نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بلوک: بلوک Block ( اصطلاح خیاطی ) : به مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نوکر: واژه ی نوکر با واژه پهلویک چاکر cak ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
جفا: جُفا:به ضمّ اول مخفف جُفاء ، خاشاکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
baby: baby انگلیسی تغییر یافته ی" بَه بَه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لگام بر بادنهادن: لگام بر بادنهادن ؛ کنایه است از بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
مؤجل: مؤجل:[اصطلاح حقوق] تعهدی که انجام د ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
یخ: یخ ( yekh ) : [ اصطلاح چوپانی ] صوت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
مونولوگ: مونولوگ: گفتگو با خود که نقطه ی مقا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
سلام: کلمه ( سلام ) ، اصل در معنای این کل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
افکندن: افکندن: انداختن: این دو فعل هم ریشه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خط: خط: [اصطلاح مداحی ]اصطلاح غلطی ست ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
از: آز تغییر یافته ی واژه آج بوده که در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
انوشه: انوشه : در پهلوی انوشگ anōšag به مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
جان: به جان رسیدن : مردن ، ار به جان نرس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
روستا: روستا: [اصطلاح دامپروری] به محل محد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ابرو: آبرو: [اصطلاح راه سازی] هر سازه ای، ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
چاپار: چاپار از مصدر ترکی چاپّاق گرفته شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ترید کردن: ترید کردن: [ اصطلاح در تداول عامه] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
امکنه: اَمْکِنه/اَماکِن: در عربی امکنه جم ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
هویج: واژه ی هویج از لغت ایرانی ویج=ریشه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
گربه: گربه : در گویش محلی چهارمحالی چُرید ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
پارچه: پارچه : در زبان انگلیسی به بخش یا ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر دست و پا افتادن: زیر دست و پا افتادن: به علت بی توجه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر دست و پا ریختن: زیر دست پا ریختن:[ کنایی] فراوان بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر چیزی رفتن: زیر چیزی رفتن یا ماندن:۱ - با آن تص ...
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
مین: مین در زبان ترکی به معنی هزار می با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
grey: لغت grey به معنی خاکستری با لغت ترک ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خط انتقال نیرو: خط انتقال نیرو: شبکه ای از تجهیزات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خط تاریخ: خط تاریخ: خط موهوم در امتداد نصف ال ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خط اتوبوس: خط اتوبوس: مجموعه ای شامل چند اتوبو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خط ازاد: خط آزاد: مسیر یک وسیله ی ارتباطی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خط برنج: خط برنج: وسیله ای که برای نقش کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خطر گذشتن: از خطر گذشتن: از احتمال آسیب یا زیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خط کش اشل: خط کش اشل: نوعی خط کش مهندسی با مقط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خطکش تی: خط کش تی: خط کشی که به سر آن یک خط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خطر افتادن: به خطر افتادن: در معرض زیان یا آسیب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خطرافرین: خطر آفرین:/xatarāfarin/، ها؛ - ان/: ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نعل: نعل شبدیز در آتش بودن:در طلب معشوق ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
جنگ: واژه ی جنگ با واژه ی بهرام خدای جنگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نیز: نیز:[اصطلاح صید ]سوزن تور بافی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ازار: آزار = آز ( آزماق = منحرف شدن ، گم ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لقمه را جویدن و در دهان کسی گذاشتن: لقمه را هم جویدن و توی دهان کسی گذا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لقمه چپ کردن: لقمه چپ کردن:۱ - به آسانی و به تندی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لقمه را دور سر چرخاندن: لقمه را دور سر چرخاندن:[کنایه] کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لقمه کردن: لقمه کردن: در داخل لقمه قرار دادن ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خرچنگ منزوی: خرچنگ منزوی: گونه ای خرچنگ از راسته ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لقمه را از دست کسی قاپیدن: لقمه را از دست کسی قاپیدن: ( کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لقمه گرفتن: لقمه گرفتن:1 - پیچیدن نان خروش در ل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب پاک کردن: حساب پاک کردن ؛ تسویه حساب و کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر توی حساب بودن: سر توی حساب بودن ؛ کنایه از اطلاع د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب پاک گردیدن: حساب پاک گردیدن ؛ کنایه از روشن شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر بسر شدن حساب: سر بسر شدن حساب ؛پاک گردیدن حساب. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوان حساب: دیوان حساب ؛ دفتر حساب : آنروز که ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر حساب رسیدن: سر حساب رسیدن ؛ به موقع رسیدن ذی حق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حق و حساب: حق و حساب ؛ نَصَفَت. انصاف : اگر اح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خرج دادن: به خرج دادن: به کار بردن، ( خیلی حو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اهنگ: آهنگ : در این کلمه آه به معنای صدا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
سوپر: سوپر در اصل به معنی کامل، تمام، عال ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
صندلی: صندلی : صندل نوعی چوب از درختی به ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بادبان برافراشتن: بادبان برافراشتن /کشیدن /گشودن: گشو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باد سوختگی: باد سوختگی /bādsuxtegi/اسم. التهاب، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بادروبش: باد روبش/bādrubeš/: اسم. عمل یا فرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زبان: زبان را گروگان کردن: حالت مبالغه آم ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
چشم: دوختنِ چشم: کنایه ی ایما از پرهیز و ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
سالار: سالار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
سود: سود : دکتر کزازی در مورد واژه ی سود ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دادگاه صحرایی: دادگاه صحرایی: دادگاهی که به محض دس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دادگاه انکیزیسیون: دادگاه انکیزیسیون: دادگاهی که در کش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دادگاه اداری: دادگاه اداری: دادگاهی که در یک ادار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش ارزن: آش ارزن . رجوع به آش الم و آش گاورس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش اماج: آش اُماج ؛ آشی که اماج ( خمیرهای ری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش امام زین العابدین: آش امام زین العابدین ؛ آشی که در آن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش الم: آش الم ؛ آشی است که بجای برنج گاورس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشبرگ: آش برگ ؛ آشی که اسفناج یا برگ چغندر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش بغرا: آش بغرا ؛ آشی بوده که در آن گوشت و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش ترخنه: آش ترخنه ؛ آش جو مقشر.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش ترخنه دوغ: آش ترخنه دوغ ؛ آشی که جو مقشر در دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش تمر: آش تمر ؛ آشی که آچار آن تمر هندیست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش خلو: آش خلو ؛ آش آلو یا قسمی از آلو : در ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش جو نعمه: آش جو نعمّه ؛ آشی که قطعات خمیر بشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش زرشک: آش زرشک ؛ آشی که چاشنی آن زرشک است ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش درهم جوش: آش درهم جوش ؛ آشی که سبزیها و حبوبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش ساک: آش ساک ؛ آشی که سرکه و اسفناج دارد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش سرخ حصار: آش سرخ حصار ؛ آش قجری.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش سماق: آش سماق ؛ آشی که آچار آن سماق است : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش خلیل: آش خلیل ، آش خلیل اﷲ ؛ آشی که دانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش تره جعفری: آش تره جعفری ؛ آشی که سبزی آن تره و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش سرکه: ش سرکه ؛ آش که در آن به آچار سرکه ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش کدو: آش کدو ؛ شوربائی که کدو نیز بر آن م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش کرم: آش کرَم ، آش کلم ؛ کرنبیه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش کلم: آش کلم ؛ آشی که در آن کلم مُقشر خرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش کشکاب: آش کشکاب ، کشکاب ؛آش جو : در زمانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش گاورس: آش گاورس ؛ آش الم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش گوجه: آش گوجه ؛ آشی که آچار گوجه تر دارد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش گوجه برغانی: آش گوجه برغانی ؛ آشی که در آن گوجه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش لخشک: آش لخشک ؛ آش جو نعمه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش ماش: آش ماش ؛ آشی که دانه آن ماش است.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش میویز: آش میویز ؛ آشی که در آن مویز یعنی ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش ناردان: - آش ناردان ، آش ناردانگ ؛ آشی که د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش ویشیل: آش ویشیل ؛ بلهجه بعض ولایات آش بی ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این اش و این نقاره: این آش و این نقاره ؛ با کار و عملی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هرجا اش است کل فراش است: هرجا آش است کَل فرّاش است ؛ هرجا طع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
همان اش است و همان کاسه: همان آش در کاسه است ، همان آش است و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش یا ولی ﷲ: آش یا ولی اﷲ ؛ فیرنی. و در بعض جاها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زلف: زلف: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " زل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ورزیدن: ورزیدن: در پهلوی با ریخت ورزیتن war ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تخم مرغ: در زبان ترکی " یومورتا " یومورتا ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قوری: در زبان گرجی به خوک ghori گفته می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فمینیسم: فمینیسم ( Feminism ) : [اصطلاح جامع ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کیمیا: کیمیا: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کامل: کامل یک واژه ی عربی است برابر پارسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر کسی در اوردن: سر کسی درآوردن: به وسیله او تلافی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر کسی کلاه رفتن: سر کسی کلاه رفتن:[ مجازی] ۱ - فریب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر کسی کلاه گذاشتن: سر کسی کلاه گذاشتن:[مجازی] او را فر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر گنج نشستن: سر گنج نشستن:[ تعریض] پول فراوان و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر کسی کشیدن: سر کسی کشیدن:[گفتاری] بر سر او گستر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر کسی کردن: سر کسی کردن: سر او را پوشاندن. ( چا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر لج افتادن: سر لج افتادن: لج کردن. ( باز امروز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر وعده حاضر شدن: سر وعده حاضر شدن: در وقت مقرر در وع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر سیری: سر سیری:[ کنایی] از روی بی میلی یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر سیاه زمستان: سر سیاه زمستان: در سرمای شدید فصل ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر چیزی کار کردن: سر چیزی کار کردن: بر روی آن کار کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر چیزی گذاشتن: سر چیزی گذاشتن. :۱ - بر بالا یا بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر چیزی نشستن: سر چیزی نشستن: بر لبه آن یادر کنار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر حرف خود ایستادن: سر حرف خود ایستادن یا بودن:[گفتاری] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از کسی سر بودن: از کسی سر بودن: از او برتر یا بهتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عود: عود ( Relapse ) [اصطلاح اعتیاد]علائ ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
شیتیل: در زبان ترکی به گیاه گوجه فرنگی" شی ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کاوه: کاوه:کاوه در زبان پهلوی می بایست در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کراش: کراش ( Crush ) :[ اصطلاح توییتر] به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
وزن: وزن : وزن به معنای سنگینی weight ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
پگاه: پگاه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
نسخ: نسخ : نسخ از نظر لغت به معنی از بین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
محاق: محاق از ماده محق ( بر وزن مرد ) به ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی: حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی : : ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
باستان: باستان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اسب: اسب که در فارسی فرس هم نامیده می شو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر کسی امدن: بر سر کسی آمدن:[مجازی] دچار چیزی شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در سر پروراندن: در سر پروراندن:[ادبی] در ذهن به صور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به سر کسی قسم خوردن: به سر کسی قسم خوردن:[مجازی] 1 - به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از سر خود باز کردن: از سر خود باز کردن: از خود دور ساخت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از سر راه پیدا کردن: از سر راه پیدا کردن:[ کنایی] به رای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کی پشین: کی پشین :وکی پشین و کی آرش برادران ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دم دست بودن: در دسترس بودن ، نزدیک بودن ، در دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
صلیب کاشی: صلیب کاشی که اصطلاحا به آن اسپیسر ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
صلیب اجر: صلیب آجر ( ابزار بنایی ) صلیب آجر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
میل تعادل: نام دیگر میل تعادل میل موج گیر می ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دشلی: دنده دشلی ( دیشلی ) دنده های دیشلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شمشاد زن: شمشاد زن ( حاشیه زن ) ( کشاورزی و ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گردن گرفتن: گردن گرفتن در زبان ترکی " بویون آلم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اوجاق: واژه ی اوجاق یک واژه ترکی است که در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ایین: = آییْن و اوْیوُن = جشن ، مراسم جشن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوهر کاری یا چیزی را داشتن: جوهر کاری یا چیزی را داشتن: توانایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از سر چیزی درگذشتن: از سر چیزی درگذشتن ؛ ترک کردن. ( آن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از سر نهادن: از سر نهادن ؛ واژگون کردن. ( آنندرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز بر سر اوردن کسی را: روز بر سر آوردن کسی را ( بر کسی ) ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر ابرو خم کردن: سر ابرو خم کردن ؛ کنایه از اخم رو و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر از اب بیگانه شستن: سر از آب بیگانه شستن ؛ کنایه از ملک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر از چیزی بیرون اوردن: سر از چیزی بیرون آوردن ؛ از عهده آن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر از حکم کسی بیرون اوردن: سر از حکم کسی بیرون آوردن ؛ نافرمان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر افتاب: سر آفتاب ؛ عبارت از طلوع آفتاب. ( آ ...
١ سال پیش