علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خوک: خوک تغییر یافته ی پگ ( pig ) در زبا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

باز: باز: در پهلوی اپاچ apāč بوده است. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کیک: کیک :واژه ای هند واروپائی مشترک بین ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قنات: واژه های " خندق ، قنات، کانال" همان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کت: کت: ریشه واژه کت ایرانی است . این ل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

food: food :فود برگردانده کود فارسی است . ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کوس: کوس بر پیل بستن: کنایه ی ایماست از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

فیواستار: فیواستار ( Favstar ) :[ اصطلاح تویی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایین: = آییْن و اوْیوُن = جشن ، مراسم جشن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

down: down :واژه ی down انگلیسی همان واژه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تنگه داریال: تنگه داریال: قسمت دوم این واژه یعنی ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کافر: واژه ی کافر به معنی پوشاننده ی حقیق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پاترون: پاترون ( اصطلاح خیاطی ) : الگو ، ( ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بدن: آنطور که لغت شناسان لاتین میگویند و ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پسر: پسر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پس ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خوک: به ماده ی خوک وحشی همان خوک گفته می ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drug: drug تغییر یافته ی واژه ی داروی فار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

جزر و مد: جزر و مد ( Tide ) [اصطلاح دریانوردی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قاچاق: قاچاق ( SMUGGLING ) : [اصطلاح اعتیا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خوب: خوب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خوب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تقه زدن: تقه زدن : [عامیانه، اصطلاح] کوبیدن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پیرایه: پیرایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

باتلاق: باتلاق/باطلاق: این کلمه ترکی است ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مهربان: مهربان: در پهلوی مترپانmitrpān بوده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ارام: آرام: دکتر کزازی در مورد واژه ی آرا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نامه: نامه: به معنی کتاب . در پهلوی نامگn ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

جاده: جاده : [ اصطلاح راهنمایی و رانندگی] ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شیر: از آنجا که در برخی کشورها مجسمه حیو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

موتیف: موتیف ( Motif ) : :[اصطلاح موسیقی ] ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چیپ: چیپ : [ اصطلاح فوتبال ]ضربه یا پاس ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ازار: آزار : غمی گشت و سوداوه را خوار کر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مریض: مریض به کسی گفته می شود که اعراض ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بیهوده: بیهوده : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

باگ: باگ : [ اصطلاح هک و امنیت]باگ ها یا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

روباه: روباه :به معنای روبنده یا جاروکش بو ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قلوه: قلوه :قُل در زبان فارسی وعرب به معن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

النگو: اَلَنگو در زبان آذری می شود " قولبا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cover: واژه ی cover انگلیسی تغییر یافته ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

LIP: lip انگلیسی همان تغییر یافته ی لب ف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نهنگ: نهنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

موش: به موش در زبان ترکی سیچان ( Sichan ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بهار: بهار: در پهلوی وهار wāhar بوده است. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تجاوز جنسی: تجاوز جنسی RAPE :[اصطلاح جامعه شناس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رسول: رسول : دراصل یک کلمه فارسی بوده و ر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

welcome: به نظر می رسد come در زبان انگلیسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قهر کردن: قهر کردن: معادل قهر کردن در ترکی " ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گازهای گلخانه ای: گازهای گلخانه ای Green house Gases ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

روان: روان : دکتر کزازی در مورد واژه ی رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

به بار امدن: به بار آمدن:میوه دادن ، مثمر شدن، ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لیمو: لیمو : واژه لیمو از واژه لم گرفته ش ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شرم: شرم: در پهلوی با همین ریخت کار برد ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اتفاق ارا: اتفاق آرا Unanimity : [ اصطلاحات مج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نژند: نِژند:اندوهناک و پژمان دکتر کزازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بغداد: بغداد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کامل: دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سارا: سارا: دکتر کزازی در مورد واژه ی "سا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اتش خود سوزاندن: به آتش خود سوزاندن:[ کنایی] با رفتا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

زهره: زهره: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دستور: دکتر کزازی در مورد واژه ی "دستور " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بسیج: بسیج:آماده و فراهم شده و ساخته دکت ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گروه: گروه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مهر: به مهر کشیدن چیزی یا جایی: به جای ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پارتیزان: پارتیزان واژه ای است که با واژه ی پ ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

صلابت: صلابت پذیر : صلابت پذیرنده ، تحمل ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

افسر: افسر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جهود: جهود: دکتر فروزان فر در مورد " جهود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تناژ: تناژ ( Tonnage ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

برنشست: بر نشست : سوار شد . دو روز مانده ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رویا: رویا پردازی رویا پردازی ( یا خیالب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بلاگر: بلاگر یا بلاگ نویس: [ اصطلاح وبلاگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چرخ: چرخ: در پهلوی چرگ čarg بوده است. به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

انبان: اَنْبان /اَنْبانه: به معنای" کیسه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ژرف: ژرف : دکتر کزازی در مورد واژه ی ژر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اواز: آواز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آ ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rule: واژه ی rule انگلیسی تغییر یافته ی" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شومیز: شومیز[ اصطلاح پوشاک ]:کلمه شومیز از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تینت: تینت: ( Tint ) :[اصطلاح پلیمری] تین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایه 12 سوره انبیاء: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کافی: کافی : واژه ایرانی کافی که از دو بخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اوزمان: اوزمان ( اصطلاح خیاطی ) : فضای ایجا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بهانه: بهانه : بها به معنای قیمت می باشد و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپراکسی: آپراکسی:/āporāksi/:اسم[ روانشناسی] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اب و نان رسیدن: به آب و نان رسیدن:[کنایی] خوب شدن گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابیاری نشتی: آبیاری نشتی: نوعی آبیاری سطحی که آب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابی فیروزه ای: آبی فیروزه ای: رنگ آبی ترکیب شده با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابی زنگاری: آبی زنگاری: رنگ آبی ترکیب شده با رن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپارتمان سازی: آپارتمان سازی:/āpart ( e ) mānsāzi/ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپارتمان نشینی: آپارتمان نشینی: اسم. عمل یا فرایند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپلیکاتور: آپلیکاتور:/āplikātor/اسم. اسباب کوچ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابیدن: آبیدن:/ābidan/مصدر. متعدی. [شیمی] ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابی خاکی: آبی خاکی:/ābixāki/ صفت. [نظامی] ۱ - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابیاری نواری: آبیاری نواری: تقسیم زمین به نوارهای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

استانه: آستان آستانه در زبان ترکی آستایا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

هوم: هوم یا اوهوم:[ اصطلاح توییتر]برای ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دل درد: دل درد در زبان ترکی" سانجیلانماق " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گفت: دکتر کزازی واژه ی " گفت" را در نوشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گنج: گنج: دکتر کزازی در مورد واژه ی "گنج ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پرتو: واژه ی پرتو در زبان فارسی به معانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

فن: فن : اگر واژه پند ( =راه ) ریشه ی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کثیف: کثیف[ اصطلاح طب سنتی ]به خلاف لطیف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

هوش: هوش ( INTELLIGENCE ) :[اصطلاح جامعه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خط: خط بر نیاورده: برگونه ها موی نیاورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lucky: لاکی در زبان فارسی به معنی " به رنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شمشیر: شمشیر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of duality connection: principle of duality connection: اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

empirical principle: empirical principle: اصل تجربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

predicate nominal: predicate nominal: اسم اسنادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cover term: cover term: اصطلاح پوششی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

informativity: principal of informativity: اصل اطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principal of informativity: principal of informativity: اصل اطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

Copy: کپی انگلیسی همان واژه کپی ( با فتحه ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

انتر: اَنتر/عَنتر: به معنای" بوزینه". اک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

articulate sound: articulate sound: آوای رسا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speech sound: speech sound: آوای گفتار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

observational falsifiability: observational falsifiability: ابطا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

language confederation: language confederation: اتحاد زبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

simultaneous components: simultaneous components: اجزاء همز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linguistics communication: linguistics communication: ارتباط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چس ناله: چسناله:[ اصطلاح توییتر] به نالۀ درو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دیزاین: دیزاین : طرح - شکلی را بوجود آوردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شغال: شغال در زبان انگلیسی Jackal در زبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قیر: کلمه قیر به معنای سیاهی بوده وبا کل ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چوپان: واژه ی چوپان با واژه ایرانی شوکت که ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خان: خان : خانه ، در پهلوی نیز به همین ر ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کان: کان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مژده: مژده: دکتر کزازی در مورد واژه ی " م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دوزخ: دوزخ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

طبق: طَبَق : سینی بزرگ " در آن میان فرم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شما: شما: ( ( شما در پهلوی در ریخت اشما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایرج: ایرج: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شیتیل: لغت شیتیل ( شیت=پول - ثروت/یل=پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مشک: مشک: ماده ای خوش بو و معطر دکتر شفی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مرغ: مرغ: در پهلوی مرو murw بوده است . و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پرخاش: پرخاش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سیماب: سیماب : جیوه با کفش این چشمه ی سیما ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابله گرفتن: قابل گرفتن: به بیماری آبله مبتلا شد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابله شیری: آبله شیری: نوعی آبله خفیف. ( صدری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابلیچ: آبلیچ:/āblič/ صفت. [ گفتاری] لهیده، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضو حار: عضو حار ؛ در اصطلاح فلسفه و پزشکی ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضو یابس: عضو یابس ؛ استخوان است. ( فرهنگ علو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضوهای رئیسه: عضوهای رئیسه ؛ اعضایی هستند که مبدا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضو بارد: عضو بارد ؛ در اصطلاح فلسفه و پزشکی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضو بسیط: عضو بسیط ؛ هر یک از دماغ و قلب و کب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضو رطب: عضو رطب ؛ کبداست. ( فرهنگ علوم عقلی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کمند: کمند: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

افسوس: افسوس: اف نخست واژه همان پسوند اول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

زندان: زندان : تحریف شده ی زنده دان به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دهان: دهان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کار: لغت اوستایی کار به معنای مردمان سپا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اذین: آذین: دکتر کزازی در مورد واژه ی "آذ ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: واژه ی fire با واژه های فرّه ( فرّه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مرد: مرد : دکتر کزازی در مورد واژه ی مر ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کوزه: کوزه : کوز تحریف کلمه کاس به معنای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فرا خواند: دکتر کزازی واژه ی " فرا خواند" را د ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک لقمه نان: یک لقمه نان ؛ معاش معتدل.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سیاه: سیاه: دکتر کزازی در مورد واژه ی سیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

از: آز تغییر یافته ی واژه آج بوده که در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لی لی به لالای کسی گذاشتن: لی لی به لالای کسی گذاشتن: او را لو ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

عین: واژه ی عین به معنی چشم با واژه های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

برگستوان: بَرْگُسْتوان: دکتر کزازی در مورد وا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بالاخره: بالاخره: این ترکیب در عربی به کار ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

عود: واژه ی عود در اصل به معنی خوشبو ، ب ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری