نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر افتاب: شیر آفتاب ؛ برج اسد : به آهوان نظر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شعر شیر: شعر شیر؛ شعر نیکو. ج ، شیار. ( ناظم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برج شیر: برج شیر؛ برج اسد. برج پنجم از دوازد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل شیر: مثل شیر؛ بسیار مفید. جامه شسته. مثل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر چرخ: شیر چرخ ؛ شیر آسمان. کنایه از برج ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر قالی: شیر قالی ؛ نقش شیر که بر قالی منقش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر قالین: شیر قالین ؛ شیر قالی. تصویر شیر که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیرقلاب: شیر قلاب ؛ آهنی که قلندران بر سر دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر کردگار: شیر کردگار؛ علی علیه السلام. اسد اﷲ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر گردیدن: شیر گردیدن ؛ شیرشدن. چون شیر زورمند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر لوای: شیر لوای ؛ نقش شیر که بر لوای کنند. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر گرمابه: شیر گرمابه ؛ شیر حمام. شیری که بر د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیرمست: شیر مست ؛ شجاع و دلاور وغازی و جنگج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر نمد: شیر نمد؛ صورت شیری که از نمد سازند. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر یله: شیر یله ؛ شیر رهاشده : نتوان گفت خل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کام شیر اژدن: کام شیر آژدن ( خاریدن ) ؛ کنایه از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زن شیر: زن شیر؛ زن دلاور و شجاع و دلیر : زن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیران پولادخای: شیران پولادخای ؛ مردمان دلیر و بهاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سالار شیر: سالار شیر؛ فرمانده ِ شجاع و دلیر. س ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر امیر: شیر امیر؛ کنایه ازسردار دلاور درگاه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر پرخاشخر: شیر پرخاشخر؛ پهلوان جنگاور : ندانست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر امدن: شیر آمدن ؛ مانند شیرسرافراز و موفق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از شیر بریدن: از شیر بریدن ؛ از شیر باز کردن. از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از شیر باز کردن: از شیر باز کردن ؛ منع ترضیع از بچه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از ماه شیر دوشیدن: از ماه شیر دوشیدن ؛ جادویی کردن. تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از شیر واگرفتن: از شیر واگرفتن ؛ از شیر بریدن. از ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بلغور شیر: بُلغور شیر؛ نوعی خوراک است که در جن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برادر شیر: برادر شیر ( شیری ) ؛ برادر رضاعی. پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادمی شیرخام خورده است: آدمی شیرخام خورده است ؛ که هرچه نقل ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زبان دادن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " زبان دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کرکوی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کرکوی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لفج: دکتر کزازی در مورد واژه ی " لَفْج" ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشف رود: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کَشَفْ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر پیره: شیر پیره ؛ مثل شیر پیر. با صورتی مه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر چتر: شیر چتر؛ نقش شیر که در چتر کنند. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر پرده: شیر پرده ؛ شیر علم. شیر شادرْوان. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر خطایی: شیر خطایی ؛ ببر. ( بحر الجواهر ) .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر حوض: شیر حوض ؛ صورت شیری که بر مجرای حوض ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر درفش: شیر درفش ؛ نقش شیر که بر درفش باشد. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر رایت: شیر رایت ؛ تصویر شیر که بر علم و را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر دیبا: شیر دیبا؛ شیر رایت. نقش شیر که بر پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر زنجیری: شیر زنجیری ؛ شیر که در بند باشد. شی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیرسار: شیرسار، شیرسر: گرزشیرسار؛ گرز که سر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر شادروان: شیر شادرْوان ؛ تصویر شیری که در پرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر سیستان: شیر سیستان ؛ کنایه از رستم است. ( آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر شرزه غاب: شیر شرزه غاب ؛ شیر خشمگین. ( فرهنگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر عرین: شیر عرین ؛ شیر بیشه. شیر جنگل. شیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر علم: شیر علم ؛ تصویر که بر جامه علم دوزن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر شکاری: شیر شکاری ؛ شیر که شکار کند. شیر که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر طلا: شیر طلا؛ صورت شیری که از طلا سازند. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر غران: شیر غران ؛ شیری که می غرد و نعره می ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر فرش: شیر فرش ؛ نقش شیر که برفرش کنند. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر غاب: شیر غاب ؛شیر بیشه. شیر عرین. هرکو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر فلوس: شیر فلوس ؛ صورت شیری که در یک طرف ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فربی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " فربی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سنگی: دکتر کزازی در مورد واژه ی "سنگی " م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زهش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " زَهِش " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کافتن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کافتن" ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیشانی شیر خاریدن: پیشانی شیر خاریدن ؛ کام شیر خاریدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جبهه شیر خواب الوده خاریدن: جبهه شیر خواب آلوده خاریدن ؛ پیشانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تند شیر: تند شیر؛ شیر تند. شیر که تند و تیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر اواز: شیرآواز؛ که آوازی چون شیر بیشه دارد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیراور: شیرآور؛ شیرافکن. شیرگیر. که شیر را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شرزه شیر: شرزه شیر؛ شیر شرزه. شیر خشمگین : چو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر اهنین چرم: شیر آهنین چرم ؛ شیر که پوست استوار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر ایزد: شیر ایزد؛ شیر خدا. اسد اﷲ الغالب. ل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیراشوب: شیرآشوب ؛ آشوبنده چون شیر. که چون ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیرافرین: شیرآفرین ؛ آفریننده شیر بیشه. که شی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر بالش: شیر بالش ؛ نقش و تصویر شیر بر روی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیربازی: شیربازی ؛ دست به کار خطرناک زدن : ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر برف: شیر برف ؛ صورت شیری که اطفال از برف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیربرفی: شیر برفی ؛ شیر برف. صورت شیر از برف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر بساط: شیر بساط؛ نقش شیر که بر بساط کنند. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر برفین: شیر برفین ؛ شیر برف. شیر برفی. شیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل شیر برفی: مثل شیر برفی ، نمودی دروغین. ( امثا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر بیابانی: شیر بیابانی ؛ کنایه از شیر درنده اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر بی دم و سر و اشکم: شیر بی دم و سر و اشکم ؛ کنایه از ام ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر پاس: شیر پاس ؛ نگهبان و پاسداری کننده چو ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مثابه: مثابة در اصل از ماده ثوب به معنی با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ترشباله: ترشباله: آبکش ( ( مثه من بدبخت نیس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بیرون: بیرون: بیرون در پهلوی بُرن bērōn بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دیر شدن روز: دیر شدن روز:بکنایه ، دل سیری و ملال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پاچه کسی را گرفتن: پاچه کسی را گرفتن: [ اصطلاح در تداو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مهنا: عیش مهنا : زندگی گوارا . ( مرزبان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ویله: ویله: دکتر کزازی در مورد واژه ی " و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
انکار: انکار: [اصطلاح حقوق]در اصطلاح آئین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پادشاهی: پادشاهی :پادشاهی در پهلوی پاتخشاگیه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تمایز: تمایز DIFFERENTIATION :[اصطلاح جامع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پاپتی: پا پتی:پا برهنه ، بدون کفش ، در زبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ایه 27 سوره واقعه: در قرآن اصحاب یمین یعنی شیعیان حضرت ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
درخت: در زبان ترکی به درخت زنده آغاج یا آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
بازی: بازی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
داریخماخ: داریخماخ یک واژه ی تر کی است به معن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جامه ٔ عید: جامه عید ( عیدی ) ؛ جامه ای که در ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دو عید: دو عید ؛ عیدین. عید اضحی و عید فطر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عید رمضان: عید رمضان ؛ عید فطر. عید روزه گشادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عید روزه گشادن: عید روزه گشادن ؛ عید فطر : نخستین ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عید گوسپندکشان: عید گوسپندکشان ؛ عید اضحی. عید قربا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
محرم عید: مُحْرِم ِ عید ؛ آنکه برای عید اضحی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مه عید: مه عید ؛ ماه شب عید رمضان. هلال را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عید ماه روزه: عید ماه روزه ؛ عید فطر. عید رمضان. ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امر بین الامرین: نظر شهید مطهری در مورد : جبر ، تفیض ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تفویض در مکتب معتزله: نظر شهید مطهری در مورد : جبر ، تفیض ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دولابچه: دولابچه dullabčə: [اصطلاح صنایع دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 51 سوره انفال: شهید مطهری در مورد واژه عبید در آیه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قلب عنقا: قلب عنقا ؛ اقنع که معنی آن قانعتر ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قلب غم: قلب غم ؛ مغ آتش پرست. ( آنندراج از ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
پتیاره: پتیاره:دیو ، گزند و آسیب سترگ دکتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دری وری: دری وری : [عامیانه، اصطلاح] سخن بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باد به پرچم کسی وزیدن: باد به پرچم کسی وزیدن : کنایه از صا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 46 سوره انفال: تفسیر شهید مطهری از آیه 46 انفال " ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باد کسی یا چیزی خارج شدن: باد کسی خارج شدن : کنایه از اینکه د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بودردا: بودردا : ( ز این مشتی ریاست جوی رع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کارد بزنی خونش در نمی اید: کارد بزنی خونش در نمی آید:بسیار خشم ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
چاکر: واژه پهلویک چاکر cakar به معنای خدم ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یوم الفرقان: یوم الفرقان به تعبیر قران روز جنگ ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
جگر: جگر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "جگر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
رسوا: رسوا : رسوا به معنی بد نام و بی آبر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
هال: هال: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گنگ رود: در زبان کره ای به رودخانه گنگ ( gan ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
جان: جان : دکتر کزازی در مورد واژه ی جان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
داغون: داغون تغییر یافته ی داغین ترکی هست ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
ابراهیم تاتلیسس: ابراهیم تاتلیسس در زبان ترکی به معن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
لایو: لایو ( live ) : [ اصطلاح اینستا گرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الحزبین: الْحِزْبَیْنِ : دو حزب ، کلمه ( حزب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ٱلذی: ٱلَّذِیٓ : که ، همان کسی که
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عوجا: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته: آش کشک خالته بخوری باته نخوری پاته: ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بر گراییدن: برگراییدن:سنجیدن و اندازه گرفتن دک ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خاییدن: خواییدن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تاریخ: تاریخ: [اصطلاح مداحی ] مجموعه ای از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
افسون: افسون: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اخبار: اَخبار:جمع خبر اِخبار: خبر دادن، آگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ان قلت: ان قلت: [ اصطلاح آخوندی] ایراداتی ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فروغ: فروغ :در پهلوی در ریخت فروگ frōg بک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
داردانل: داردانل : یک واژه ی ترکی است که از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قول نامه: قولنامه:[اصطلاح حقوق] نوشته ای غالب ...
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گفت: دکتر کزازی واژه ی " گفت" را در نوشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
که: "که" در تاریخ بیهقی به معنی" حتی "ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قیچی پاتس: قیچی پاتس ( تجهیزات پزشکی ) قیچی پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سم: در زبان آذری به کیسه زهر ی که در کب ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بنفش: از نظر قدما رنگ بنفش رنگ مشتری بوده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اجر: واژه ی آجر در اصل به شکل آگر egar ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خدنگ: خدنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rigging: اسباب ( Rigging ) [اصطلاح دریانوردی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کالک: کالک:[اصطلاح نظامی] کالک صفحه شفافی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سواد: قارا سواد و یا کورا سواد در اصطلاح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تهی: تهی در پهلوی تهیگ tuhīg بوده است.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر دفتر بودن: بر سر دفتر بودن ؛ برتر از دیگران بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ساحل: ساحل : لغت عربی شده ی ساحل از ریشه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نسبت: دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قیچی: قیچی یک واژه ترکی است . اما در ترکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
قند: در زبان هندی به کریستال" خاندا "گفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیگران در شکم مادر و پشت پدرند: دیگران در شکم مادر و پشت پدرند ؛ یع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد شکم: باد شکم ؛ نفخی که در شکم پدید آید. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از شکم افتادن: - از شکم افتادن ؛ کنایه از مردن و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شکم رفتن: به شکم رفتن ؛ برروی زمین خزیدن مانن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سنگ بر شکم بستن: سنگ بر شکم بستن ؛ رسمی بوده است عرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرشکم: پرشکم ؛ پرخوار. پرخور : به اندازه خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رفتن شکم: رفتن شکم ؛ اسهال گرفتن. اسهال داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم اندوده: شکم اندوده ؛شکم مالیده : پشت مالیده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم از گاو قرض کردن: شکم از گاو قرض کردن ؛ کنایه از پرخو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شکم کشیدن: به شکم کشیدن ؛ چیزی گران و سنگین را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم از عزا برون اوردن یا دراوردن: شکم از عزا برون آوردن یا درآوردن ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم بر پشت چسبیدن: شکم بر پشت چسبیدن ؛ کنایه از نهایت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم بچه: شکم بچه ؛ شکم کوچک. ( یادداشت مؤلف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم بر زمین نهادن: شکم بر زمین نهادن ؛ فرونشستن بر زمی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم باز کردن: شکم باز کردن ؛ عبارت از آن است که آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم به اب زدن: شکم به آب زدن ؛ با تنگدستی در هرچه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم به اب زنی: شکم به آب زنی ؛ اسراف در خرج و خورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم برامدن: شکم برآمدن ؛ بلند شدن شکم بسبب آبست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم به اب زن: شکم به آب زن ؛ بدمعامله. ( ناظم الا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم پر کردن: شکم پر کردن ؛ ایکار. ( تاج المصادر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم به شکمش دوختن: شکم به شکمش دوختن ؛ کنایه از آرمیدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم رفتن: شکم رفتن ؛ دل پیچه. پیچاک شکم : و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم چارپهلو کردن: شکم چارپهلو کردن ؛ شکم را از طعام و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم دزدیدن: شکم دزدیدن ؛ شکم در خویش دزدیدن. کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم پراب: شکم پرآب ؛ که شکمش آکنده از آب باشد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم چرب کردن: شکم چرب کردن ؛ به خود نویدو وعده خو ...
١ سال پیش