نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دست پیوند کردن: دست به دست [ کسی ] پیوند کردن ؛ امد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دست امدن چیزی: دست به دست آمدن چیزی ؛ بر سر دستها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دست بردن یا رسیدن: دست به دست بردن یا رسیدن ؛ کنایه از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دست رسیدن: دست به دست رسیدن ؛ دست بدست بردن. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دست رفتن: - دست به دست رفتن ؛ از دست شخصی به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دست سودن: دست به دست سودن ؛ تأسف نمودن. اسف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دستک: دست به دستک ؛ کنایه از دست هم گرفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دعا زدن: دست به دعا زدن ؛ کنایه از بلندکردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دل: دست به دل ؛ در اصل کنایه از شخصی اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دلال دادن: دست به دلال دادن ؛ در صدد بیع و شرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دل کسی زدن: دست به دل کسی زدن ( نزدن ، گذاشتن ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دندان: دست به دندان ؛ کنایه از تعجب و تحیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دندان بردن: دست به دندان بردن ؛ دست گزیدن به نش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دندان شدن: دست به دندان شدن ؛ به معنی دست به د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دندان کندن: دست به دندان کندن ؛ کنایه از حسرت و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دندان گرفتن: دست به دندان گرفتن ؛ کنایه ازحسرت و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دندان گزیدن: دست به دندان گزیدن ؛ حسرت و تأسف خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دهان یا دهن بودن: دست به دهان یا دهن بودن ؛ پس اندازو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دیوار دادن: دست به دیوار دادن ؛ از خیرگی چشم دس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دهنش رسیدن: دست [ کسی ] به دهنش رسیدن ؛ چیزی مخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دیوار کشیدن: دست به دیوار کشیدن ؛ به معنی دست به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به اسلحه: دست به اسلحه ؛ با سلاح آماده.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به باد: دست به باد ؛ باددست. مبذر. متلف. مس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به باد بودن: دست به باد بودن ؛ مسرف بودن. ولخرج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به بادی: دست به بادی ؛ اسراف. تبذیر. ( یاددا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به بر زدن: دست به بر زدن یا بر بر زدن در امری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به بیع دادن: دست به بیع دادن ؛ در صدد بیع و شرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بیعت به دست کسی دادن: دست به بیعت به دست کسی دادن ؛ دست د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به پیمان دادن: دست به پیمان دادن ؛ پیمان کردن. موا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به تپانچه: دست به تپانچه ؛ تپانچه در دست. مسلح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به تخته بستن: دست به تخته بستن ، دست بر تخته بستن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به تفنگ: دست به تفنگ ؛ تفنگ در دست. آماده تی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به ترکش زدن: دست به ترکش زدن ؛ کنایه از خودسازی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به تیغ زبان کردن: دست به تیغ زبان کردن ؛ به سخن آمدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به خایه: دست به خایه ؛ سخت نادار و بی برگ. ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به چوب: دست به چوب ؛ چوب در دست. آماده زدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
باتلاق: باتلاق/باطلاق: این کلمه ترکی است ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
موتیف: موتیف ( Motif ) : :[اصطلاح موسیقی ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دل گذاشتن: دست بر ( به ) دل گذاشتن ؛ دست بر دل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دل نهادن: دست بر ( به ) دل نهادن ؛ تسلیت دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دوش افگندن: دست بر دوش افگندن ؛ بنا بر ضعف دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دوش انداخته برخاستن: دست بر دوش انداخته برخاستن ؛ به معن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دوش انداختن: دست بر ( به ) دوش انداختن ؛ دست بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دهان: دست بر دهان ؛ کنایه ازچیزی خوردن. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دوش زدن: دست بر دوش زدن ؛ مهربانی و شفقت کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دوش گذاشتن: دست بر دوش گذاشتن ؛ به معنی دست بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دیواربودن: دست بر دیواربودن ؛ به معنی دست به د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دهان کردن: دست بر دهان کردن ؛ کنایه از چیزی خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دهان نهادن: دست بر دهان نهادن ؛ مانع سخن گفتن ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دهان بردن: دست بر دهان بردن ؛ کنایه از پشیمانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر ران کوبیدن: دست بر ران کوبیدن ؛ در وقت فقدان مط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دهان بودن: دست بر دهان بودن ؛ کنایه از خاموش ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر رخ گرفتن: دست بر رخ گرفتن ؛ کنایه از روی پوشی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر ران نهادن: دست بر ران نهادن ؛ تکیه دادن دست بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر رگ نهادن: دست بر ( به ) رگ نهادن ؛ نبض گرفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر رو زدن: - دست بر رو زدن ؛ لطمه و طپانچه بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر روی دست نهادن: دست بر روی دست نهادن ؛ کنایه از بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر روی گرفتن: دست بر ( به ) روی گرفتن ؛ کنایه از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر زانو زدن: دست بر زانو زدن ؛ اکثر در وقت فقدان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سر: دست بر سر ؛ کنایه از تأسف و تحیر و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر زمین زدن: دست بر زمین زدن ؛ کوفتن کف دست بر ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سرگرفتن: دست بر سرگرفتن ؛ در مقام ادای تسلیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سینه: دست بر سینه ؛ قرار داشتن دستها روی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سر شدن: دست بر سر شدن ؛ تسلیم کردن. ( ناظم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سری رفتن: دست بر سری رفتن ؛ کنایه از برسرزنان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سر من: دست [ فلان ] بر سر من ؛ آنچه او را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر قفا بستن: دست ( چیزی را ) بر قفا بستن ؛ بسوی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر قفا پیچیدن: - دست بر قفا پیچیدن ؛ تاباندن دست ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سر سودن: دست بر سر ( کسی ) سودن ؛ او را مورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سر نشستن: دست بر سر نشستن ؛ سیلی به سر زدن در ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر فلک شدن: دست بر فلک شدن ؛ کنایه از بلند کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر کتف بستن: دست بر کتف بستن ؛ دست بر قفا بستن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سر دست نهادن: دست بر سر دست نهادن ؛ کنایه از معطل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر سر نهادن: دست بر سر نهادن ؛ قبول کردن و دست ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر گریبان زدن: دست بر گریبان زدن ؛ در آویختن با : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر کمر داشتن: دست بر کمر داشتن ؛ نخوت وغرور کردن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر کمر زدن: دست بر کمر زدن ؛ نخوت و غرور کردن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر کش نهادن: دست بر کش نهادن ؛ دست بر سینه و بغل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست برگشادن: دست برگشادن ؛ آغاز کردن به کاری. رج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر گلو اوردن: دست بر گلو آوردن ؛ کنایه از گلو افش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر لب زدن: دست بر لب زدن ؛ دست بر لب نهادن به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست برهم: دست برهم ؛ کنایه از قطع کردن دست بس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست برمالیدن: دست برمالیدن ؛ کنایه از آماده و مهی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر هم سائیدن: دست بر هم سائیدن ؛ دست به هم مالیدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر هم زدن: دست بر هم زدن ؛ دست زدن. تصفیق. تصد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر هم سودن: دست بر هم سودن ؛ دست برهم سائیدن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست برهم سوده: دست برهم سوده ؛ دست افسوس. مرادف کف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر هم نهادن: دست بر هم نهادن ؛ قرار دادن دستهارو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر هم گرفتن: دست بر هم گرفتن ؛ متصل کردن دستها ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بشریت: دست بشریت ؛ اضافه استعاری : بنده به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بستن کسی را: دست بستن کسی را ؛ مانع شدن کسی را ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بلند کردن بروی کسی: دست بلند کردن بروی کسی ؛ قصد طپانچه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بنداشتن: دست بِنَداشتن ؛ رها نکردن. ( یادداش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بلند شدن: دست بلند شدن ؛ دراز شدن به سوی کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دستبند کردن: دست [ کسی را ] بند کردن ؛ او را به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به اب رساندن: دست به آب رساندن ؛ به قضای حاجت شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بندگی بر زمین نهادن: دست بندگی بر زمین نهادن ؛ به خاک اف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست بر: دست برّ ؛ اضافه استعاری : بزرگواراد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر اسمان داشتن: دست بر آسمان داشتن ؛ دست به سوی آسم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست براوردن: - دست برآوردن ؛ آماده شدن. رجوع به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر ابرو گرفتن یا نهادن: دست بر ابرو گرفتن یا نهادن ؛ تاب نظ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر بالای ابرو گرفتن: دست بر بالای ابرو گرفتن ؛ تاب نظاره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر بالای یکدیگر نهادن: دست بر بالای یکدیگر نهادن ؛ کنایه ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست برباد: دست برباد ؛ مبذر. دست به باد. مسرف. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر بر زدن: دست بر بر زدن ؛ دست به برزدن. آماده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر بر نهادن: - دست بر بر نهادن ؛ به معنی سلام کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر پای زدن: دست بر پای زدن ؛ دست و پا زدن : بسا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر دل داشتن: دست بر دل داشتن ؛ با رنجهاو سختیهای ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مینی فرز: مینی فرز ( ابزارآلات برقی ) مینی ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zvezda: ز وزدا Zvezda نام کانال تلویزیونی د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ماتا هاری: ماتاهاری ( Matahari ) در زبان های م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مال: در زبان آذری به گاو و هر حیوان بارب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دردست کردن چیزی: دردست کردن چیزی ؛ مالک شدن آن. ( یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دست دادن: در دست دادن ؛ مخفی و پنهان شده ای ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست ازمای: دست آزمای ؛ آزماینده به دست. رجوع ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست اختن: دست آختن ؛ دست دراز کردن و بیرون کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ارادت: دست ارادت ؛ : همان طینت را به همان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از استین براوردن: دست از آستین برآوردن ، یا بیرون آور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از پا درازتر بازگشتن: دست از پا درازتر آمدن یا بازگشتن یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از خود شستن: دست از خود شستن ؛ از خود گذشتن. رجو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از پا درازتر امدن: دست از پا درازتر آمدن یا بازگشتن یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از پی چیزی بردن: - دست از پی چیزی بردن ؛ به کنه آن ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دامن نداشتن: دست از دامن [ کسی ] نداشتن ؛ دامن ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دل براوردن: دست از دل برآوردن ؛ از سر صدق به را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دامن داشتن: دست [ کسی را ] از دامن داشتن ؛ دامن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از سر بداشتن: دست از سر بداشتن ؛ رها کردن. رجوع ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دامن رها کردن: دست از دامن رها کردن ( یا نکردن ) ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از سر چیزی نگذاشتن: دست از سر چیزی نگذاشتن ؛ ترک نکردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از سر گرفتن: دست از سر [ کسی ] گرفتن ، یا برگرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دهان و دهن برداشتن: دست از دهان و دهن برداشتن ؛ بی پرده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از قبر بیرون ماندن: دست [ کسی ] از قبر بیرون ماندن ؛ نی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از قفا واکردن: دست از قفا واکردن ؛ آزاد و رها کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از قنداق براوردن: دست از قنداق برآوردن یا در آوردن ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ازکار رفتن: دست ازکار رفتن ؛ از کار افتادن دست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از کار بشدن: دست از کار بشدن ؛ از کار افتادن دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از میان براوردن: دست از میان برآوردن ؛ خود را ظاهر ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از کار شدن: دست از کار شدن ؛ دست از کار رفتن. ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از هم بدادن: دست از هم بدادن ؛ از یکدیگر جدا شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از لباس بیرون کردن: دست از لباس بیرون کردن ؛پوشیدن جامه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست افتادن: دست افتادن ؛ بدست افتادن. رجوع به ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست افسوس: دست افسوس ؛ مرادف کف افسوس. ( آنندر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست امتحان: دست امتحان ؛ کنایه از زورآزمائی. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست انداختن کسی را: دست انداختن کسی را ؛ او را استهزا ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست اندر زدن به: دست اندرزدن به ؛ متمسک شدن به. استم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست اندر کار بودن: دست اندر کار بودن ؛ دست در کار بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست انسانیت: دست انسانیت ؛ اضافه استعاری : بنده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ایام: - دست ایام ؛ اضافه استعاری : سرزلف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست با برکت داشتن: دست با برکت داشتن ؛ خجسته دست و میم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست با پادشاه: دست با پادشاه ؛ کنایه از برابری کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بادپیما: دست بادپیما ؛ کنایه از دستی که حرکت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بادست: دست بادست ؛ دست به دست. بسیار نزدیک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بازدادن: دست [ به کسی ] بازدادن ؛ با او بیعت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست بازداشتن: دست بازداشتن ؛دست برداشتن. باز ایست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بازکشیدن: دست بازکشیدن ؛ دست برداشتن. خودداری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بازگرفتن: دست بازگرفتن ؛ متوقف شدن. از ادامه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بالا زدن: دست بالا زدن ؛ دست بالا کردن. - | ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بالین کردن: دست بالین کردن ؛ دست را خم داده بزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست با هم دادن: دست با هم دادن ؛ دست بهم دادن : نیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بدار: دست بدار! ؛ نوعی بازی است. خودداری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست بداشتن: دست بداشتن ؛ دست برداشتن. رجوع به ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست و پای رفتن: از دست و پای رفتن ؛ به دست و پای مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست هشتن: از دست هشتن ؛ رها کردن. از دست دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازکف دست مو برامدن: ازکف دست ( یا بر کف دست ) مو برآمدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست هم ربودن چیزی را: از دست هم ربودن چیزی را ؛ یکی از تص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد در دست بودن: باد در دست بودن ؛ تهیدست بودن. و رج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد دست: باددست ؛ ولخرج. مبذر. مسرف. رجوع به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخشنده دست: بخشنده دست ؛ آنکه دست بخشنده دارد. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
براورده دست: - برآورده دست ؛ دست برداشته. دست به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بردست: بردست ؛ نقداً. ( یادداشت مرحوم دهخد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با می بدست: با می بدست ؛ با جام شراب در دست : ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر دست دادن: بر دست [کسی ] دادن ؛ تسلیم او کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر دست گرفتن: بر دست گرفتن ؛ به دست گرفتن. در دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر دست امدن: بر سر دست آمدن ؛ به دست آمدن. رجوع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر دست درامدن: بر سر دست درآمدن ؛ ظاهر گشتن. پدید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بریده دست: بریده دست ؛ آنکه دست او را بریده با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسته دست: بسته دست ؛ مقید. مغلول : بیاریم گو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند کردن دست با کسی: - بند کردن دست با کسی ؛ حلقه کردن د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست: به دست ؛ در دست. ( ناظم الاطباء ) . ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست ارنده: به دست آرنده ؛ به دست آورنده. تحصیل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست امدن: به دست آمدن ؛ حاصل شدن و میسر آمدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست اوریدن: به دست آوریدن ؛ به دست آوردن. دست د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست افتادن: به دست افتادن ؛ حاصل شدن. به دست آم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست افکندن: به دست [ کسی ] افکندن ؛ در اختیار ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست اوفتادن: به دست اوفتادن ؛ به دست افتادن : دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست بافتن: به دست بافتن ؛ نسج با دست. با دست ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست برگرفتن: به دست برگرفتن ؛ در دست گرفتن. با د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست بودن: به دست بودن ؛ در دست بودن. موجود بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست چپ دادن کتاب: به دست چپ دادن کتاب ؛ نامه عمل در د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست چپ خفتن: به دست چپ خفتن ؛ خواب کردن به آرام ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست چپ شمردن: به دست چپ شمردن ؛ کنایه از بسیار با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست خود: به دست خود ؛ مستقیم. بی واسطه. نه ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست خود بودن: به دست خود بودن ؛ دراختیار خود بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست خودش بدهید: به دست خودش بدهید ؛ به شخص خودش بده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به دست دادن: به دست [ کسی ] دادن ؛ در اختیار او ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست کسی سزای او را دادن: به دست کسی سزای او را دادن ؛ او را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست داشتن: به دست داشتن ؛ در اختیارداشتن. دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست درافتادن: به دست [ کسی ] درافتادن ؛ به دست او ...
١ سال پیش