نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرع مصطفی: شرع مصطفی ؛ کنایه از دین محمدی. دین ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرف خدمت: شرف خدمت ؛ افتخار بواسطه خدمتگزاری ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرف نفاذ: شرف نفاذ؛ دارای افتخار نفاذ. افتخار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرف صدور ارزانی داشتن: شرف صدور ارزانی داشتن ؛ افتخار صادر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرف نهادن کسی را بر دیگری: شرف نهادن کسی را بر دیگری ؛ آن کس ر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرف صدور یافتن: شرف صدور یافتن ؛ افتخار صدور به دست ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرکت ایپاک: شرکت ایپاک ؛ شرکت نفتی �ایران پان ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرط عقل: شرط عقل ؛ حکم عقل. آنچه با عقل منطب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت زهر: شربت زهر ؛ زهر مذاب : که بسا مخلصا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرط لغوی: شرط لغوی ؛ مانند: �ان دخلت الدار� د ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بشرط کارد خریدن: بشرط کارد خریدن ، خربزه و هندوانه ر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رنگ شربتی: رنگ شربتی ؛ نوعی از رنگ شبیه به رنگ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بشرط چاقو: به شرط چاقو خریدن ، بشرط کارد خریدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عقیق شربتی: عقیق شربتی ؛ عقیق که به رنگ شربت بو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بشرطها و شروطها: بشرطها و شروطها ؛ در تداول مردم بجا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در شرط بودن: در شرط بودن ؛ درست بودن. مطابق مواد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرط عادی: شرط عادی ؛ مانند نطفه در رحم برای ت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرط شرعی: شرط شرعی ؛ مانند داشتن طهارت برای ن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرطه الخمیس: شرطة الخمیس ؛ نامی که امیرالمؤمنین ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرط نامه: پیمان نامه ، قرارداد
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرر در پیرهن: شرر در پیرهن ؛ کنایه از مضطرب و بیق ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب زرکشیده: شرب زرکشیده ؛ شرب زرکش : دامن کشان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بشرزه: بشرزه ؛ درندگی. خشمناکی و جنگندگی : ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب الهیم: - شرب الهیم ؛ آشامیدن تشنه : فشاربو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب شرشر: آب شرشر ؛ شرشره : ای قلب سوزناک ! م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب شراب: شرب شراب ؛ نوشیدن شراب. ( ناظم الاط ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرشر باران امدن: شرشر باران آمدن ؛ باران متصل پیاپی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرشر خون از سر شکسته سرازیر شدن: شرشر خون از سر شکسته سرازیر شدن ؛ ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب مسکرات: شرب مسکرات ؛ آشامیدن مایعات مسکر.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرشر شاشیدن: شرشر شاشیدن ؛ شاشیدن بحالت ایستاده ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت الات: شربت آلات ؛ انواع شربتها که از آب م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امیر شرط: امیر شرط ؛ فرمانده و رئیس شرطه ها:
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت ساختن: شربت ساختن ؛ درست کردن شربت. آماده ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاحب شرط: صاحب شرط ؛ همان والی شرط است. رجوع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت کردن: - شربت کردن ؛ شربت ساختن. شربت دادن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
والی شرط: والی شرط ؛ فرمانروا و حاکم شرطه ها ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت گرم اب: شربت گرم آب ؛ مسهل بود و دوای قی را ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرط شکستن: شرط شکستن ؛ نقض عهد و پیمان کردن : ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شربت دادن: شربت دادن ؛ زهر دادن : هم در شب بفر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرح صدر به چیزی: شرح صدر به چیزی یا بخاطر چیزی ؛ کنا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باران شران: - باران شران ؛ به اعتبار پیاپی ریخت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرح صدر به خاطر چیزی: شرح صدر به چیزی یا بخاطر چیزی ؛ کنا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب زرفشان: شرب زرفشان ؛ نوعی شرب و ظاهراً زر ت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرب زرکش: شرب زرکش ؛ نوعی شرب و ظاهراً زر تار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شراع زدن: شراع زدن ؛ خیمه زدن. سایه بان بر پا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرج السماء: شرج السماء ؛ راه کهکشان. ( مهذب الا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شراع کردن: شراع کردن ؛ سایبان و شادروان درست ک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرافت نسب: شرافت نسب ؛ ارجمندی از حیث خاندان و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرارت کردن: شرارت کردن ؛ بدکرداری نمودن. سرکشی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شراره کارزار: شراره کارزار؛ اشتداد جنگ. ( ناظم ال ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شر شب گرفتار شدن: به شر شب گرفتار شدن ؛ شب هنگام در ت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتی افرینش: مفتی آفرینش ؛ کنایه از نبی اکرم ( ص ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفحم شدن: مفحم شدن ؛ درماندن از سخن. واماندن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر شب: شر شب ؛ دراز کشیدن شب بر کاروان و م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفحم کردن: - مفحم کردن ؛ مالیدن به حجت. مالاند ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر شب شکستن: شر شب شکستن ؛ در اصطلاح مکاریان ، ص ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر کسی یا چیزی را کندن: شر کسی یا چیزی را کندن ؛ زیان و فسا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شر کردن و شر به پا کردن: شر کردن و شر به پا کردن ؛ فتنه و فس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شر و شور: شر و شور ؛ فساد و غوغا. فتنه و بلوی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیع و شراء: بیع و شراء ؛خرید و فروش : ازبهر قضا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت چنگ: مفت چنگ ؛ ارزانی کسی بودن. بی خرج و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالشکیمه: شدیدالشکیمة ؛ سخت لگام. سختگیر و مت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتون گشتن: مفتون گردیدن ( گشتن ) ؛ شیفته شدن : ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالعمل: - شدیدالعمل ؛ سختگیر. دشوارگیر: عین ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت خود شمردن: مفت خود شمردن ؛ مفت خود دانستن. مغت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتح نصف: مفتح نصف ؛ قلمی ( شعبه ای ) از خط ع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شدید العذاب: شدیدالعذاب ؛ سخت عذاب :. . . و ان ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادویه مفتحه: ادویه مفتحه ؛ داروهایی که برای گشاد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالقسوه: شدیدالقسوة ؛ سخت سنگدل.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
المفتی الماجن: المفتی الماجن ؛ کسی که حیله ها به م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالکاهل: شدیدالکاهل ؛ بلندجانب. صاحب شوکت.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلشده: دلشده ؛ مشوش. مضطرب. پریشان. نگران. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتاح سرالقدر: مفتاح سرالقدر ؛ عبارت از اختلاف است ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت از دست دادن چیزی را: مفت از دست دادن چیزی را یا به مفت ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدالحنزوانه: شدیدالحنزوانه ؛ کنایه است از تکبر و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتون شده: مفتون شده ؛ شیفته گردیده : جانا به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مفت از دست دادن چیزی را: مفت از دست دادن چیزی را یا به مفت ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدیدأدید: شدیدأدید ؛ از اتباع. ( مهذب الاسما ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتون گردیدن: مفتون گردیدن ( گشتن ) ؛ شیفته شدن : ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتح الابواب: مفتح الابواب . رجوع به مدخل مفتح ال ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتول زر: مفتول زر ؛ سیمی از زر. رشته ای ازطل ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت گفتن: مفت گفتن ؛ بیهوده گفتن. سخن لغو گفت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفاوضه شدن: مفاوضه شدن ؛ برابر شدن با دیگری. ( ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتاح اول: مفتاح اول ؛ عبارت از اندراج اشیاء ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش شدن: پیش شدن ؛ پذیره شدن. به استقبال رفت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مفت نیرزیدن: به مفت نیرزیدن ؛ رایگان گران بودن. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتون شدن: مفتون شدن ؛ شیفته شدن. عاشق گشتن : ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بشدن شکم: بشدن شکم ؛ به اسهال و پیچاک و شکم ر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفت زدن: مفت زدن ؛ به معنی سود کردن و منتفع ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حیوان مفترس: حیوان مفترس ؛ دد. دده. سبع. ( یاددا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفتوح عنوه: مفتوح عنوة، مفتوح العنوة، مفتوحة عن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفترض الطاعه: مفترض الطاعه ؛ آنکه اطاعت از وی فری ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفت کالذی: مفت کالذی ؛ مفت و مسلم. مفت پانصد. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جعد مفتول: جعد مفتول ؛ زلف مفتول : جعد مفتول ج ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتضح شدن: مفتضح شدن ؛ رسوا شدن. بدنام شدن. بی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفت و مجانی: مفت و مجانی ؛ رایگان. به دست آوردن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زلف مفتول: زلف مفتول ؛ زلف تابدار. موی پیچیده. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفت و مسلم: - مفت و مسلم ؛ به رایگان. مجانی. مج ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفتول کردن: مفتول کردن ؛ تافتن. تاب دادن. تابید ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
قطب نما: قطب نما ( Compass ) [اصطلاح دریانور ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
مقاوله نامه: مقاوله نامه:[اصطلاح حقوق] نوشته حاک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
نحله: نِحْلَةً:نحلة در لغت به معنی بدهی و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امد و شد کردن: آمد و شد کردن ؛ آمد و رفت کردن و بس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قسمهای غلاظ و شداد: قسمهای غلاظ و شداد ؛ قسمهای محکم. س ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدائد دهر: شدائد دهر ؛ سختی های روزگار. ( یادد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخوده دل: شخوده دل ؛ دل ریش. خراشیده دل : برف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفاعیل خمسه: مفاعیل خمسه ؛ عبارت از مفعول به ، م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد وثاق: شد وثاق ؛ استحکام واستوار کردن وثاق ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخوده روی: شخوده روی ؛ خراشیده رخسار. رخسار به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شد و مد: شد و مد ؛ شدت و کشش : با شد و مد گف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخ شخوده: رخ شخوده ؛ خراشیده روی. رخساره در م ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استاد شد: استاد شد ؛ آنکه با مراسم خاص میان ک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخص شخیص: شخص شخیص ؛ سرکار عالی.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ملائک غلاظ و شداد: ملائک غلاظ و شداد ؛ ملائکه دلیر و ن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ماشین شخصی: ماشین شخصی ؛ که کرایه نباشد.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد عضد: شد عضد ؛ قوت دادن بازو را. ( از اقر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
داءالمفاصل: داءالمفاصل ؛ درد مفاصل. وجع مفاصل. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخوده رخ: شخوده رخ ؛ روی مجروح. که گونه ها را ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد ملک: شد ملک ؛ نیرومند گرداندن پادشاهی : ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد رحال کردن: شد رحال کردن ؛ از جایی به جایی دیگر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خانه شخصی: خانه شخصی ؛ که استیجاری نباشد.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد طبیعت: - شد طبیعت ؛ بند آوردن اسهال.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد مفاصل: باد مفاصل ؛ در تداول ، روماتیسم. ( ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالمئزر: شدالمئزر ؛ کنایه از پرهیز کردن از ز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شخص اول مملکت: شخص اول مملکت ؛ رئیس حکومت. رئیس دو ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالنهار: شدالنهار ؛ کنایه از وقت ارتفاع نهار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات نوریه: مفارقات نوری یا نوریه ؛ مفارقات محض ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالضحی: شدالضحی ؛ شدالنهار است. ( ناظم الاط ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات علویه: مفارقات علویه ؛ عقول و نفوس. ( فرهن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شدالعقده: شدالعقده ؛ محکم کردن گره را. ( از ا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات قدسی: - مفارقات قدسی ؛ عقول مجرده. ( فرهن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد المئزر: شدالمئزر ؛ کنایه از پرهیز کردن از ز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخص اعتباری: شخص اعتباری ؛ شخص حقوقی ، در اصطلاح ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات محض: - مفارقات محض یا محضه ؛ عقول اند که ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات سفلیه: مفارقات سفلیه ؛ نفوس مدبره انسانی. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شد و مد رفتن: به شد و مد رفتن ؛ کنایه است از بازخ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفارقات عقلیه: مفارقات عقلیه ؛ عقول. ( فرهنگ علوم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد کردن: شد کردن ؛ دراز کردن. کشیدن.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیلان زار: مغیلان زار ؛ آنجا که مغیلان بسیار ر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد کردن زمزمه: شد کردن زمزمه ؛ دراز کشیدن زمزمه. ( ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد مخالف: شد مخالف ؛ نعره ای که پهلوان در هنگ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیلان گاه: مغیلان گاه ؛ به معنی مغیلان باستان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیب اعتدال: مغیب اعتدال ؛ عبارت است از نقطه مغر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیر شدن: مغیر شدن ؛ دگرگون شدن. تغییر یافتن. ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مفاجات: به مفاجات ؛ ناگهان. به ناگاه. بغتةً ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیر گردیدن: مغیر گردیدن ؛ مغیر شدن : همی تا بر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موت مفاجات: موت مفاجات ؛ مرگ ناگهانی. مرگ مفاجا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شد پهلوان: شد پهلوان ؛ آواز بلندی که کشتی گیرا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغیلان باستان: مغیلان باستان ؛ کنایه از دنیا و روز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مفاتیح الکلم: مفاتیح الکلم ؛ گفتارها که غوامض معا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بمفاجا: - بمفاجا ؛ به ناگهان. غفلةً. بغتةً ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ارجمند: ارجمند:ارزشمند ، دارنده ی ارزش دکتر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کاروان: کاروان : کاروان تغییر یافته ی کاربا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
رز: در زبان هائیتیایی Rezen و در زبان ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اشباع شده: اشباع شده ( Saturated ) :[صنعت قند] ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ریواس: ریواس به زبان ترکی می شود " اوشگون"
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قیماق: قیماق به زبان ترکی به سرشیر گفته می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گرفتن: گرفتن: در پهلوی به همین شکل و همچنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گوهر: گوهر : در پهلوی gohr ، به معنی ذات ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نگریستن: نگریستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
خزر: خزر: نام ناحیه ای و مردمی که به سپی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تنش: تنش: ( stress ) ) [امراض نباتی]اثر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز روشن کردن: مغز روشن کردن ؛ کنایه از صحیح الفکر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی پوک بودن: مغز کسی پوک بودن ؛ سخت نادان بودن ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی پوک شدن: مغز کسی پوک شدن ؛ سرش رفتن. ازسر و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی خراب بودن: مغز کسی خراب یا معیوب بودن ؛ دیوانه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی معیوب بودن: مغز کسی خراب یا معیوب بودن ؛ دیوانه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی خشک بودن: مغز کسی خشک بودن ؛ دیوانه بودن. ( ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سرما تا مغز استخوان کسی کارکردن: سرما تا مغز استخوان کسی کارکردن ؛ ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل مغز حرام: مثل مغز حرام ؛ طعامی بی نمک. ( از ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغزپشت: مغزپشت ؛ حرام مغز. ( ناظم الاطباء ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشت مغز: رِشتمغز، ریشمغز؛ مغز رشته ای، مغز ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز شیربراوردن: مغز شیربرآوردن ؛ کنایه از کمال قوت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز در سر نداشتن: مغز در سر نداشتن ؛ مرادف مغز خر خور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کسی براوردن: مغز کسی برآوردن ؛ مغز از جمجمه وی ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغرس کردن: مغرس کردن ؛ نشاندن. کاشتن : ما آن ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغز کله: مغز کله ؛ مغز سر گوسفند و گوساله و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز گنجشک خوردن: مغز گنجشک خوردن ؛ کنایه از بس دراز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز کوچک: غز کوچک . رجوع به مخچه شود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مطلبی به مغز کسی فرونرفتن: - مطلبی به مغز کسی فرونرفتن ؛ آن را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغز بردن: مغز بردن ؛ کنایه از بسیار گفتن و در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغزپوشیده: مغزپوشیده ؛ همان پوشیده مغز است از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز تر کردن: مغز تر کردن ؛ کنایه از حرف زدن و سخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغز در سر کردن: مغز در سر کردن ؛ کنایه از خاموش شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغروس گرداندن: مغروس گرداندن ؛ مغروس گردانیدن. کاش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یابو برداشتن کسی را: یابو برداشتن کسی را؛ خود را قوی تر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مغرور گشتن: مغرور گشتن ؛ فریفته شدن. غره شدن : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خواجگی از سر گذاشتن: خواجگی از سر گذاشتن ؛ کنایه از غرور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خواجگی تنخواه کردن: خواجگی تنخواه کردن ؛ کنایه از عرض غ ...
٤ ماه پیش