علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر اب بستن: سر آب بستن ؛ آب بر روی کسی بستن. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر از اطاعت کشیدن: سر از اطاعت کشیدن ؛ نافرمانی کردن : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر به چیزی زدن: سر به چیزی زدن: با چیزی برابر شدن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوس: کوس فلک: کنایه از رعد کوس فلک را جر ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر در اخور خود داشتن: سر در آخور خود داشتن:[تعریض] دخالت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر راه کسی را گرفتن: سر راه کسی را گرفتن: او را وادار به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر از تخم دراوردن: سر از تخم درآوردن: بیرون آمدن جوجه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر بر اسمان افراشتن: سر بر آسمان افراشتن /سودن:[ادبی] بس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر سالم به گور بردن: سر سالم به گور بردن:[مجازی] آسوده و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر در اخور کسی کردن: سر در آخور کسی داشتن:[ تعریض] در کا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر راحت به زمین گذاشتن: سر راحت به زمین گذاشتن:[کنایی] با آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر سبک کردن: سرسبک کردن:[مجازی] قضای حاجت کردن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر بردن: سر بردن: با شتاب بسیار رفتن: ( مگر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر به تن کسی نبودن: سر به تن کسی نبودن: مردن یا کشته شد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر به بیابان گذاشتن: سر به کوه بیابان گذاشتن:[کنایی] به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر به گریبان بودن: سر به گریبان بودن:[مجازی] غمگین یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر خود را زدن: سر خود را زدن: موی خود را کوتاه کرد ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

وجدان: واژه ایرانی وجدان از واژه اوستایی v ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

یکایک: یکایک: در شاهنامه در معنی ناگهان و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

استوری: استوری ( story ) : [ اصطلاح اینستا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مغازه: مغازه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "م ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کوچه: کوچه: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناجوردم: ناجور دم:/nājurdom/ صفت[ جانورشناسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناجورگانی: ناجورگانی:/nājurgāni/ اسم] زیست شنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قاضی: واژه ی قاضی یک واژه سغدی است که بعد ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مردم: "مردم" در تاریخ بیهقی به معنی طر فد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کتاب: واژه ی کتاب در زبان پهلوی "نامک " ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روز بشما خوش: روز بشما خوش ؛ دروقت برخورد یا خداح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شب بشما خوش: شب بشما خوش ؛ ترکیبی که به وقت خداح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبح المال: شبح المال ؛ عبارت است از شتر و گوسپ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبح باطل: شبح باطل ؛ یعنی هباء و یقال : هو ار ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

انجمن: انجمن: در پهلوی هنجمن hanjaman بوده ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اجل برگشته می میرد نه بیمار سخت: اجل برگشته می میرد نه بیمار سخت: [ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تفریط: اِفراط: زیاده روی کردن در کاری تَفر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لباس: انواع لباس به فارسی و انگلیسی: بلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کوچه: کوچه: در زبان ترکی به کوچه آرالیق گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بخردان: بخردان : به کنایه ی ایما، پادشاهان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب را بستن: آب را بستن: از جاری شدن آب یا رسیدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب را به هم گره زدن: آب را به هم گره زدن:[ مجازی] در صرف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب زدن: آب زدن: خیس یا مرطوب کردن. به همین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب سرد روی سر کسی ریختن: آب سرد روی سر کسی ریختن:[ مجازی] بر ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

امریکا: اِمْریکا/آمریکا: نام این قاره را ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ابجی: = آباجیْ = آغاباجی = آغا ( پیشونداح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پیرایه: پیرایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

باتلاق: باتلاق که در زبان ترکی پاتلاق هم تل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

الماس: الماس: الماس با همین ریخت در پهلوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کشور: کشور: در پهلوی در همین ریخت کاربرد ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

داعش: پرچم سیاه داعش نشان خلفای عباسی و ن ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سراغ: سراغ در اصل سراق بوده یک واژه ی ترک ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تبدیل: تبدیل :واژه تبدیل با واژه بدل از یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

goat: واژه ی goat انگلیسی تغییر یافته ی ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چادر: چادر :چاترčatur . ستاک واژه همان اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب پاکی: آب پاکی: آخرین آب که برای تطهیر بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب توبه: آب توبه: آبی که به نیت توبه بر سر ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب تنباکو: آب تنباکو: آبی که تنباکو را در آن خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب سبک: آب سبک: آبی که فاقد نمک های قلیایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب خورشت: آب خورشت: بخش آبکی خورشت، شامل آب، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب خضر: آب خضر: نوعی مهره زرد رنگ که زنان ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب باتری: آب باتری: اسید سولفوریک رقیق که به ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگرویان: سنگرویان:/sangruyān/: اسم، تیره ی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ روی: سنگروی:/sangruy، - ان/: اسم. گیاه ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ قلاب کردن: سنگ قلاب کردن:[ مجازی] از سر باز کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اکازیون: ملک اکازیون : [ اصطلاح املاک] یکی ا ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ بزرگ برداشتن: سنگ بزرگ برداشتن:[ کنایی] دست به کا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ به ترازوی کسی نگذاشتن: سنگ به ترازوی کسی نگذاشتن:[کنایی] ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ به شکم خود بستن: سنگ به شکم خود بستن:[مجازی] گرسنگی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ انداختن جلوی پای کسی: سنگ انداختن جلوی پای کسی:[کنایی] بر ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شورت هند: تند نویسی ، تند نویس ( فرهنگ واژه ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسکالپل: اسکالپل ( تجهیزات پزشکی ) اسکالپل ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ناخن: نا خون به معنی بدون خون است جزعی از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجاب ها: سنجاب ها/sanjābhā/: اسم، تیره ای از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجاق ته گرد: سنجاق ته گرد/sanjāqtahgerd/، ها:اسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجه شناسی: سنجه شناسی:/sanješenās/اسم: دانش وز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجاق کش: سنجاق کش:/sanjāqkeš، - ها /: اسم. ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اگاهی طبقاتی: آگاهی طبقاتی ( CLASS CONSCIOUSNESS ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اماده باش: آماده باش:[اصطلاح نظامی]آگاهی از خط ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brow: brow انگلیسی تغییر یافته ی ابرو فار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مردم: مردم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اتش: آتش کُشته: آتش خاموش شده، بالکنایه ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological stori: psychological stori : رمان روانی ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological novel: psychological novel : رمان روانی ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

propaganda novel: Propaganda novel : رمان تبلیغی ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychic distance: Psychic distance : فاصله روانی ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمک کاری: کمک کاری ؛ مددکاری. عمل و حالت کمک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

objective point of view: Objective point of view: زاویه دید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چرت: چرت ( اصطلاح خیاطی ) :شکاف کوچکی که ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواب زدا: خواب زدا:/xābzeda/، ( - ها صفت ) دا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواب گفتاری: خواب گفتاری:/xābgoftari/:اسم. عمل ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در خم یک کوچه بودن: در خم یک کوچه بودن:[مجازی]هنوز در آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خمیر ریش: خمیر ریش:/xamir ( e ) riš ، ها / اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خمپذیرران: خومپذیران:/xampaziān/[ اسم] شاخه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خنازیری: خنازیر:/xanāzir /اسم. سل غده های لن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنده سر دادن: خنده سر دادن؛ با صدای بلند و به شدت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواب کسی ریختن: خواب کسی ریختن:[ مجازی] نیاز شدید ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواب نداشتن: خواب نداشتن: دچار بی خوابی بودن ( د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواب کسی تعبیر شدن: خواب کسی تعبیر شدن:[ مجازی] پیشگویی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خواب پا شدن: از خواب پا شدن: بیدار شدن ( نصف شب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خواب کسی امدن: به خواب کسی آمدن: در جریان خواب در ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهر پذیر: از نقش مراد مهر پذیر شدن : مهر از ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محجوبه: محجوبه :زن پرده پوش ، مستوره . ( در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

در باب: در باب وی چه رفتی " چه بلایی به سرش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دره التاج: درَّه التّاج :درخشانترین و گرانبهات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دوال: به" دوال پا "در زبان آذری" قئیش پاچ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دامنه: دامنه ( اینترنت و رایانه ) دامنه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

زیبا: زیبا: دکتر کزازی در مورد واژه ی "زی ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ستاره: ستاره: دکتر کزازی در مورد واژه ی ست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افترا امیز: افترا آمیز:/efterā. āmiz/ صفت. آمیخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افتضاح به بار اوردن: افتضاح بار آوردن: مایه رسوایی شدن، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتضاح بودن: افتضاح بودن: بسیار بد بودن. ( صدر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتضاح شدن: افتضاح شدن: بسیار بد و خراب شدن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یار و یار: یار و یار ؛ دوست و معین.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایه 3 سوره یس: آیه 3 سوره یس. إِنَّکَ لَمِنَ الْ ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خط مستقیم: خط مستقیم ؛ خط راست بدون اعوجاج. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سطح مستقیم: - سطح مستقیم ؛ سطح راست : سطح مستقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستقیم القامه: مستقیم القامه ؛ برافراشته بالا. ( ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روده مستقیم: معاء یا روده مستقیم ؛ نام یکی از ام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

هوس: هوس:این واژه از ریشه ی واژه اوستایی ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کلید: کلید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ریپورت: ریپورت ( Report ) :[ اصطلاح توییتر] ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هوش: هوش ( INTELLIGENCE ) :[اصطلاح جامعه ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راستکی: راستکی/rāstaki/: صفت. [ گفتاری] حقی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سارافن: سارافن /sārāfon/، ها؛/اسم. لباس روی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راستشکافت: راست شکافت /rāstšekāft/: صفت. [ زمی ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخلیه تاجی: تخلیه تاجی: روشنایی پیرامون یک جسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخم افتابگردان: تخم آفتابگردان: دانه گیاه آفتابگردا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخم کسی را کشیدن: تخم کسی را کشیدن: او را اخته کردن خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخم گرفتن: تخم گرفتن: دانه گیاهان را گرد آوردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخم لق در دهن کسی شکستن: تخم لق در دهن کسی شکستن:[کنایی] وعد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از تخم در امدن: از تخم درآمدن: بیرون آمدن نوزاد جان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخمپوش: تخمپوش/ اسمtoxmpuš، - ها/:اسم [ گیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخمک خمیده: تخمک خمیده: از انواع تخمک که به علت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخمک راست: تخمک راست: از انواع تخمک که در آن س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخمک واژگون: تخمک واژگون: از انواع تخمک که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخمک راه: تخمک راه\toxmakrāh، - ها\ اسم [زیست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخم کشی: تخم کشی:عمل یا فرایند فراهم کردن ام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخمگانی: تخمگانی /toxmgāni/: اسم. [ زیست شنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخریبچی: تخریبچی:/ taxribči - ها؛ - - ان /:ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخفیف خوردن: تخفیف خوردن: از تخفیف بهره مند شدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخفیف گرفتن: تخفیف گرفتن: کالایی را ارزان تر از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخلیه اطلاعاتی: تخلیه اطلاعاتی: عمل یا فرایند به دس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دیو: دیو : دکتر کزازی در مورد واژه ی دیو ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرف کسی یکی بودن: حرف کسی یکی بودن: سخن خود را تغییر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرف کسی را خواندن: حرف کسی را خواندن: آن را پذیرفتن و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرف نداشتن: حرف نداشتن:[مجازی] مخالفت نکردن. ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرکت انتقالی: حرکت انتقالی: ۱ - حرکتی که در آن هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حرف امدن: به حرف آمدن: سخن گفتن را آغاز کردن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرکت تناوبی: حرکت تناوبی: هر نوع حرکت ساده یا مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرکت دو بعدی: حرکت دو بعدی: نوعی حرکت که مسیرش من ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرکت دودی: حرکت دودی:[ زیست شناسی] نوعی حرکت م ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری