آرایش دادن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوند به پهنا: پیوند به پهنا ؛ اتصال به عرض ( از ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوند به طول: پیوند به طول ؛ اتصال بطول. اتصال طو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوند چیزی: پیوند چیزی ؛ وابسته بدان. جزئی از آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوند خون: پیوند خون ؛ بستگی بخون به خویشی نسب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیر پیوند: - دیر پیوند : کسی که زود گسل نیست د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر چیزی داشتن: بر سر چیزی داشتن ؛ بر آن آوردن. واد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر بر اسمان داشتن: سر بر آسمان داشتن ؛ سر بر آسمان افر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خود داشتن: با خود داشتن ؛ با خود بردن : بتا! ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بکار داشتن: بکار داشتن ؛ بکار بردن : بگیرند جند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دور داشتن از: دور داشتن از ؛ باز گرفتن. کف از دام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حد بچیزی داشتن: حد بچیزی داشتن ؛ بدان پیوسته بودن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دل داشتن: در دل داشتن ؛ چیزی را در ضمیر پنهان ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری